تداوم ابهام در انتخابات
علي شكوهي
با گذشت حدود 16 روز از سال جدید و در حالی که حدود 20 روز به آغاز تبلیغات انتخاباتی مانده، هنوز نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در برخی جریانهای سیاسی نهایی نشدهاند و دقیقا معلوم نیست چه کسی قرار است با چه کسی رقابت کند. این وضعیت جای انتقاد و اعتراض دارد و نشانگر وجود آسیب جدی در فضای سیاسی کشور است زیرا نامشخص بودن نامزدهای انتخاباتی در فاصله کمتر از دو ماه مانده به روز انتخابات، حکایت از نابسامانی فعالیت احزاب و جریانهای سیاسی درون نظام دارد و تصمیمگیری برای انتخاب نامزد مورد نظر را برای مردم دشوار میکند.
الف- اصلاحطلبان
درست است که ظاهرا جریان اصلاحطلب قصد حمایت از نامزدی دکتر روحانی را دارد اما استراتژی مورد نظر آنها در این انتخابات هنوز نهایی نشده است. برخی معتقدند که بدون هر ابهام و شبههای باید از روحانی دفاع و او را مطمئن کرد که اصلاحطلبان از فرد دیگری دفاع نخواهند کرد و در این زمینه اتفاق رای دارند اما هستند کسانی که معتقدند دفاع بدون شرط از روحانی در شأن اصلاحطلبان نیست و آنان باید در صحنه انتخابات ریاست جمهوری، نماینده خودشان را داشته باشند و از گفتمان و مطالبات خودشان سخن بگویند تا آرمانهای اصلاحطلبانه در انتخابات سخنگو داشته باشد. از نظر این افراد، میتوان در نهایت به نفع روحانی هم کنار کشید اما صحنه انتخابات را نباید از حضور و فعالیت یک تا چند نامزد اصلاحطلب خالی کرد. این طیف از اصلاحطلبان معتقدند حضور یک نامزد اصلاحطلب از نظر تاکتیکی هم به نفع دکتر روحانی است چون این احتمال وجود دارد که همه نامزدهای اصولگرا و مستقل در جریان تبلیغات انتخاباتی به روحانی حمله کنند و او قادر به دفاع از عملکرد دولت خود نباشد. در این وضعیت بودن یک نامزد اصلاحطلب این نتیجه را دارد که بخشی از مسوولیت حملات انتقادی متقابل به اصولگرایان را او بر دوش میگیرد و به انتقادهای آنان هم جواب میدهد و این فرصت برای دکتر روحانی ایجاد میشود که در مقابل نامزد اصلی اصولگرایان به تشریح برنامهها و تبیین عملکرد خود بپردازد و به انتقادها و اشکالات مطروحه پاسخ دهد. در عین حال طیفی از اصلاحطلبان معتقدند چون احتمال ردصلاحیت روحانی منتفی است و از نظر توانایی مواجهه با انتقادها و حملات منتقدان، روحانی به تنهایی حریف چند نفر است و حضور یک نامزد اصلاحطلب چه بسا موجب بروز تشتت میان نیروها و هواداران جبهه اصلاحطلبی شود بنابراین نیازی به معرفی نامزدهای مستقل اصلاحطلب در جریان انتخابات ریاست جمهوری نیست و باید تمامقد به حمایت از روحانی برخاست تا هم تکلیف سیاسیون و هم تکلیف مردم روشن باشد و میل به مشارکت در یک انتخابات دوقطبی افزون شود.
ب- اصولگرایان
جریان موسوم به اصولگرا هم در فاصله اندک باقیمانده تا انتخابات، هنوز نامزد مورد حمایت خود را نشناخته و قرار است تا یکی دو روز مانده به زمان ثبتنام در این زمینه تصمیم بگیرد. این جریان در درون خود دچار تفرقه جدی است و در هیچ دورهای مانند امروز از کثرت نامزدهای ریاست جمهوری در رنج نبوده است. آنان میدانند که رقابت با یک ريیسجمهور مستقر کار آسانی نیست بخصوص ريیس دولتی که بعد از اقدامات بهغایت غلط احمدینژاد سر کار آمده و بسیاری از شاخصههای اقتصادی و سیاسی را بهبود بخشیده و مورد حمایت جریان بزرگ اصلاحطلب و اعتدالیون و اصولگرایان عاقل است. به همین دلیل آنان در پی این هستند که بزرگترین تلاش خود را در عرصه سیاسی سامان دهند تا در این انتخابات به پیروزی برسند.اصولگرایان در این انتخابات با سه جریان در انتخابات حاضر خواهند شد. اول، جریان احمدینژاد که طیفی از اصولگرایان از او دفاع میکنند و امیدوارند با تایید صلاحیت بقایی بتوانند نامزدی در انتخابات داشته باشند و مانند دوره قبل نشود که با ردصلاحیت رحیممشایی آن جریان بدون نامزد شد. دوم، جریان اصلی احزاب و گروههای اصولگرایی که از سوی نهادهای خاص مورد حمایت هستند و در قالب تشکل «جمنا» گردهم جمع شدهاند تا شاید با نام تشکیلاتی تازه و در حمایت از فردی محوریتر بتوانند هم منسجم بمانند و هم احتمال پیروزی داشته باشند. سوم، جریان موسوم به پایداری که خود را مرید آیتالله مصباح یزدی میداند و حاضر است حول برخی افراد با دو جریان دیگر اصولگرا همکاری کند اما در هر حال تشخیص نهایی را خودشان میدهند و اگر نامزد مورد حمایت آنان در «جمنا» نهایی نشود، آماده معرفی نامزد مستقل هم هستند. این سه جریان در این مرحله با رویکرد نفی روحانی و تغییر دولت کنونی به هم نزدیک شدهاند ولی روشن است که در درون خود دارای اختلافات شدیدی هستند و این غیر از اختلافاتی است که پیرامون اشخاص و افراد جریان دارد و کنار هم قرار گرفتن آنان را بسیاری از واقعیتها غیرممکن کرده است. اختلافات برخی از این افراد با یکدیگر در حدی است که یا همه آنها نباید وارد انتخابات شوند یا اگر یکی بیاید قطعا دیگران هم نامزد انتخابات خواهند شد. انتخابات ریاست جمهوری باید پشتوانه حزبی داشته باشد و به جای فرد باید از برنامه و تیم کارشناسی و راهکارهای اداره کشور سخن گفته شود. اکنون نظام حزبی در ایران بسیار ضعیف است و احزاب مختلف ریز و درشت در قالب جبهه سیاسی درباره انتخابات تصمیم میگیرند. مباحث جاری میان نیروهای هر جبهه سیاسی هم حول کسب قدرت و بسترسازی برای پیروزی در انتخابات دور میزند و اینگونه نیست که اختلافات برنامه و راهکار اداره کشور موضوع بحث و گفتوگو باشد. این تجربیات باید بر هم تلنبار شود تا نظام حزبی کارآمد در ایران شکل بگیرد و ما هم از ماهها قبل بدانیم که نامزدهای ریاست جمهوری کشورمان چه کسانی هستند و برنامه هر کدام چه است، نه آنکه در آخرین روزها هنوز ندانیم کی به کی است!