طلا فروشان هم خريدار دلار شدند
گروه اقتصادي/ ديروز چهارراه استانبول شلوغ بود. ازدحام سر منوچهري و فريادهاي دلالان دلار تا چندين خيابان اين طرف و آن طرف هم شنيده ميشد. كساني كه با چنين منظرهيي آشنا نبودند تصور ميكردند اتفاقي افتاده يا دعوا شده. ولي وقتي به مجمع دلالان بازار ارز نزديكتر ميشدند متوجه ميشدند كه اينجا قيمت دلار در بازار آزاد را تعيين ميكنند. بازار ارز ديروز مثبت آغاز كرد و با افزايش تقاضا تا 3510 تومان هم رسيد ولي در ميانههاي روز اصرار عرضه و تقاضا قيمت را چند تومان پايين كشيد و در نهايت 3495 تومان شد تا همه لبخندهاي اول صبح را نقش بر آب كند. ديروز نوسان مثبت و منفي دلار در حالي روي داد كه بازارهاي جهاني تعطيل بود و نشان ميداد نوسان بازار ناشي از تحولات اقتصادي بينالمللي نيست و اين تحولات سياسي و اقتصادي داخلي است كه عرضه و تقاضاي بازار را مديريت ميكند.
ارزش يورو در برابر دلار بالا رفت
اما اين تنها دلار نبود كه ديروز منفي به كار خود پايان داد. درهم امارات نيز با كاهش قيمت مواجه شد و روي 960 تومان به كار خود خاتمه داد. يورو، پوند و لير تركيه اما ديروز مثبت معامله شدند كه شايد دليل آن بالا رفتن ارزش يورو نسبت به پوند و دلار بود. اما هر اونس طلاي جهاني نيز ديروز با همان نرخ 1223 دلار جمعه در نظرگرفته ميشد ولي با توجه به تعطيلي روز جمعه نتيجه گراني اونس ديروز روي بازار تاثيرگذار بود.
طلا و سكه گران شد
سكه تمام طرح قديم و جديد ديروز گران شدند و به ترتيب 994 هزار تومان و 995 هزار و 500 تومان داد و ستد شد. نيم سكه و ربع سكه نيز با افزايش قيمت به 498 هزار تومان و 268 هزار تومان رسيدند. اين در حالي بود كه سكه گرمي روي 172 هزار تومان درجا زد ولي گرم طلاي 18 عيار با افزايش قيمت مواجه شد و 101 هزار و 690 تومان معامله شد. در بازار بزرگ طلافروشان تهران و سبزه ميدان نيز هر مثقال طلاي آب شده نيز 440 هزار و 500 تومان معامله شد. روند نزولي دلار و صعودي ارز و طلا روز گذشته در حالي دنبال شد كه روز جمعه قيمت نفت خام اوپك به 44 دلار رسيد ولي روي 45 دلار به كار خود پايان داد. همچنين نفت برنت درياي شمال در آخرين معامله به 50 دلار برگشت و نفت امريكا با افزايش اندكي به 48 دلار رسيد.
آقاي بازار ديروز راهي سبزه ميدان شد. جاي سوزن انداختن نبود. ازدحام ديروز را ميشد با ازدحام چند سال پيش چهارراه استانبول و سبزه ميدان مقايسه كرد. وقتي يك نفر قيمت ميپرسيد فروشندگان با ترديد و ترس جواب ميدادند. ميترسيدند طرف مامور باشد و برايشان دردسر شود. در چنين حال و هوايي ديروز آقاي بازار با لبخندي بر لب راهي مقصد شد. به سبزه ميدان كه رسيد قيمتها در حال تصويب بود. قيمتها ثانيه به ثانيه عوض ميشد. در داخل بازار طلا فروشان هم تكاپويي خاص بين خود طلافروشان ديده ميشد. آقاي بازار قبل از اينجا به نقره فروشهاي معروف بازار سر زده بود تا به بهانه خريد آينه و شعمدان رفتار فروشندگان و روسايشان را بررسي كند.
گفتوگوي تلفني بزرگان بازار درباره دلار
وقتي آقاي بازار گوشش را تيز كرد و فالگوش نشست فهميد نقره چي و مظفريان دو تا از نامدارهاي طلا و نقره بازار داشتند تلفني با هم صحبت ميكردند. موضوع بحثشان قيمت طلا و دلار بود. البته شايد اين گفتوگو يك مكالمه عادي و روزمره بود ولي براي آقاي بازار جالب بود كه اين دو يك طبقه بالاتر از فروشگاه با هم بازار را تحليل ميكردند. معلوم نبود هدف طرفين از بررسي قيمتهاي روز خريد بود يا فروش. ولي آنچه مشخص بود گفتوگوهاي ريز كارمندان آنها بود كه ميگفتند: ميگويند دلار بالا ميرود و ميتوانيم با هدف 4500 تومان خريد كنيم. اين گفتهها براي آقاي دلار جذاب بود؛ چرا كه با بررسيهاي تكنيكال چند روز قبلش همخواني داشت.
از دلار 4400 توماني تا دلار 4500 توماني
نمودارها هم نشان ميداد دلار قرار است يك مسير صعودي را طي كند. در اين مسير اما سه چاله وجود داشت كه صعود نهايي منوط به عبور از اين سه چاله بود. چاله اول 3600 تومان بود كه چاله عميقي بود. ولي بعد از اين چاله يك مسير هموار تا چاله بعدي بود. يعني نقطه 4000 توماني. بعد از 4000 تومان هم يك چاله ديگر در پيش بود. 4400 تومان. اختلاف گفتههاي فعالان بازار با تحليل تكنيكال آقاي بازار 100 تومان بود كه چنين خطايي در محاسبات امروز به حساب نميآيد و نوسانگيران كوتاهمدت معمولا به آن توجه نميكنند.
همين كافي بود كه آقاي بازار كلاهش را سر كند و از مغازه خارج شود. به سبزه ميدان كه رسيد با نخستين اشاره گفت كه خواهان طلا نيست و قصد دارد طلاهايش را تا پايان هفته رد كند. ديشب كه بازار طلا را تحليل ميكرد به اين نتيجه رسيد كه افزايش عرضه روسيه جلوي رشد جهاني طلا را ميگيرد و بهتر است دلار را جايگزين طلا كند. همين كه خواست با صرافي تماس بگيرد و دستور خريد دلار بدهد، به او خبر دادندكه دلار كله كرده و به زير 3500 تومان رسيده است. با شنيدن اين خبر قدري تامل كرد و بعد تصميم گرفت سياست صبر را در پيش بگيرد و فعلا خريد نكند. با خودش گفت: «گر صبر كني ز غوره حلواسازي !»