• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3594 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۱۸ مرداد

اين چه جور رقابت سياسي است ايهاالناس

عجايب خلقتي ديدم در اين دشت

احمد پورنجاتي

 در كنار همه ويژگي‌هاي منحصر به فرد و حيرت‌انگيز رفتار بسياري از كنشگران سياسي جامعه ايران، اين خصوصيت، ديگر نوبر است و از همه آزار‌دهنده‌تر و زيانبار‌تر كه گاه يك جريان يا گرايش سياسي به بهانه به چالش گرفتن و تسويه حساب با رقيب خود كه اكنون بر مسند مسووليت است، نه تنها قيد همه آداب عرفي و اخلاقي را مي‌زند بلكه حتي تا مرز خودزني و خانه‌خرابي و آبروريزي نزد بيگانه نيز پيش مي‌رود، به اين اميد و دلخوش از اينكه: حال رقيب را بگيرد و جايگاه او را در ذهن و زبان خلايق از سكه بيندازد و اگر بتواند او را از ميدان به در كند - ولو بلغ مابلغ (هرچه شد، شد) - حتي اگر هيچ پشمي از نمد اين رفتار هيستريك، نصيب كلاه پس معركه خودش نشود!
مسابقه ورزشي كه به جاي خود، دعوا و مرافعه هم براي خودش قاعده و چارچوبي دارد. آخر اين چه وضعيت شلم شورباي بي‌قواره و قانوني است كه از چهار سوي اين خانه مشترك كه نامش ايران است و ملك هيچ شخص يا جريان يا صنف و باند و فرقه و قوم و قبيله خاصي نيست كه جرات كند سخن از سند منگوله‌دار اختصاصي‌اش بگويد، هر روز به بهانه‌اي گرد و خاك برمي‌خيزد و داد و فرياد بلند مي‌شود كه: آهاي مردم، چه نشسته‌ايد كه اين جماعتي كه به عنوان دولت انتخاب كرده‌ايد، نه دوست، كه دشمن‌اند در نقاب دوست! مملكت را كه چوب حراج زدند و دودستي پيشكش بيگانه كردند و بردند و خوردند، هيچ. دير بجنبيد، نه از تاك نشان ماند و نه تاك نشان !
خوشا به احوال‌تان اگر حال و مجال شنيدن و خواندن برخي سخنان و نوشته‌هاي آتشين اما
«صد من بي‌يك‌غاز» را نداريد كه مدتي است ترمز بريده‌تر از پيش، به گونه‌اي درباره رييس‌جمهور و دولت منتخب و قانوني كشور حرف مي‌زنند كه اگركسي از كنار پنجره اين خانه عبور كند يا پا به فرار مي‌گذارد از ترس، يا دست به گوشي تلفن مي‌شود براي خبر كردن پليس يا آتش‌نشاني يا اورژانس !
يعني خودزني تا به اين حد؟ يعني براي له كردن رقيب، هركاري مجاز است؟ يعني چون در اين برهه مردم به ما راي نداده‌اند، غلط زيادي كرده‌اند و بايد تقاصش را پس بدهند؟!
در مجال اين نوشته چند كلمه‌اي نه قصد دفاع از شخص يا جرياني سياسي خاصي در ميان است و نه داعيه حقانيت مطلق يك طرف و ناحقانيت مطلق طرف ديگر. خيال‌تان را آسوده كنم و آب پاكي را بي‌رودربايستي بريزم روي دست همه طرف‌هاي قضيه: «ما از بركت وجود مبارك همه گرايش‌ها و سليقه‌هاي سياسي چپ و راست و اصلاح‌طلب و اصولگرا و اين طرفي و آن طرفي آزموده‌ايم در همه اين سال‌ها بخت خويش !» همه جورش را تجربه كرده‌ايم. واقعيت قضيه اين است كه مردم ايران با ملاحظه همه عوامل و محدوديت‌ها و مقدورات دروني و بيروني، به هيچ دولتي از هرجناح سياسي كه بوده نمره بيست نداده‌اند و به گمان اين قلم، داوري‌شان در مجموع، منصفانه و واقع بينانه بوده است. هرچند گاهي نيز دچار اشتباه محاسبه شده باشند و كسي را عوضي گرفته باشند، اما حواس‌شان بوده و در نخستين فرصت قانوني بعدي، اشتباه قبلي خود را جبران و اصلاح كرده‌اند. نمونه‌اش دوران هشت ساله دولت پيش كه به گواهي واقعيت‌هاي تلخ و استخوان‌سوز و انكار ناپذيري كه هنوز و همچنان - ونمي دانم تا چندين سال ديگر - پيامدها و متاستازهايش گريبانگير كالبد آزرده ايران است. دولتي كه حتي سينه چاك‌ترين پشتيبانان سياسي اصولگراي خويش را نيز دچار شرمساري تاريخي كرد و ناگزير از كم يا بيش، مرزبندي و جداسازي زلف سرنوشت سياسي خويش ساخت. اينك اصل سخن اين نوشته توجه دادن به رويكرد و الگوي كم‌سابقه‌اي است كه طيف‌هاي گوناگون منتقد دولت يازدهم به ويژه آنان كه براي تخريب و تضعيف و ناكارآمدسازي دولت كنوني، هر كاري را مباح و مجاز مي‌دانند و متاسفانه گاهي با خونسردي و آسودگي خيال، برخوردار از نوعي احساس مصونيت، نه‌تنها دولت را مي‌زنند بلكه دستاوردهاي كلي يك نظام را به چالش مي‌گيرند، انگاري اگر نام و نشان ايراني‌شان را از آغاز يا پايان نوشته‌ها يا سخنان‌شان ‌برداريم، گمان مي‌رود كه «بيگانه‌اي كينه‌توز» براي دشمني و آسيب به ايران، دست به كار شده است. عجيب نيست تا به اين حد، تشابه و اشتراك لفظ و عمل؟!
اين قلم، وجدان عمومي را به داوري فرامي‌خواند و اين پرسش را با جماعتي در ميان مي‌گذارد كه براي رسيدن به هدف سياسي خويش، تخريب و از سكه انداختن دولت يازدهم را به هر قيمت و با اجراي پروژه «خودزني و خانه خرابي» همچون يك راهبرد برگزيده‌اند، در ميان مي‌گذارد كه:
آيا در مقايسه وضعيت سياسي داخلي و بين‌المللي و حال و احوال اجتماعي جامعه ايران، پيش و پس از دولت يازدهم، هيچ، هيچ گام مثبت و سودمند و خرسند‌كننده و اميدبخشي براي كشور و مردم ايران صورت نگرفته است؟ آيا به سود كشور و آبروي ملت ايران است كه عصاره سخن شما درباره مديريت كشور اين باشد كه: ‌اي دشمنان ايران، شما برده‌ايد و ما باخته‌ايم ؟!
سخن «برجام» و قراردادهاي نفتي و مبارزه با فساد و ديگر موضوعات محل مناقشه يا بهانه‌جويي‌هاي سياسي نيست. كلي عرض مي‌كنم: اين چه جور رقابت سياسي است كه نه در دنياي قديم و نه در جهان مدرن، نمونه‌اش را كمتر مي‌توان يافت. عجايب خلقتي‌اند اين جماعت!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون