يك شبي بيدار شو دولت بگير
سيد علي ميرفتاح
شما شبهاي رمضانتان را چطور به سحر ميدوزيد؟ از بعد افطار تا موقع سحر جلوي تلويزيون مينشينيد و برنامههاي كسالتبار تماشا ميكنيد؟ جلوي شبكههاي ماهوارهاي لم ميدهيد و چرت بلژيكي ميزنيد و مناظرههاي انتخاباتي ميبينيد؟ يا مثل خيلي از تهرانيها به قهوهخانه ميرويد و با چاي مكرر و قليون معسل شبزندهداري ميكنيد؟ اكثر قهوهخانههاي تهران جاي سوزن انداختن نيست. در بعضي قهوهخانهها نيازي نيست قليان سفارش دهيد. يك شلنگ در هوا بگيريد و بمكيد به اندازه سهتا دو سيب دود رايگان وارد ريههايتان ميشود، از بس كه هوا دودآلود معطر است و چشم چشم را نميبيند. كافيشاپها هم موقع برهكشانشان رسيده. بعضيهاشان ساعت يك و دو جا ندارند مشتري تازه بپذيرند. همه ميزها پر است و گوش تا گوش دختر و پسر نشستهاند به بحثهاي علمي و اجتماعي، حقوقي و عرفاني و... ما كه بخيل نيستيم. گوشت بشود بچسبد به تنشان زولبيا باميههاي ماه رمضان با چاي دارجلينگ... به چشم نديدهام اما شنيدهام كه چندجايي هم در اين شبها به شيوه قلندري دور هم جمع ميشوند و ترنا بازي و صفا ميكنند... خيلي هم عالي. شبهاي رمضان با اينكه امسال كوتاهند اما خيلي كارها ميشود كرد و فرصت براي عيش حلال فراهم است. هر كس بسته به سليقهاش و بسته به جغرافياي فرهنگياش به نحوي كه مقتضي ميداند اين شبها را سپري ميكند. خيلي از مومنين و مومنات به جلسات قرآن و دعا ميروند و تا خود سحر اشك ميريزند و استخوان سبك ميكنند و از وعظ واعظان مستفيض ميشوند. التماس دعا. حالي دست داد، اين بنده گنهكار پريشان روزگار را از ياد نبريد. البته قليلي هم از مردم شهر هستند كه متوجه ارزشمندي اين شبها نيستند و بنا به دلايلي به جاي اينكه بيدار بمانند، به رختخواب پناه ميبرند و خود را به جهان خواب ميسپرند. زهي كرشمه خوابي كه به ز بيداري است. خيلي هم خوب. از قديم ميگفتند خواب روزهدار عبادت است و نبايد بر كسي كه در اين ماه زياد ميخوابد خرده گرفت. هر چند به اعتقاد خيلي از بزرگان حيف است كه شبها را با خواب سر كرد. فرصت خواب بسيار است. ميدانم آدم سالم بايد حداقل روزي هشت ساعت بخوابد اما 11 ماه سال هشت ساعت خوابيديد كجا را گرفتيد. بنده شخصا هيچ اعتقادي ندارم كه آدميزاد به هشت ساعت خواب نياز دارد. مطلقا اين حرف درست نيست و حتي اگر متخصصين حكم صادر كنند، فرمايششان جاي انقلت فراوان دارد. اين همه ملت خوابيدند كجا را گرفتند؟ اين همه هر شب ساعت 12 رفتند زير پتو و هشت صبح آمدند بيرون چه چيزي به دست آوردند كه ما در بيخوابي به دست نياوردهايم. كلا كه «ما را همه شب نميرود خواب»، منتها در اين يك ماه مناسبات معنوي و كيهاني يكجوري است كه بايد ترك خواب و خوراك كرد و از مواهب ارضي و سماوي چيزي فراچنگ آورد. چيزي هم فراچنگ نيايد باور كنيد بيخوابي لذتي دارد كه با هيچ چيزي قابل مقايسه نيست. اين همه خوابيديد، يك ماه بيدار بمانيد و ببينيد چه لذت عجيبي را ميتوانيد تجربه كنيد. به قول مولانا «چند شبها خواب را گشتي اسير/ يك شبي بيدار شو دولت بگير». كاري ندارم كه چه مرام و مسلكي داريد و عرايض مرا چطور تحليل ميكنيد اما باور كنيد رمضان اختصاص به يك گروه و دسته ندارد و فيض باريتعالي عام است و همه را شامل ميشود و همه ميتوانند از آن بهره ببرند. با هر سليقه و گرايشي اگر در اين شبها بيدار بمانيد حتما دست خالي برنميگرديد. من نميدانم شما دولت را چه معنا ميكنيد و موهبت را به چه ميبينيد اما تضمين ميدهم اگر در اين مدت از خواب و خورتان بزنيد چنان روحتان تقويت ميشود كه باورش براي خودتان سخت است... با اين همه بگذاريد دوستانه يك پيشنهادي بدهم. كل حزب بما لديه فرحون. هر كسي به هرچه دلش خوش است برود با همان صفا كند منتها «ما را دريغ آيد كه خود قفاني كنيم از بهر لا». پيشنهاد ميدهم اين شبها دور هم جمع شويد و سه، چهار نفري دور هم حلقه بزنيد و كتاب بخوانيد. اين شبها دورهمي جان ميدهد براي قصهخواندن. بنشينيد و داستايوسكي بخوانيد، بيهقي بخوانيد، سالينجر بخوانيد، قصص طبري بخوانيد، عجايبنامه بخوانيد... هرچه كه دوست داريد بخوانيد؛ آنقدر كتاب خوب هست كه اگر تمام اين شبها را تا سحر بيدار بمانيد باز جا دارد، كه كتاب خواندن لذتي دارد كه در عالم مجو.