ستايشگر ستايندگان مردمم

باعث شادماني است كه مسوولان زيباسازي با هنر نقاشي ديواري، مجسمه‌سازي، هنرهاي محيطي و تخم‌مرغ‌هاي شادي آفرين نوروزي به اعتلاي كيفيت زندگي مردم مي‌انديشند.  از اينكه زيباسازي به اهميت خالقان آثار هنري پي برده و احترام به ارتقاي فرهنگ بصري جامعه را در دستور كار خود قرار داده هم باعث شادماني است. از اينكه زيباسازي تهران به اعتلاي ذوق اهالي پايتخت مي‌انديشد و درصدد برآمده با هنر به شهرمان هويت و شادي ببخشد، مثل برگزاري سمپوزيوم‌ها كه در مقابل بينندگان به اجرا در مي‌آيند، باعث شادماني است.  از اينكه مسوولان شهر به اينجا رسيده‌اند كه هنرهاي تجسمي براي شهر امري ضروري است، از اينكه تن داده‌اند به نوآوري و خلاقيت و از اينكه مي‌خواهند گذشته و امروز فرهنگ بصري ما را به عصر حاضر احضار كنند و با عيد بزرگ ايرانيان بياميزند، باعث شادماني است. از اينكه هنرهاي تجسمي را در مقايسه با رشته‌هاي ديگر براي شهر ضروري تشخيص داده‌اند، باعث شادماني است.  از اينكه به اين جهان‌بيني رسيده‌اند كه شهر ما «با هنــــــــر» خانه ما است و اين باور كه كار هنرمندانه، شهر را زيبا مي‌كند، بازهم باعث شادماني است.  از اينكه زيباسازي ديگر نقاشي و مجسمه را فعل حرام نمي‌شناسد و درصدد است ناهنجاري‌هاي شهر را با هنر تلطيف كند، باعث شادماني است.  از اينكه زيباسازي به اين نتيجه رسيده كه هنر به مردم عرضه كند، چون كالاي معنوي است، باعث شادماني است.  از اينكه زيباسازي اين رابطه هنري را هرچه درست‌تر و گسترده‌تر كند، نه به قيمت فرود آمدن تا سطح ذوق عوام، همه اينها باعث شادماني است.  ايده اين طرح مردمي را دوچندان دوست دارم، چرا كه زيبا‌سازي دريچه‌اي تازه به روي مردم، بهار، نوروز و كشور گشوده است و من ستايشگر ستايندگان مردمم كه در اين راه قدم به پيش گذاشته‌اند.