• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3891 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۶ شهريور

بررسي چند اصطلاح سياسي 1

علي شكوهي

 اخيرا دكتر عماد افروغ در مصاحبه با روزنامه اعتماد به نقد تعابيري پرداخت كه براي ناميدن جريان‌هاي سياسي از آن استفاده مي‌شود. وي در بخشي از سخنان خود گفت: «اصلا من نمي‌فهمم حتي عنوان اينها را هم نمي‌فهمم، مگر مي‌شود كسي اصولگرا باشد و اصلاح‌طلب نباشد؟ من نمي‌فهمم. شما يك اصولي داريد و با آن اصول شرايط را ارزيابي مي‌كنيد و بعد متوجه ضرورت برخي اصلاحات مي‌شويد. اين هم امكان ندارد كه يك اصلاح‌طلب بگويد كه من عطف به هيچ اصولي، اصلاح‌طلبي نمي‌كنم... آخر چه چپي را در دنيا سراغ داريد كه ليبرال باشد؟ چه چپي را سراغ داريد كه طرفدار آزادي ليبراليستي باشد؟ و چه راستي سراغ داريد كه طرفدار عدالت باشد؟ چه آش شله‌قلمكاريه كه اينجا درست شده است؟» اين سخنان انگيزه‌اي شد تا در چند قسمت به بررسي چند تعبير در نامگذاري جريان‌هاي سياسي بعد از انقلاب بپردازم.
الف ـ چپ، راست و ميانه
تعابير چپ، راست و ميانه، ريشه در فرهنگ سياسي ما ندارند بلكه تعابير به عاريت گرفته شده از فرهنگ سياسي غرب و شرق محسوب مي‌شوند. پس از انقلاب كبير فرانسه، موافقان دولت‌ها در مجلس اين كشور در سمت راست مي‌نشستند و مخالفان در سمت چپ و لذا چپ‌ها كساني بودند كه با وضع و كاركرد دولت، مخالفت مي‌كردند. اين تمايز در جايگاه نشستن، به تدريج محتواي خاصي را به همراه آورد و تعابير چپ و راست را به مفهوم دو گونه موضع‌گيري و عملكرد تبديل كرد. پس از ظهور كمونيسم در دنيا، تعابير چپ و راست هم رنگ ايدئولوژيك و اقتصادي مورد نظر كمونيست‌ها را به خود گرفتند. بدين صورت كه چپ، به جريان مخالف نظام سرمايه‌داري و راست، به نيروهاي هوادار يا متمايل به سرمايه‌داري اطلاق شد. براين اساس، دولت‌ها و جريان‌هاي چپ در دنيا به ضديت و مخالفت با سرمايه‌داري جهاني يا اقتصاد آزاد شناخته مي‌شدند و در مقابل، دولت‌ها و گروه‌هاي مدافع نظام سرمايه‌داري و اقتصاد كاپيتاليستي به عنوان راست معرفي مي‌شدند. از نظر روش و شيوه مبارزه هم گروه‌هاي چپ از طيف راست متمايز مي‌شدند زيرا گروه‌هاي چپ به روش‌هاي انقلابي، قهرآميز و راديكال متوسل مي‌شدند اما گروه‌هاي راست به شيوه‌هاي گام به گام، اصلاح‌طلبانه و رفرميستي تمايل نشان مي‌دادند. در سياست خارجي نيز دولت‌ها و گروه‌هاي چپ، به نفع بلوك شرق و دولت‌هاي سوسياليستي موضع مي‌گرفتند اما گروه‌هاي راست، به غرب تمايل نشان مي‌دادند.
از مشروطه به بعد در ايران هم فضاي سياسي كشور تحت تاثير جنبش‌هاي كمونيستي قرار گرفت و تعابير چپ و راست با مضامين و محتواي مورد نظر آنان به‌كار رفت.  طي سال‌هاي ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ «چپ» عموما ماركسيست‌ها و كمونيست‌ها را به اذهان متبادر مي‌ساخت و حتي گروه‌هاي انقلابي مسلمان هم خود را «چپ» مي‌ناميدند. جنبش چپ در اين سال‌ها يكي از سه جريان فكري جامعه - در كنار جريان مذهبي و جريان ملي- محسوب مي‌شد و عموما محتواي ايدئولوژيك كمونيستي داشت. در سال‌هاي پس از انقلاب و به ويژه در فاصله سال‌هاي ۶۱ تا ۶۷، تعبير چپ براي ناميدن بخشي از نيروهاي خط امام هم به‌كار رفت و مراد از آن، نيروهاي سياسي و گروه‌هايي بودند كه در شاخصه‌هاي فكري و سياسي و اقتصادي، مواضع زير را داشتند:
۱- نظام سرمايه‌داري را يك نظام استثمارگر تلقي كرده و مخالفت با آن را براي ايجاد عدالت اجتماعي و برابري اقتصادي، ضروري مي‌دانستند.
۲- بر همين اساس، در داخل كشور به اقتصاد كنترل شده دولتي تمايل نشان داده و تقويت بخش خصوصي و سرمايه‌داري داخلي را به زيان مردم و جامعه ارزيابي مي‌كردند.
۳- در سياست خارجي، دولت‌هاي سرمايه‌داري غرب و متحدان آنها را در مجموع، دشمن تلقي كرده و گرايش به گسترش رابطه با دولت‌هاي انقلابي و سوسياليستي جهان داشتند.
۴- در داخل كشور با محور قرار دادن مواضع اقتصادي، روابط خود را با گروه‌هاي سياسي ديگر تنظيم مي‌كردند و با گروه‌هاي غربگرا و متمايل به دولت‌هاي غربي و طرفدار اقتصاد بازار و سرمايه‌داري، همكاري نداشتند.
۵- راهكارهاي اجرايي آنان، عمدتا انقلابي، راديكال و مبتني بر مداخله دولت بود و لذا كمتر براي رفع مشكلات اقتصادي، راه‌حل‌هاي اقتصادي ارايه مي‌كردند بلكه از طريق وضع قوانين محدودكننده و اجراي آن توسط دولت و نهادهاي انقلابي، براي رفع مشكلات اقتصادي وارد عمل مي‌شدند.
در مقابل جريان چپ اسلامي، نيروهاي مخالفي قرار داشتند كه به‌تدريج به «راست» مشهور شدند. اينان عمدتا در حوزه مسائل اقتصادي و سياسي، در مقابل طيف چپ قرار داشتند و به حداقل دخالت دولت در مسائل اقتصادي معتقد بودند. در واقع جناح «راست» نيروهاي خط امام، با «راست» رايج در جهان، تنها در حوزه مسائل اقتصادي، همسويي داشت و در ديگر زمينه‌ها ازجمله مسائل اعتقادي و فرهنگي و سياسي، داراي نظراتي بود كه كنترل دولت و محدوديت آزادي‌هاي فردي را تجويز مي‌كرد. جريان راست و راست جديد در دنيا، بر كمترين دخالت دولت و گسترش آزادي‌هاي فردي در حوزه‌هاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي تاكيد داشته و دارد اما راست موجود در كشور ما فقط درحوزه مسائل اقتصادي به آزادي عمل بخش خصوصي و عدم مداخله دولت معتقد بوده و در ديگر حوزه‌ها، نه تنها اصراري بر آزادي فردي نداشته و ندارد بلكه دخالت نهادهاي حكومتي براي محدودكردن آزادي‌هاي فردي را در بسياري اوقات، يك ضرورت تلقي كرده و مي‌كند.
ادامه دارد

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون