قصه عكس زنجاني
با سياستمداران
علي شكوهي
در مناظره اول نامزدهاي انتخاباتي وقتي به قاليباف اعتراض شد كه چرا مجوز ساخت يك برج 33 طبقه را به بابك زنجاني داديد، وي به تلافي مدعي شد شما از همان مفسد اقتصادي تقدير كرديد. سخن قاليباف اشاره به عكسي دارد كه در فضاي مجازي هست و نشان ميدهد كه روحاني در حال دادن لوح يا جايزهاي به بابك زنجاني جوان است. روحاني درباره آن عكس در همان مناظره توضيح داد و بعد هم در اينستاگرامش دقيقتر و واضحتر توضيح داد. به دنبال آن مجريان آن برنامه تجليل از كارآفرينان، يعني مجموعه «خانه صنعت و معدن» وارد ماجرا شد و با توضيحي مفصل از قاليباف خواست كه «از ايراد اتهام بياساس دستبرداريد».اين توضيحات براي دفاع از بزرگاني مانند آيتالله هاشميرفسنجاني و دكتر روحاني مفيد است اما چند نكته ديگر در اين باره قابل بيان است كه توجه خوانندگان را به آن جلب ميكنم.
اول- عكسهاي منتشر شده از بابك زنجاني با سياستمداران، تنها اختصاص به آقايان هاشمي و روحاني ندارد. در بسياري از اين عكسها مديران و وزراي دولت قبل هم حضور دارند. حتما عكس بابك زنجاني با شيخالاسلامي وزير كار دولت احمدينژاد و نيز عكس وي با جهرمي (ديگر وزير كار دولت قبل) را همگان ديدهاند كه آنان نيز در حال تقدير از وي هستند. بنابراين عكسهاي زنجاني با سياستمداران اختصاص به يك جريان سياسي ندارد.
دوم- غالب اين افراد از محتواي برنامههاي اينچنيني اطلاعي ندارند و مسوولان دفاتر اين مسوولان هم نه ميتوانند و نه درست ميدانند كه در اين باره از قبل تحقيق كنند تا كسي كه تقدير ميشود، هيچگونه مشكلي نداشته باشد. برنامههاي اين گونهاي هميشه ماهيت تبليغاتي و نمايشي دارد و به قصد تقدير از كساني در مجموعههاي مختلف برپا ميشود و حضور مسوولان در آن برنامهها كاملا جنبه تشريفاتي دارد.
سوم- برخي افراد در جستوجوي نفوذ در بدنه قدرت و نهادهاي حكومتي هستند و از نفوذ مسوولان براي تامين منافع شخصي خود استفاده ميكنند. اينان كاري ندارند كه چه كسي در قدرت است و براي آنان مهم اين است كه از آنان حمايت و كارشان براي رسيدن به ثروت هموار شود. آنان فكر سياسي خاصي ندارند و لازم باشد گاهي اصلاحطلب ميشوند و گاهي اصولگرا و البته اكنون آموختهاند كه نه اين بايد باشند و نه آن. آنان خود را به همه صاحبان نفوذ نزديك ميكنند و در صورت نياز به ستاد چند نامزد رقيب هم كمك مالي ميكنند تا هر كدام كه پيروز شدند، هواي آنان را داشته باشند و در مسير تحقق برنامههاي آنان گام بردارند.
چهارم- درباره بابك زنجاني نبايد سادگي به خرج داد و تنها به ظاهر نبايد قضاوت كرد. در واقع نبايد با انتشار چند عكس مشترك زنجاني با برخي مسوولان، مدعي همسويي و همكاري ميان آنان شد. مهم نيست كه از موضع يك اصولگرا بخواهيم به هاشمي و روحاني حمله كنيم يا از منظر يك اصلاحطلب بخواهيم مديران احمدينژاد را به خاطر يك عكس مشترك، شريك بابك زنجاني جلوه دهيم. در هر دو صورت اين كار اشتباه است. بايد از سطح ظاهر فراتر رفت و به كنه ماجرا وارد شد و با بررسي دقيق پرونده بابك زنجاني مشخص كرد كه او با استفاده از نفوذ كدام مديران و سياستمداران و با همكاري با چه كساني در كدام وزارتخانهها توانست اين همه اموال از بيتالمال را به «مالالبيت» تبديل كند و از كشور خارج سازد. توجه به دستهاي پشتيبان او در اين ماجرا بايد هدف باشد نه كساني كه با او چند عكس در يك مراسم رسمي دارند.
پنجم- از همه اينها مهمتر بايد به فكر از ميان برداشتن بسترهايي بود كه يك مدير دولتي را به يك فرد زيرك و تيزهوش بخش خصوصي پيوند ميزند و زمينه حركت اموال عمومي به بيرون از دولت را فراهم ميكند. بايد به اين انديشيد كه بابك زنجاني يك نمونه است و شايد باز هم قابليت تكرار شدن داشته باشد. اگر اينگونه است بايد راه ظهور اين پديده را بست و روند كشورداري را شفاف و ضابطهمند كرد.