• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3877 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۲۱ مرداد

اين ساعت باتري ندارد

ابراهيم عمران

گويا در سينما نيز بسان برخي مديوم‌هاي ديگر، عده‌اي خاص مي‌توانند هر برداشتي كه از اجتماع و پيرامون خويش دارند را به آساني روي پرده بياورند كه لزوما اين به معناي رد يا قبول چنين گزاره‌اي نيست.
بر فرض مثال اگر سينماگري در سكانس‌هاي فيلمش از تباهي و فساد در جامعه و يا نهاد خاصي رونمايي كند و يا در بستر روايت‌گونه درام و داستان از كژي و نژندي اطراف، داد سخن سر دهد؛ و يا خانواده‌اي را نشان دهد كه به واسطه فروش و يا مصرف مواد، درگير حواشي آن هستند و يا قضاوت كردن و مفهوم‌سازي درباره خير و شر و نيكي و بدي، منطق اصلي فيلمي باشد و دست بر قضا در داخل و خارج نيز، بدان توجه شود؛ عنوان «سياه‌نمايي» پيدا مي‌كند، ولي اگر در همين زمينه‌ها و به صورت كميك و طنز ساختاري، فيلمي ساخته شود كه كارگردان و نويسنده‌اش در تلويزيون نيز، تريبوني دارد؛ هيچگاه به چنين عناويني منتسب نخواهد شد.
به حتم ضمير مرجع خود را در اين نوشته شناسانده و مخاطب حرفه‌اي و پيگير نيز دانسته صحبت از چه فيلمي است و چه فيلم‌هايي هم از در قياس، موارد و جزييات آن نوشته شد. وقتي فردي در مقام وكيل و به عنوان شخصيت اصلي فيلم چنان موجه و «درست‌كار» نشان داده مي‌شود و بيشتر اطرافيان اين شخص از همسايه و كاراكترهاي ديگر، «شيشه‌خورده»‌دار، كليت اين نگاه جز فرجام ناموجهي در پايان نخواهد داشت...
هر چند سكانس‌هاي بازجويي مانند انتهاي فيلم به نوعي جوابگوي چنين حدس و گمان‌هايي شد و نوعي توجيه و تفسير به راي را به نمايش گذاشت ولي تصاويري كه در دوربين كارگردان جاي گرفت چيزي جز سياه‌نمايي و نشان دادن تباهي‌ها نبود.
دوباره تكرار مي‌شود كه اين نقصان‌ها نه اينكه وجود ندارند و هر نگاه منصفي اگر آنها را در جامعه مشاهده كند ولي خود را بي تفاوت بدان‌ها نشان دهد؛ نشاني از صداقت و بيان درست در درونش ندارد. صحبت اما از سكوت آناني است كه از ديالوگ فيلمي مراد و مفهوم‌هاي خاص خويش را نشر و گسترش مي‌دادند و چنان در زمان اكران و قبل آن پنبه فيلم را مي‌زدند كه هيچ حلاجي نتواند چنين كند....
وقتي براي برخي «درهاي باز» هماره مفتوح هستند و جامعه براي آنها جز براي نشان دادن خويش و سود بردن از اين ناموري، مفهومي ندارد و «ساعت» صبح و ظهر و عصر، آنچنان ميزان و تنظيم نيست كه دريابند نيش و كنايه زدن هم راهي دارد كه به حتم مخاطب اين روزهاي سينماي‌مان، كنه و ژرفاي آن را درك خواهد كرد و كارگردان و نويسنده مولف را با افراد موقتي سينما، تشخيص خواهد داد...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها