ايران، رتبه اول ابتلا بهاماس در خاورميانه
اعتماد| وجود 70 هزار بيماراماس در ايران سبب شده كه رتبه اول ابتلا به اين بيماري در خاورميانه به كشورمان اختصاص داده شود. در حالي كه اصفهان بالاترين تعداد مبتلايان را در خود جاي داده، نايبرييس انجمناماس خبر داده كه در استان تهران و در سال 2008، رقم ابتلا به بيماري 50 نفر در هر 100هزار نفر بوده اما در سال 2011 اين آمار به 73 مورد، در سال 2014 به 101 مورد و در سال 2015 به 115 نفر در هر 100هزار نفر رسيده است. ايسنا گزارش داد كه روز گذشته محمد علي صحراييان، ضمن اعلام راهاندازي آزمايشي كلينيكهاي جامعاماس در پنج استان كشور و پيگيري اين اقدام از سوي دانشگاههاي علوم پزشكي تهران، شهيد بهشتي و ايران، هدف از راهاندازي اين كلينيكها را دسترسي سريع، آسان و مطمئن به تيم درماني براي بيماران عنوان كرده و افزوده است: «عدم دسترسي سريع بيماران اماس به تيم درمان يكي از بزرگترين مشكلات بيماران مبتلا به اماس است. دركشورهاي ديگر كلينيك متخصص و حتي پرستار نيز به بيمار معرفي ميشود و در برخي مواقع ارتباط بسيار موثري وجود دارد، اما در ايران اين شرايط وجود ندارد. در حالي كه كاهش استرس به اندازه دارو ميتواند بيماري را كنترل كند.»در حالي كه به گفته صحراييان شايعترين سن ابتلا بهاماس، محدوده سني 20 تا 40 سالگي است، 80 درصد موارد آغاز بيماري هم در محدوده سني 18 تا 50 سالگي و در واقع، زمان بازدهي علمي و اقتصادي آحاد جامعه است ضمن آنكه درمان و مديريت اين بيماري صرفا مربوط به درمانهاي دارويي نبوده و بايد تخصصهاي مختلفي از جمله روانپزشكي و توانبخشي جنسي، عاطفي و ذهني براي درمان مبتلايان دست به دست هم دهند. در اين نشست همچنين ضرورت آگاهي مردم در خصوص علائم و نحوه ارتباط با بيماران و تاكيد بر لزوم بهبود حمايتهاي اجتماعي مورد تاكيد مسوولان انجمن قرار گرفت و حسين كرمانپور؛ يكي از اعضاي اين انجمن با هشدار درباره افزايش شيوع بيماري و به خصوص در جمعيت زنان كشور گفت: «امروز خانمها 4 برابر بيشتر از مردان گرفتار بيماري اماس ميشوند. سن ابتلا به آن نيز كه در سالهاي گذشته از 16 تا 45 سالگي بود، در حال تغيير است. البته مردم همچنان فكر ميكنند كه اماس واگيردار است و هركس كه به آن مبتلا ميشود به سرعت روي ويلچر مينشيند، اما تنها زماني كه بيمار و اطرافيان او از بيماري آگاهي نداشته باشند، اين حالت اتفاق ميافتد. در واقع علت اصلي ابتلا به اماس، خود ايمني است. اطلاعات مردم بايد پابهپاي شيوع بيماري افزايش پيدا كند كه بتوانند آن را مديريت كنند. اين بيماري درمان قطعي ندارد، ولي با مديريت قطعي قابل كنترل است اما هر مطلبي در خصوص درمان قطعي آن سودجويي است چون مديريت درمان بيماري اماس مبتني بر سه وجه بيمار، پزشك و تيم درمانگر و همچنين خانواده او است. در حال حاضر درمان و علت بيماري ناشناخته است به همين علت ممكن است بيمار از درمان خود نااميد شود و آن را قطع كند. اين موضوع باعث ميشود بيماري از حالت خفته به حالت آشكار حركت كند و درمان سختتر ميشود. متاسفانه شهر ما براي بيماران ناتوان آماده نيست.