• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3768 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۳ اسفند

درخت دوستي

سيد علي ميرفتاح

ما درخت نمي‌كاريم بلكه با درخت برنامه اجرا مي‌كنيم و با او سلفي مي‌گيريم، چون با طبيعت خوب نبوديم و سال‌هاي متمادي كمر به قتل آن بسته بوديم، آمدند روزي را در تقويم‌مان گنجاندند تا بلكه تشريفاتي و تقويمي هم كه شده با خاك و آب و درخت آشتي كنيم. گفتند شايد اين تشريفات به «رسم» بدل شود و ما را با طبيعت آشتي دهد. اما نداده. هنوز هم اگر شهرداري حواسش به درخت‌ها نباشد و رسيدگي‌شان نكند، بقيه اين كار را نمي‌كنند. هنوز هم هستند دوستان طمع‌كاري كه پاي درخت مغازه‌شان نفت مي‌ريزند تا خشك شود و شرش را كم كند. هنوز هم شبكه‌هاي مجازي پُرند از خبرهاي تلخ قطع درخت. فلان جا چون طرف مي‌خواسته باغش را تفكيك كند و بفروشد، يواشكي درختانش را بريده و تحويل چوب‌فروش داده. مي‌گويند درخت‌هاي ليمو را زغال مي‌كنند و كيلويي بيست هزار تومان مي‌فروشند به مصرف‌كنندگان رو به فزوني زغال ليمو. اين تشريفات تقويمي قرار بود حركتي سمبليك باشد بلكه ما قدر درختان را بيشتر بدانيم. اما نمي‌دانيم. واقعيت اين است كه اگر پاي منفعت شخصي و جمعي باشد، بي‌تامل تبر برمي‌داريم و هر درختي كه بخواهد اسباب زحمت شود از ميان برش مي‌داريم. درست است كه در مدرسه فوايد درخت را ياد مي‌گيريم. درست است كه در مقام حرف قيافه طبيعت‌دوستان را به خود مي‌گيريم. درست است كه به شكل نمادين در چنين روزهايي درخت مي‌كاريم و حرف از سبزي و خرمي مي‌زنيم اما واقعيت اين است كه وقتي پاي پول به ميان بيايد بي‌معطلي درخت‌ها را مي‌بريم و دور مي‌اندازيم. مي‌گويند صاحبان اصلي كره زمين درختان هستند. از صدقه سرِ درختان بوده كه حيات به اين كره خاكي راه يافته. از بركت سرسبزي و شادابي درختان بوده كه كره زمين قابل سكونت شده. منتها ساكنان محترم زمين نخستين چيزي را كه با آن درافتاده‌اند همين درختان كهنسال بوده است. مي‌گوييد درنيفتاده‌اند؟ يك نگاهي به جنگل‌هاي شمال بيندازيد. عكس‌هاي بيست سال پيش را با امسال مقايسه كنيد. همين تهران، يادتان رفته سي سال پيش چقدر باغ و درخت داشت؟ يادتان رفته هر طرف كه مي‌چرخيديد باغي پر از درخت مي‌ديديد؟ اينها را همه بريديم و به جاي‌شان آپارتمان ساختيم. چقدر هم زشت ساختيم. چقدر هم بد ساختيم. مي‌گويند تهران ديگر جايي براي زندگي نيست و خوب نمي‌شود در آن نفس كشيد. از كره مريخ يا از طرف صهيونيسم بين‌الملل كه نيامدند نفس كشيدن در تهران را سخت كنند. نه. من و شما به كمك هم باغ‌ها را خشكانديم، درخت‌ها را بريديم، ريه تهران را نابود كرديم و به اصرار، سرسبزي‌اش را از بين برديم. براي همين است كه نفس كشيدن سخت است. چرا سخت نباشد. عرفا مي‌گويند معني اصلي صله‌رحم، دوستي و رفاقت با طبيعت است. معني‌اش همين غرس نهال است به دست خود. معني‌اش همين درختكاري است، اما نه تشريفاتي، بلكه حقيقي. معني‌اش دوستي با درختان است. معني‌اش اين است كه دست‌مان به خاك بخورد و مهر درخت در دل‌مان بنشيند.
يك زمان تهران بود و چنارهايش. تهران بود و زبان‌گنجشك‌هايش. تهران بود و پيچ‌امين‌الدوله‌اش. چنارها نمي‌دانم چه مرضي گرفته‌اند كه دارند از بالا مي‌سوزند. زبان‌گنجشك‌ها هم حال‌شان خوب نيست. پيچ‌امين‌الدوله هم بنده خدا روي برج كه نمي‌تواند بالا برود. به نظرم محققين امروز بايد درخت تهران را از نو تعريف كنند. با توجه به خاك و كم‌آبي و اين دود و دم لازم است گياه هوشمندي سر از خاك تهران بيرون بياورد كه حال‌مان را خوش كند. اين وظيفه گياه‌شناسان و كارشناسان است. آنها بايد كار پژوهشي كنند و درخت دوستي را بر خاك كم‌‌آب بنشانند. درخت دوستي بنشان كه كام دل به بار آرد. ما يك درختي مي‌خواهيم كه علاوه بر توليد اكسيژن، قيافه شهر را هم خوب كند، بلكه سال‌ها دشمني‌مان را با طبيعت جبران كند. ما احتياج به گياه منحصربه فردي داريم كه عطرش مهربان‌مان كند و سينه‌هامان را از كينه پاك كند. درختي كه سبزي‌اش چشم را نوازش دهد، نفسش، نفس‌مان را حال بياورد، عطرش مهربان‌مان كند و اين كوير در حال گسترش را متوقف كند وگرنه با اين سالي چند تا درخت كاشتن و سلفي گرفتن اتفاقي نمي‌افتد، كما اينكه تا اينجا نيفتاده. بدتر شده كه بهتر نه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون