تقويت همبستگيهاي راهبردي
داود هرميداس باوند
استاد روابط بينالملل دانشگاه
روز گذشته نشست وزراي امور خارجه ايران، روسيه و سوريه در مسكو برگزار شد. براساس اخبار منتشرشده، موضوع اين رايزنيها درباره وضعيت كنوني سوريه و همكاريهاي سه كشور در اين باره است. البته اين نشست براي اولينبار ميان تهران، مسكو و دمشق برگزار نميشود و همكاريهاي آنها نيز براي اولين بار نيست اما آنچه موجب شده تا وزراي امور خارجه سه كشور بار ديگر در كنار يكديگر جمع شوند، به دليل وضعيت پيچيدهاي است كه هماينك در سوريه در حال رخ دادن است و به احتمال بسيار زياد، در آينده اين پيچيدگي بيشتر از اكنون نيز ميشود و همين موجب ميشود تا ايران، روسيه و سوريه بخواهند انسجامشان در اين وضعيت را بيش از پيش بكنند و هماهنگتر از قبل در صحنه ميداني و سياسي عمل كنند. در واقع دو مساله موجب اين پيچيدگي در سوريه شده و تداوم وضعيت موجود بر آن پيچيدگي خواهد افزود. اولين مساله، وضعيت كنوني منطقه حلب شرقي است. وضعيت حلب امروز مساله اصلي سوريه است. پس از شكست توافق صورت گرفته ميان امريكا و روسيه براي برقراري آتشبس، به نظر ميآيد كه دمشق با وجود حمايت مسكو تمامي عزم خويش را براي بازپسگيري حلب شرقي جزم كرده است. روسها و سوريها در اين راستا، به ميزان حملاتشان افزودهاند و همين موجب شده تا ميزان تلفات انساني نيز افزايش يابد. در اين شرايط، امريكا و اتحاديه اروپايي انتقادات تندي را نسبت به روسيه و سوريه وارد كردهاند و همين مساله موجب دوري جديد از ت نشهاي لفظي و بيان برخي تهديدها از سوي طرفين به ويژه از سوي طرف غربي شده است اما به نظر نميآيد اين تنشهاي لفظي و آن تهديدها موجب يك تغيير عمده از سوي طرف سوري – روسي در حلب شرقي شود. ايران، روسيه و سوريه ميدانند كه با موفقيت در اين عمليات و بازپسگيري حلب شرقي، وزن آنها در ميز مذاكرات بيش از هر زمان ديگر بيشتر ميشود و آنها ميتوانند از جايگاه قدرتمندانهتري در مذاكرات چه در صحنه داخلي و چه صحنه بينالمللي برخوردار شوند چراكه حلب به نوعي مركز معارضان ضد بشار اسد محسوب ميشد و هيچ منطقهاي همانند حلب از اهميت سياسي برخوردار نيست.
با اين وجود، مساله ديگري كه در آينده ميتواند صحنه ميداني سوريه را با پيچيدگيهاي بيشتري روبهرو سازد، مساله آزادسازي رقه است. هماينك عمليات آزادسازي موصل در عراق با شدت در حال پيگيري است و به نظر ميآيد تا در چند هفته آينده موصل و مناطق پيراموني آن از كنترل نيروهاي وابسته به داعش خارج شود. از همان ابتدا نيز بسياري معتقد بودند با انجام عمليات موصل، داعش به تدريج نيروهايش را به سمت سوريه گسيل خواهد كرد. از طرفي، امريكاييها طي روزهاي اخير ميگويند كه انجام عمليات رقه نزديك است. انجام آن عمليات ميتواند صحنه جديدي از تقابلها و برخوردها در سوريه را به وجود آورد به خصوص آنكه تركيه طي روزهاي اخير به شكل مصرانهاي به دنبال شركت در اين عمليات است. آنكارا طي يك سال اخير ناكاميهايي را در عرصههاي استراتژيك منطقهاياش مواجه شده و ميخواهد با حضور در سوريه آن ناكاميها را تحت تاثير و به نوعي پنهان كند و در رهگذر آن موفقيتهايي را به دست آورد. البته آنها در عراق نيز همين مساله را دنبال ميكنند. يكي از مهمترين مسائلي كه تركها در سوريه دنبال ميكنند، مساله كردها است كه البته امريكاييها در اين باره با آنها اختلافاتي دارند و معتقد هستند كه ميتوان از توان كردها براي آزادسازي رقه استفاده كرد و زياد موافق تركتازي آنكارا نيستند. همين مساله موجب ميشود تا صحنه ميداني سوريه در ماههاي اخير كمابهامآلودتر از گذشته شود و به احتمال زياد زدوخوردهاي بيشتر ميان بازيگران سوريه بيش از هر زمان ديگر باشد. همه مسائل موجب ميشود تا ضروري شود مسكو، تهران و دمشق درباره سوريه بخواهند منسجمتر باشند و هماهنگيهايشان را افزايش دهند. البته نكته مهمي كه در اين باره قابل توجه است، آن است كه روسيه در اين رايزنيها به دنبال تقويت همبستگيهاي راهبردي با ايران است و سرگئي لاوروف، در رايزنيهايش با محمدجواد ظريف كوشيد تا مسكو نزديكتر به تهران شود. حال بايد ديد اين افزايش همبستگي نمود جديدي خواهد يافت؟ آيا تهران تسهيلات بيشتر به مسكو در ايران ارايه خواهد داد يا خير؟