اعتراض مجازي به ناتواني واقعي
دكتر حسين راغفر٭
مدتي است كه در شبكههاي اجتماعي، مشكلات اقتصادي تبديل به دستمايهيي براي طنز و لطيفه شده و اين كار با پرسشهايي مواجه شده است.
واقعيت اين است كه اين كار نوعي مقاومت است كه آن را ميتوان مقاومت فرهنگي نامگذاري كرد. اين نوع مقاومت زماني درميان مردم باب ميشود كه مردم احساس ميكنند، نميتوانند نگرانيهاي خود را به گوش مسوولان برسانند و سازوكاري براي انعكاس مشكلات خود نمييابند.
مقاومت فرهنگي نوعي مقاومت است كه عموما به شكل لطيفه و شعر بروز پيدا ميكند و اين سبك مقاومت در جامعه ايران مسبوق به سابقه است. در دوران معاصر ايران و بعد از انقلاب مشروطه كه با دوران استبداد صغير محمدعلي شاهي و همين طور رضاخاني امكان ابراز وجود از مردم گرفته شد، شعرا با شعر، انتقادات خود را بيان ميكردند. تفاوتي كه بين امروز و دوران گذشته وجود دارد در اين است كه امروز اين كار توسط توده مردم انجام ميشود اما سابقا روشنفكران اين كار را انجام ميدادند و بعد مردم آن را تكرار ميكردند. دليل اين تفاوت مشخص است، همهگيري شبكههاي اجتماعي، اين سبك مقاومت را همهگير كرده است.
به هر روي اين نوع مقاومت در دوراني كه تودهها راهي براي بيان مشكلات خود ندارند رشد و گسترش پيدا ميكند و مختص ايران هم نيست و در بسياري از كشورها اين مقاومت بوده يا هست. اين نوع مقاومت عمدتا در كشورهايي شكل ميگيرد كه سازوكار سياسي و قدرت در آن بيش از آنكه به آرا و مشكلات مردم توجه كند، تنها منافع گروههاي خاص را مدنظر قرار ميدهد. در چنين شرايطي مردم سازوكار ويژه خود را بر بيان مشكلات عمومي انتخاب ميكنند و به مسائل روزمره واكنش نشان ميدهند. اين شيوه نوعي تسلي خاطر در مردم شكل و شكلي از همبستگي اجتماعي را در مقابل سياستهاي عمومي سازمان ميدهد. در عصر كنوني كه عصر شبكههاي اجتماعي است با اصطلاحا انفجاري از ارتباطات روبهرو شديم و اين شبكههاي اجتماعي تبديل به ابزاري شدند كه توده مردم به طور عام نگرانيهاي خود را با ديگران در ميان بگذارند، با بررسي همين مساله ميبينيم كه مهمترين نگراني امروز مردم ايران، نگرانيهاي اقتصادي است.
مقاومت فرهنگي در شرايطي كه مردم احساس بيپناهي و نااميدي دارند گسترش مييابد و اين كار، نوعي اعتراض به ناتواني دولت در فراهم آوردن شرايط مناسب براي عموم مردم است.
٭استاد دانشگاه الزهرا