ما «راي» ميدهيم
سيد علي ميرفتاح
تا همين چند سال پيش اكثرا آرزو داشتيم تا دنيا را شبيه خودمان كنيم و همهچيز را به رنگ دلخواهمان دربياوريم. اوايل انقلاب در هيچ ردهاي تحمل مخالف وجود نداشت. نه فقط سخنرانيها و مراسم سياسي خيلي زود به كتككاري ختم ميشد بلكه بحثهاي خانوادگي هم فرجامي جز قهر و كينه و نقار نداشت. حقيقت اين است كه ما تغيير كردهايم و مدارا و رواداري خود را بالا بردهايم اتفاقي كه روز تشييع جنازه مرحوم آقاي هاشمي افتاد نمونهاي از بلوغ سياسي يا رشد عقلانيت در جامعه بود. يك عده اين طرفي، يك عده آن طرفي، در كف خيابان، روبهروي هم ايستادند، شعار دادند، از مواضع خود دفاع كردند، اما نه همديگر را كتك زدند و نه به هم فحش دادند.
به نظر ميرسيد هر دو گروه از «هشتاد و هشت» درس گرفتهاند و هزينه رقابت سياسي را پايين آوردهاند. شما ممكن نبود چنين صحنهاي را سي سال پيش بتوانيد ببينيد. زمان بنيصدر، همين كه يك، به دو ميرسيد، چماقها درميآمد و توي سر طرف مقابل كوبيده ميشد. چنان آستانه تحمل مردم پايين بود كه حتي در مهمانيها كار به قهر و زد و خورد ميكشيد... اما خدا را شكر ما تغيير كردهايم و آستانه تحملمان را بالا بردهايم... امروز حتي رقباي دكتر روحاني هم دم از حقوق شهروندي ميزنند و از مردمسالاري دفاع ميكنند. عوامل زيادي دست به دست هم دادهاند تا «ما» رشد كنيم و عاقلانهتر رفتار كنيم. حقيقتا آدم بايد خيلي چشم بسته باشد كه فكر كند ما فرقي نكردهايم. اگر غيرمغرضانه و واقعبينانه در دولت و ملت نگاه كنيم چيزهايي ميبينيم كه نظيرش را قبلا نميديديم. شما اگر همين تاريخ سي، چهل سال قبل را مرور كنيد، به ندرت نمونههايي ميبينيد كه دولتمردان خود را نقد كرده باشند يا مردم در فعل و قول خود تجديدنظر كرده باشند ما امروز روادارتريم و نسبت به خود وقوف بيشتري داريم شبكههاي مجازي گاهي رفتارها و اعتقاداتي را بروز ميدهد كه حيرتآورند. اگر 10 سال پيش يك كانديدايي مدعي ميشد كه پنج ميليون شغل ايجاد ميكند يا پول نقد بين فقرا تقسيم ميكند، حتما مورد استقبال قرار ميگرفت و تحسين ميشد و راي ميليوني ميآورد اما امروز چنان سطح آگاهي عمومي بالا رفته و چنان مواجهه نقادانه با ارباب قدرت امري متداول و فراگير شده كه همه به جاي تحسين به آن ميخندند و به جاي راي ميليوني به ديده تحقير و استهزا به آن نگاه ميكنند. حتي روحيه پاسخگويي كه به هيچ عنوان قبلا نبود، امروز به عنوان يك امر ضروري مورد توجه همه ردههاي مسووليتي قرار گرفته. امروز اگر مديري، مسوولي، مقامي، رييسي، خطيبي به عمد يا به سهو حرف نامربوط بزند، بلافاصله درصدد اصلاحش برميآيد و هر طوري كه لازم است سعي ميكند از خودش رفع اتهام كند، اما سابق بر اين هرچه ميخواستند – بلكه هرچه به زبانشان ميرسيد – ميگفتندو آب هم از آب تكان نميخورد.
ما هنوز خيلي كار داريم و براي خوب شدن راه سختي را بايد بپيماييم اما نميتوان منكر اين حقيقت شد كه نسبت به قبل بهتر شدهايم. اين بهتر شدن را ميشود در شبكههاي اجتماعي، در رفتارهاي شهروندي، در سلايق سياسي، در ابراز عقيده، در تحمل مخالف، در تلورانسهاي ذهني و حتي در تمناها و آرزوها و خواستهاي شخصي و عمومي مشاهده كرد. ميدانيد منشا اصلي همه اين تحولات مثبت چيست؟ «انتخابات». همين كه سالي يك انتخابات برگزار ميشود، معنياش اين است كه سالي يك قدم به دموكراسي نزديكتر شدهايم. نهايت بيانصافي و كجسليقگي و غرض و بدبيني است اگر بگويند راي دادنها هيچ فايده نداشته و تماما فرماليته بودهاند شما همين يك قلم تاييد صلاحيت در شوراهاي شهر و روستا را ببينيد. راي كه در هفتم اسفند داديم، باعث شد تا سلايق مختلف امكان ظهور و بروز سياسي – اجتماعي يابند. اين دستاورد بزرگ را دستكم نگيريد.