• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3619 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۱۶ شهريور

علم ودين و نمايش اسلايد

محمد‌علي ابطحي

دهه چهل شمسي در ايران و در كشورهاي اسلامي كه سابقه فرهنگي داشتند و كتاب مي‌نوشتند وكتاب مي‌خواندند، مثل مصر و عراق، يكي از مترقي‌ترين كارهاي حوزه ديني اين بود كه علم را در خدمت دين قرار بدهند. از لابه‌لاي قرآن آياتي را پيدا مي‌كردند كه فرضيه‌هاي علمي را توضيح دهد و در نهايت اثبات كنند كه قرآن كتاب علم است. در ايران چند تا از كتاب‌هاي مهندس بازرگان مثل ترموديناميك، يا مقالات زيادي ازتنها مجله ديني مكتب اسلام يا مرحوم صبور اردوبادي بر همين اساس است. مشكل اين بود كه وقتي علم جلو مي‌رفت و مثلا آنچه از قرآن ثابت كرده بودند، ‌فرضيه‌اش باطل مي‌شد گير مي‌كردند. در حالي كه قرآن اصلا ادعاي طرح فرضيه فيزيك و شيمي و اقتصاد را نداشته است. اما در آن دوران گفتمان غالب دين پژوهان روشنفكر بود. به دليل همين مشكل از اوايل دهه پنجاه شمسي كم‌كم اين نوع عالمان ديني فرمان را پيچاندند و بي‌خيال اين علم مالي دين شدند. در همان دوران‌ها هنر هم گاهي اسلامي مي‌شد. البته خوب هم بود. وقتي سينما در ايران راه افتاده بود، يك گروهي در اصفهان اسلايد شو درست كرده بودند. پدرم را خدا رحمت كند. در سال‌هاي اوليه دهه پنجاه من به بركت لطف و نوآوري‌هاي پدرم در مركزي به نام كانون بحث و انتقاد ديني مسوول نمايش اسلايد بودم. خيلي فكر مي‌كرديم كه هنر را در خدمت دين گرفته‌ايم. اصل اين كار در اصفهان شروع شده بود. جمعي از نيروهاي مذهبي در اصفهان به دنبال همين انديشه علمي كردن دين، عكس‌هايي از طبيعت گرفته بودند. بالاي آن يك آيه از قرآن نوشته بودند. وسط عكس بود و پايين ترجمه آن بود. از روي آن اسلايد مي‌گرفتند. عمده موضوعات آن همين بود كه قرآن در هزاره گذشته به مسائل علمي توجه داشته است. مثلا از ساخت سلاح‌هاي مختلف اسلايد گرفته بودند. بالاي آن آيه و انزلنا الحديد فيه باس شديد را نوشته بودند، و جوري ترجمه شده بود كه قرآن پيش بيني كرده است كه از آهن مي‌شود سلاح‌هاي سنگين ساخت.
مرتضي نيلي، جوان مبارز اصفهاني بود كه اين اسلايد‌ها را به مشهد آورده بود. در اصفهان حاج عباس اعرابي هاشمي و حسن سپه كار آنها را توليد مي‌كردند. مراكز فروش نوارهاي ريل و كاست مذهبي هم زياد بود كه نواهاي بي‌موسيقي مي‌فروختند. در اين فروشگاه‌ها نوار قرآن‌هاي خارجي و مصري و سخنراني‌هاي منبري‌هاي مهم را مي‌فروختند. نوارهاي مرحوم فلسفي و مرحوم شيخ احمد كافي بيشتر از بقيه فروخته مي‌شد. اين فروشگاه‌ها خيلي تحت نظر ساواك بودند. بعضي از‌ فروشندگان اين مراكز آدم‌هاي انقلابي بودند. يواشكي و زيرميزي نوارهاي شريعتي يا خامنه‌اي و هاشمي‌نژاد و افراد انقلابي را مي‌فروختند. يعني سفارش مي‌گرفتند و بعدا آماده مي‌كردند. آقاي متفقهي كنار مسجد امام حسين تهران يا آقاي مرتضي فاطمي در مشهد و آقاي نوربخش ونكويي در اصفهان از اين فروشگاه‌ها داشتند. در اين فروشگاه‌ها بعد از آمدن اسلايد‌هاي ديني، اين ابزارهاي ديني هم اضافه شد.
دستگاه نمايش اسلايد‌ها هم در اين فروشگاه‌ها فروخته مي‌شد. دستگاه پخش يك دستگاه آماتور آلماني بود كه اسلايد را روي پرده نمايش مي‌داد. عوض كردن اسلايد هم دستي بود. دوتا اسلايد روي آن دستگاه جا مي‌گرفت. يكي را كه نمايش مي‌دادي بايد اسلايد قبلي را عوض مي‌كردي. بعد‌ها دستگاه پيشرفته‌تري آمده بود كه به صورت برقي اسلايد‌ها عوض مي‌شد و اين در آن دوران كه نيروهاي مذهبي با سينما و تلويزيون و حتي راديو قهر بودند خيلي به چشم مي‌آمد. اصل اينكه در يك مركز ديني پرده‌اي آماتور با پارچه سفيد نصب شود خود، سنت‌شكني مهمي بود. قهر اوليه و آشتي دير‌تر دين با هنر و شايد تكنولوژي سابقه‌دار بوده است. تقريبا در همه اديان هم وضع چنين بوده. مقاومت اوليه به خاطر سخت بودن جدار‌هاي ديني است. در هر حال الان هم پس از انقلاب همان دعواي قديمي برپاست. اينكه آيا دين مدعي همه‌چيز بوده و بايد باشد؟ يا دين كليات را گفته و بقيه را عقلا و خرد جمعي بايد تشخيص دهند. من فكر مي‌كنم دين و قرآن را نبايد با مسائل روزمره علمي تطبيق داد. كتاب‌هاي آسماني و قرآن كتاب ساختن خود انسان است و نه كتاب فيزيك و شيمي و اقتصاد و موارد مشابه. اين حرف‌ها به من البته ربطي ندارد. ولي حرف تو حرف آمد. اسلايد‌ها در آن دوران گام بزرگي بود براي پيوند اوليه هنر ديداري با دينداري. تا حرف تو حرف ديگر.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون