كسي حرف عربستان را براي مقابله با ايران جدي نخواهد گرفت
او علاوه بر تلاش براي تغيير در مفاهيم اجتماعي در عربستان، سعي ميكند چهرهاي از اين كشور در منطقه ايجاد كند كه عربستان اگر تهديد كند تهديدهاي خود را عملي ميكند و مثال اين مساله اقدام عليه قطر است. او ميخواهد كه مسالههاي بزرگ اعراب مثل پرونده فلسطين از دروازه عربستان حل شود و ايدئولوژي مقاومت از بين برود و قطر با اين مساله مخالف است. اگر اجماعي عربي عليه برخي اقدامات ايران تشكيل شود قطر مشكلي با همسويي با اين اجماع ندارد اما زماني كه ترامپ به خاورميانه آمد و نشست رياض با عنوان مقابله با ايران ايجاد شد دوحه احساس كرد معادله جديدي ايجاد شده كه بر اساس آن قرار است ترامپ با ايران به وسيله اعراب و داراييهايشان بجنگد كه قطر چنين چيزي را نپذيرفت به همين دليل مشكل ايجاد شد تا قطر محاصره شود. با توجه به اينكه نقش كشورهاي عربي مانند مصر و عراق و سوريه در تصميمگيريها از بين رفته، تصميمگيري در منطقه به شوراي همكاري خليج فارس موكول ميشود و زماني كه قطر حذف شود سياستگذاري از سوي عربستان صورت خواهد گرفت.
در مورد نقش امريكا دوگانگي واضحي در اين زمينه وجود دارد در حالي كه وزير خارجه خواستار كاهش محاصره قطر است رييسجمهور اين كشور قطر را به حمايت از تروريسم متهم ميكند. آيا دوحه اميدوار است امريكاييها اين بحران را حل كنند؟
دولت امريكا چندين موسسه دارد و دوحه از همين طريق وارد عمل ميشود. بدون شك عربستان و امارات از طريق كاخ سفيد اطمينان خاطر پيدا كردهاند كه ترامپ قرار نيست به سود قطر وارد عمل شود و در مقابل رياض و ابوظبي ميدانند خط قرمز امريكا اقدام نظامي عليه قطر است.
دوحه درك ميكند پنتاگون و سيا مواضع ديگري دارند و پنتاگون نميخواهد در سايه بحران منطقه عمليات نظامي اين نهاد در خاورميانه كه از طريق پايگاه هوايي امريكا در قطر اجرا ميشود تحتالشعاع قرار بگيرد و قطريها ميدانند كه در شرايط فعلي امريكا در مدت زمان كوتاهي در اين بحران دخالت نخواهد كرد. كاخ سفيد تلاش ميكند همانگونه كه نيكي هيلي، نماينده امريكا در سازمان ملل گفته با اعمال فشار بر عربستان و قطر سودي عايد واشنگتن شود. با اين وجود بدون دخالت امريكاييها حل بحران دور از انتظار است از طرفي امريكاييها در مدت زمان فعلي اقدامي براي حل بحران نخواهند كرد مگر اينكه موضع امريكا با اعمال فشار موسسههاي ديگري مانند پنتاگون و سيا تغيير كند. در شرايطي كه در حال حاضر اتحاديه اروپا، روسيه، چين، ايران و تركيه موضعي مثبت در قبال قطر دارند اما هيچكدام نميخواهند با عربستان رو در رو شوند و قطر اين مساله را درك ميكند به همين دليل من معتقدم در برابر مرحله جديدي از بحران هستيم كه بعد از پايان مهلت 10 روزه كشورهاي عربي ايجاد خواهد شد.
در بند اول مطالبات كشورهاي عربي از قطر خواسته شده رابطه پنهاني خود را با ايران قطع كند؛ ايران و قطر چه روابط غيرعادي دارند كه بايد قطع شود؟
ايران و قطر دو كشور همسايه هستند كه همواره رابطه خوبي باهم داشتهاند به اين ترتيب كه هيچوقت اختلاف بزرگي ميان ايران و قطر در يك پرونده دوجانبه وجود نداشته است و دوحه معتقد است از اين مساله ميتوان در حل اختلافهاي كشورهاي عربي و از جمله قطر در سطح منطقهاي استفاده كرد.
در سطح منطقهاي قطر انتقادهايي نسبت به سياستهاي ايران دارد و اگر اجماعي عربي در اين زمينه باشد از آن پيروي ميكند اما در اين سطح اجماعي وجود ندارد يعني همه كشورهاي عربي در دو زمينه مخالفت يا موافق بودن با ايران به اتحاد نرسيدهاند. همه اتهامهايي كه به قطر درباره داشتن رابطه اطلاعاتي با ايران و سپاه اين كشور وارد شده واقعيت ندارد و آنچه كشورهاي عربي را عصباني كرده اين است كه سياست خارجي قطر از سوي كشورهاي منطقه جدي گرفته شده است. براي نتيجهگيري بگويم كه قطر به دنبال لجبازي نيست بلكه تلاش ميكند راهكار ميانهاي در اين بحران پيدا كند زيرا از يك طرف وجود داشتن در محيط كشورهاي عربي در منطقه براي قطر مهم است به همين دليل ممكن است قطر با برخي مطالبات كشورهاي عربي موافقت كند اما قرار نيست دوحه روابط خود را به صورت كامل با ايران برهم زده، شبكه الجزيره را تعطيل كند يا اخوانالمسلمين را از كشور خود خارج كند بلكه آماده است تا راهكار ميانهاي براي حفظ وحدت كشورهاي عربي را بپذيرد؛ بايد اين را بگويم كه قرار است تغييراتي در منطقه از طريق امارات و عربستان ايجاد شود؛ اجراي اين تغييرات در خاورميانه با حضور قطر و سياستهاي خارجي مستقل آن امكانپذير نيست به همين دليل اين بحران ايجاد شد. به نظر من عربستان اشتباه بزرگي مرتكب شد زيرا ديگر از امروز به بعد كسي حرف عربستان براي مقابله با ايران را جدي نخواهد گرفت. دوران قبل از بحران هرگز مانند دوران پس از بحران نخواهد بود؛ ممكن است قطريها و عربستانيها و اماراتيها پاي ميز مذاكره بنشينند و اختلافات سياسي خود را حل كنند اما اين مساله درباره مردم قطر و جهان عرب صادق نيست. در تاريخ نوشته شد كه قطر در سال 2017 از سوي كشور همسايه خود يعني عربستان مورد محاصره قرار گرفت و خطر اصلي همين است. اشتباه استراتژيك عربستان اينجا بود كه مردم را ناديده گرفت و رفع اين اشتباه نيازمند زمان طولاني و نيت پاكي است كه به اعتقاد من همه اين عوامل وجود ندارد.
توضيح اعتماد: گفتههاي فايز نظرات شخصي وي است و انتشار آن در «اعتماد» به معناي تاييد محتواي آن نيست.