ضرورت توجه بيشتر به ايام شاد مذهبي
محمدعلي ابطحي
ماه شعبان، ماه شادمانه ديني است.
در اين ماه تولد امام حسين و امام سجاد و حضرت ابالفضل عليهمالسلام و در نيمه آن ميلاد پر بركت امام زمان است. تنها امام زندهاي كه به باور شيعيان باقي مانده است كه ظهور كند و دنيا را پر از عدل و داد و مهرباني كند. وجه شادماني شيعي در اين ماه ظهور فراوان دارد. اين نكته از اين جهت مهم است كه معمولا شادي مذهبي، جلوههاي كمتري نسبت به ايام عزاداريهاي شيعي دارد. اگر يك نگاه گذرا به تاريخ شيعه بكنيم، حجم عزاداريها و مناسبتهاي عزا بيشتر از شادمانيهاي آييني است. اين البته ريشه تاريخي دارد. صدها سال قبل كه شيعيان توانسته بودند خود را در ايران و نقاط ديگر به عنوان پيروان رسمي مذهب شيعه معرفي كنند و امكانات تبليغي پيدا كردند، در برابر اكثريتي از جهان اسلام قرار گرفتند كه توجه لازم براي به رسميت شناختن شيعه نميكردند. اكثريت جهان اسلام قرائت سني از اسلام داشتند. وقتي بزرگان شيعه احساس كردند در دنياي اسلام تنها هستند و اكثريت جهان اسلام در زير چتر مذهبي سني قرار دارند، به مراسم مذهبي و آييني اهميت بيشتري دادند. اين تنها راهحلي بود كه شيعه در ابتدا در دنياي اسلام ديده شود تا بعد در سايه اين ديده شدن بتوانند مباحث و
نقطهنظرات كلامي و اعتقادي و تاريخي خود را دنبال كنند. اين رويكرد به مراسم آييني و پاسداشت وسيع آن بيشتر به سمت مراسم عزاداري رفت تا با مراقبت از مرزهاي شيعي با احساسات بيشتري همراه باشد. كمكم آن قدر اين اتفاق گسترش پيدا كرد كه ديگران به اين سمت رفتند تا شيعه را مذهب عزا معرفي كنند. سالها پيش كه در لبنان بودم و ماهواره و اينترنت فراگير نشده بود، اديان و مذاهب گوناگون در آن كشورِ آزاد هركدام شبكه مستقلي داشتند و مراسم و مناسبتهاي ديني خود را در آن تلويزيونها به نمايش ميگذاشتند. چون همه مراسم ديني در كنار هم قرار ميگرفت امكان مقايسه فراهم بود. سوالي كه به صورت فراوان از سوي ساير اديان در تلويزيونها يا در كوچه و خيابان مطرح بود اين بود كه چرا حجم عزاداريهاي شيعه اينقدر فراوان است؟ با توجه به آن سابقه تاريخي شايد در ابتداي فراگيري شيعه در ايران و نقاط ديگر، موج احساسات غمگنانه ميتوانست به نشان دادن شيعه كمك كند اما واقعيت اين است كه اكنون پيوند عمومي مردم با شادي بيشتر است و نيازشان به لبخند، فراوانتر. جوانان
در همه دنيا به شاديهاي خود توجه بيشتري ميكنند و اگر متوليان اديان بخواهند جوانان را در ابتداي زندگي خود به دين فرا بخوانند بايد به مناسبتهاي شاد مذهبي توجه ويژه كنند. در هيچ ديني شادي منع نشده است. مرزهايي براي زندگي مذهبي البته در همه اديان وجود دارد. اما در هيچ ديني اصل شادي مرز ممنوعه نيست. دينگريزي در نسل جوان كلا زمينه زيادي دارد. پس از انقلاب ارتباطات ودسترسي آزاد به همهچيز، سهم دينگريزي به خاطر تبليغات دينهراسانه بيشتر شده است. اين مشكل همه اديان و مذاهب هم هست. يكي از راههاي جلوگيري از اين دينگريزي قرائت شادمانه و با تسامح از دين و مذهب است كه ميتواند پيوند نازك بسياري از جوانان با دين را نگه دارد. اين ديدگاه من مبتني بر حذف يا كم كردن مراسم عزاداريها نيست. آنها هم جزيي از آيين شدهاند. اما براي نسل جديد كه منبع بيشتر دادههاشان اينترنت است، صرفا عزاداريها پاسخ ديني به آنها نميدهد. كشف ميلاد بزرگان ديني و ايجاد فضاي شادماني بيشتر و اهتمام داشتن به بزرگداشت مناسبتهاي شاد مذهبي، بهتر از كشف روزها و هفتههاي عزاداري ديني جديد است. اين را متوليان همه اديان در دنيا هم فهميدهاند. مرحوم علامه اميني كه از بزرگان و مشاهير علماي شيعه است و براي اثبات روز غدير همه به مجموعه يازده جلدي الغدير او مراجعه ميكنند، در گلايهاي كه از او باقي مانده است ميگويد اگر علماي شيعه به اين اندازه كه به عاشورا پرداختند و براي آن مراسم مهم گرفتند، به ماجراي غدير ميپرداختند و آن را جدي ميگرفتند، مخالفان شيعه نميتوانستند آن را انكار كنند. در اين بيان مهم علامه اميني اين مطلب هم نهفته است كه غدير را هم كه يك جشن بزرگ شيعي است، بايد به اندازه عاشورا اهميت داد. اين به نفع جامعه مذهبي است. تصور تلخ و غمگين از دين ارايه كردن نميتواند به رشد و فزوني جامعه مذهبي كمك كند. جامعه ديني و به خصوص جامعه شيعي كه عملا به عزاداريها اهميت زيادي دادهاند بيشتر از ساير مذاهب به پررونق كردن ايام شاد مذهبي نياز دارند. مناسبتهاي تولد ائمه و ساير جشنهاي مذهبي مثل عيد فطر و قربان و شب و روز جمعه كه در متون مذهبي از آن به عنوان عيد ياد شده است، يكي از راههايي است كه ميتواند به رشد دينداري كمك كند.