• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3907 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۶ شهريور

استفاده ابزاري از امري مخوف

سيد علي ميرفتاح

مولوي عبدالحميد براي همه ما قابل احترام است. جز يكي، دو بار كه چند اصولگراي راديكال حرف‌هاي تندي به او زدند، بقيه احترامش مي‌كنند و بزرگش مي‌شمرند. اصلاح‌طلبان به طور علاوه بزرگش مي‌شمارند و نامش را با سلام و صلوات مي‌برند. به‌خصوص وقتي در انتخابات 96 طرف روحاني را گرفت عزيزتر و محترم‌تر هم شد. اما راي مولوي عبدالحميد و پيروانش به حسن روحاني خالي از توقع و طلب نبود. راي هيچ‌كس خالي از توقع و طلب نبود. همه اين بيست و چند ميليوني كه به دكتر روحاني راي دادند از او توقعاتي داشتند و دارند كه اگر برآورده نشود، صداي‌شان درمي‌آيد. شبكه‌هاي مجازي را بالا و پايين كنيد دست‌تان مي‌آيد كه چه بار سنگيني بر دوش رييس‌جمهور است. البته او هم در پديد آوردن اين توقعات سهيم است. زمان انتخابات قول‌هايي داده، حرف‌هايي زده و وعده‌‌هايي كرده كه نمي‌تواند به آنها بي‌اعتنا باشد: بحث حصر، بحث رفع تبعيض جنسي و مذهبي و قومي، بحث اشتغال، بحث توليد و... حقيقت اين است كه هيچ‌كدام از وعده‌هاي انتخاباتي رييس‌جمهور نشدني نيست، هيچ‌كدام از اين قول‌هايي كه داده، تكليف مالايطاق نبوده، اگرچه بر سر حل مسائل حصر و تبعيض و ركود اقتصادي موانعي جدي وجود دارد اما تماما شدني‌اند. علي‌الخصوص حسن روحاني كه زير و بم اين نظام را مي‌شناسد  و بر ساختار قدرت واقف است، بعيد نيست كه به مرور به وعده‌هايش جامه عمل بپوشاند. اگرچه اللهم بيربير. به قول هموطنان ارمني گاماس‌گاماس... حقيقت اين است كه مردم ما از سياستمداران خود چنان ناكامي ديده‌اند كه چشم‌شان ترسيده است، آنقدر موكول به آينده و احاله به محال شده‌اند كه مي‌ترسند دوازدهمين رييس‌جمهور هم كام‌شان را برنياورد. همين برادران اهل جماعت. چنان بي‌مهري‌هاي ريز و درشتي ديده‌اند كه ته دل‌شان توقع مهر ندارند.
اگر مي‌بينيد كه از كوچك و بزرگ سر راي‌شان به رييس‌جمهور منت مي‌گذارند و مدام برايش خط و نشان مي‌كشند و مي‌گويند ما با تو عقد اخوت نبسته‌ايم و عهدمان با تو شكستني‌تر از هواي بهاري است، دليلش همين است كه از فريب خوردن و رها شدن مي‌ترسند. قبول كنيد هيچ حسي بدتر و تلخ‌تر از فريب خوردن و رها شدن نيست. چهار سال ديگر كه خدايي نكرده اگر نه حصر شكسته، نه تبعيض از دست و پاي سني‌ها و زنان‌ برداشته شده و نه اقتصاد رونق گرفته ما يقه چه كسي را بگيريم؟ مهم نيست رييس‌جمهور در پايان دوره‌اش دليل محكمه‌پسند دارد يا نه. مهم اين است كه ديگر ما راي‌دهنده‌ها دستمان به هيچ دم گاوي بند نيست و كاري از دست‌مان برنمي‌آيد اما چيزي كه در اينجا عجيب است استفاده ابزاري از «اصولگرايان» است.
تجربه بد مديريت استاد احمدي‌نژاد باعث شده كه اصولگرايي به چيزي مخوف و ترسناك بدل شود و كسي مثل مولوي عبدالحميد براي ترساندن اصلاح‌طلبان، اسم آنها را بر زبان بياورد. عين مادرهايي كه بچه‌هاي‌شان را مي‌ترسانند و مثلا مي‌گويند اگر نخوري مي‌دهيم «فلاني» بخورد يا اگر درس نخواني براي «بهماني» جايزه مي‌خريم، او هم به اصلاح طلب‌ها اولتيماتوم مي‌دهد كه اگر حرفم را گوش ندهيد، مي‌روم به رقيب‌تان راي مي‌دهم. اين حرف صد برابر اينكه شايد بر اصلاح‌طلبان تلخ  و گران بيايد قطع و يقين بر اصولگرايان تلخ و گران است.
من جاي ايشان بودم از شنيدن چنين تهديدهايي افسرده مي‌شدم و مي‌رفتم در خانه، خودم را حبس مي‌كردم و بر عمر تلف كرده افسوس مي‌خوردم... برويد در كارنامه و سابقه خود تامل كنيد و ببينيد چه كرده‌ايد و چه شده كه از شما براي ترساندن ديگران استفاده مي‌كنند؟ ببينيد در دولت احمدي‌نژاد و در مجلس نهم و قبل‌ترش چه كرده‌ايد كه امروز به چنين جايگاهي رسيده‌ايد؟
اصولگرايي يك طيف مشخص نيست، بارها گفته‌ايم كه اصولگرايان اجتماع متضادها شده‌اند. اصلاح‌طلبان هم هر كدام رنگي دارند و سليقه‌اي اما هرچه هستند در امر اصلاح‌ و اعتدال با هم شريكند. حال آنكه اصولگراها شراكتي ندارند يا اگر دارند شراكت‌شان محكم و پررنگ نيست. ضمن اينكه اصولگراهاي قديمي امروز اينقدري كه به اعتدال نزديكند به ياران جوان و تند  و تيز خود نزديك نيستند. به نظر شما علي لاريجاني و ناطق نوري همان اصولگرايي هستند كه مولوي عبدالحميد مي‌خواهد در دور بعد به آنها راي دهد؟ يا نه او دارد ما را از برادران ديگر مي‌ترساند؟ برادراني كه در به جا آوردن وعده‌هاي حسن روحاني دست‌شان باز است و قدرت‌شان هم بيشتر؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون