موسويلاري:
بالاي ۶۰ درصد جامعه گرايش اصلاحطلبانه دارند
اصلاحطلبان در هيچ مرحلهاي با اصولگرايان ائتلاف نكردند
عبدالواحد موسويلاري، نايبرييس شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان در جديدترين اظهارات خود درباره ادامه تعامل ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرايان، شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان، فعاليت جبههاي اصلاحطلبان، جوانگرايي و آينده اصلاحطلبي سخن گفته است. به اعتقاد موسويلاري به دليل آنكه حركت اصلاحطلبان در جهت اصلاح است، بايد با ساير قوا هم نوعي تعامل داشته باشند تا بتوانند كار خود را پيش ببرند. وزير كشور دولت اصلاحات با همين رويكرد گفته است: در نتيجه تعامل با مردم به عنوان ولينعمتهاي خود و تعامل با قواي ديگر به عنوان جرياني كه ميخواهد كار مردم را پيش برد، با حفظ هويت بايد در دستور كار قرار بگيرد. چكيده مصاحبه موسوي لاري با شفقنا به شرح زير است:
اصلاحطلباني كه چه در دولت چه در شورا منتسب به راي مردم هستند، بايد دو كار را همزمان انجام دهند. يك؛ در هر مرحلهاي يادشان باشد اين مردم بودند كه به آنها راي دادند كه شهردار، رييسجمهور، استاندار و فرماندار يا داراي هر مسووليت ديگري شدند، در نتيجه بايد تكيهگاه اصلي خود را راي مردم تلقي كنند و پاسخگويي به مطالبات مردم را هدف خود قرار دهند. دو؛ اصلاحطلبان در خلأ زندگي نميكنند بلكه در كنار ساير قوا كار ميكنند. يادشان باشد كه با تعامل و همراهي با ساير قوا كارشان بهتر پيش ميرود بنابراين بدون اينكه راه و هويت خود را تغيير دهند، بايد با منطقي حركت كنند كه تنشي بين اصلاحطلبان و جريان مقابل ايجاد نشود. اين به آن معنا نيست كه هميشه منفعلانه حركت كنند بلكه بايد با طرح ديدگاهها و مطالبات مردم و حفظ هويت اصلاحطلبي خود حركت فعال داشته باشند.
اصلاحطلبان در هيچ مرحلهاي با اصولگرايان ائتلاف نكردند. در انتخابات مجلس، جريان منتسب به آقاي روحاني يعني «حزب اعتدال و توسعه» كه در كنار جريان اصلاحطلبي قرار گرفته بودند، دو نفر را به ليست تهران وارد كردند كه از جريان اصولگرايي بودند؛ آنها هم قول داده بودند كه معتدل حركت كنند و البته آن دو نفر كارنامه خوبي هم در مجلس از خود نشان ندادند و متاسفانه در جريان مقابل جريان اصلاحات قرار گرفتند.
آقاي روحاني از آن خاستگاه اوليه خود كه جريان اصولگرايي بود، فاصله گرفته است.
آقاي روحاني، خود را با آرمانها و جهتگيريهاي جريان اصلاحطلب همراه كرد. اصلاحطلبان چيزي جز اين نميخواستند كه ديدگاهها و برنامههايشان توسط كسي دنبال شود؛ آقاي روحاني هم در اين قالب وارد شد.
آقاي مهدي چمران از آقاي حجت نظري يك جوان ناشناخته جريان اصلاحات، بيش از چهارصدهزار راي كمتر دارد. اين نشاندهنده آن است كه مردم در حال گفتن اين جملات به جريان اصولگرايي هستند كه تا زماني كه مشي شما حذف رقيب باشد و در جهت اصلاح كار خود حركت نكنيد، مردم شما را نميپذيرند.
ما از ميان ثبتنامكردهها بهترينها را انتخاب كرديم البته با رعايت شاخصهاي اصلاحطلبي با حفظ هويت. اينكه من تاكيد ميكنم با حفظ هويت به اين معني است كه ما تا آنجايي ميتوانيم تنازل كنيم كه هويت اصلاحطلبي از دست نرود، اما اگر بنا باشد بين ماندن در قدرت بدون هويت و خارج از قدرت بودن با هويت، يك گزينه را انتخاب كنيم، دومي را انتخاب خواهيم كرد.
آقاي خاتمي منهاي شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان كاري انجام نداده است. آقاي خاتمي به اضافه اين شورا و به اضافه فراكسيون اميد، كار را پيش بردند، اما آقاي خاتمي چهره مقبولي در بين مردم هستند؛ به همين دليل نقش ايشان پررنگ ديده ميشود.
محبوبيت اجتماعي آقاي خاتمي به گونهاي است كه به هر طرفي كه ايشان حركت كند، آن طرف سنگينتر ميشود. اين جريان اصلاحطلبي واقعيتي است كه در جامعه وجود دارد. بارها در صحبتهايم گفتهام كه بالاي ۶۰ درصد جامعه ما گرايش اصلاحطلبانه دارند. به همين دليل در هر انتخاباتي كه رقابت معناداري وجود دارد، مردم به سمت كانديداي موردنظر اصلاحطلبان ميروند. اصلاحطلبان بخش عمدهاي از مردم هستند؛ اين بخش تقريبا حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد جامعه را تشكيل ميدهند.
اگر اقدامات اصلاحطلبان تا رسيدن به ليست نبود، آقاي خاتمي ميخواست از چه حمايت كند؟ آقاي خاتمي با تشتت آرا روبهرو ميشد، اختلافات فراوان به وجود ميآمد و در خود اصلاحطلبان هم ايجاد اختلاف ميشد. ما يك سري اقدامات اجماعسازي انجام داديم، آقاي خاتمي هم در اين اجماعسازي به عنوان راس هرم ديده شده بود وگرنه ايشان منهاي جريان اصلاحطلبي كه معنا پيدا نميكرد.
اصلاحطلبان يك هنر به نمايش گذاشتهاند كه در بدترين شرايط هم ميتوانند گليم خود را از آب بيرون بكشند.
بدعهديهاي منتخبين به امر رايجي تبديل شده است. در داد و ستدهاي انتخابات، اصول اخلاقي و مردم وسيلهاند و پس از انتخابات، ديگر كساني كه از سد آراي مردم گذشتند، چندان بر عهدي كه با مردم بستهاند وفادار نميمانند. اين مساله تماما به دولت برنميگردد و به نهادهاي نظارتي و كنترلي نيز مربوط است.