در حوالي سالگرد درگذشت محمدعلي فردين
نشانهاي كه هيچوقت فراموش نميشود
اين جمعه كه بيايد، هفده سال از درگذشت محمدعلي فردين ميگذرد. ستاره سينماي قبل از انقلاب كه در اين روزگار و سينماي امروزي هيچ ستارهاي به پاي محبوبيت او در سينماي ايران نرسيده و خوشبينانه است اگر فكر كنيم كه ميرسد. فردين چهره ثبت شده روزگاري است كه مردم هنوز به دنبال خيال و رويا و قصه بودند و جذابيت تصوير نه براي هزار و يك دغدغه سياسي و اجتماعي و فرهنگي، كه فقط پيدا كردن روياهايي تازه و خيالهايي ديگر بود. اينچنين شد كه در روزگار تصاوير سياه و سفيد، در روزگاري كه دسترسي و داشتنها آنقدر زياد نبود، فردين نماينده و نشانه كارخانه روياسازي ايراني بود و مردم براي ديدن او و داستانهاي تازهاش به سينما ميرفتند و دنبال قصه ميگشتند.بازيگري كه هنوز كه هنوز است نسل قديميتر ايراني از ديدن فيلمهايش در سينما خاطره دارند اما همانطور كه همهچيز تغيير كرد، زندگي فردين و سينما هم با تلخي تمام شد. بازيگر محبوب، سالهاي آخر زندگياش را دور از سينما و قصهها گذراند و هر تلاشي براي بازگشتش هم نافرجام ماند. اينطور شد كه فردين نه تنها نمايشي از يك روزگار دور و پرقدرت قصهسازي و خيالبافي شد كه در انتهاي زندگي خود، نمايشي از پايان يك دوره و روزگار تازه شد؛ روزگاري كه در آن آدمها ديگر چندان به دنبال قصه و خيال و رويا نميگردند و سينما را رسانه مينامند و صفحهاي براي نمايش دغدغهها و پيامهاي مختلف. روزگاري كه حالا ديگر پيدا كردن يك قصه شبيه آنچه فردين نقش اولش را بازي ميكرد سخت است و تنها فيلمنامهاي كه حالا بازيگر ثابتش است، چهره محبوبي است كه همچنان طرفدارانش در قطعه هنرمندان بهشت زهرا، اطراف سنگ قبر او را خالي نميگذارند و در هر ساعتي كه سراغش بروي، هواداران را ايستاده در همان حوالي ميبيني تا حتي جاي خالي 17 ساله هم بهانهاي براي فراموشي نباشد.