تازهترين رمان آقاي نمايشنامهنويس در راه است
ديويد ممت با «شيكاگو» ميآيد
بهار سرلك
مايك هاج، كهنهسرباز جنگ جهاني اول و از روزنامهنگاران درجه يك شيكاگوتريبون و آدمي معمولي شايد نبايد دلباخته آني والش ميشد. چرا كه كمي بعد مردي كه جان آني والش را ميگيرد، ميداند چطور با مايك هاج بازي كند. هاليوود ريپورتر جلد تازهترين رمان ديويد ممت، برنده جايزه نمايشنامهنويسي پوليتزر را منتشر كرد؛ «شيكاگو» داستان دارودسته تبهكاران در دهه 1920 را روايت ميكند؛ مايك هاج، كهنهسرباز جنگ جهاني اول و گزارشگر ستارههاي سينما در نشريه شيكاگوتريبون، شخصيت محوري اين رمان است كه در جستوجوي قاتل عشق زندگياش است. ممت در اين رمان كه شخصيتهاي حقيقي و خيالي را با هم درآميخته، پرسشهايي از افتخارآميزي، فريب، انتقام و سرسپردگي را با همان لحن و صداي متمايزش مطرح ميكند. سبك ديالوگنويسي ممت كه براي تاثيرگذاري بر خواننده با ويژگي بدبيني و موضوعات زننده جهاني درهم آميخته، آنقدر متمايز است كه اين سبك به «صداي ممت» شهرت دارد. او اغلب با استفاده از جملات ايتاليك و نقلقول، بر كلماتي مشخص تاكيد ميكند و توجه را به تاثيرپذيري شخصيتها و فريبكاريهاي استفاده از زبان جلب ميكند. شخصيتهاي آثار او اغلب حرف يكديگر را قطع ميكنند و جملاتي ناتمام ميگويند. ممت برخي عبارات مشخص و آرايههاي ادبي را كه اين شخصيتها به كار ميبرند، عامدانه به اشتباه ميآورد تا اشارهاي به بيدقتي آنها به جزييات گفتارشان كند. انتشارات هارپر كالينز در توصيف اين كتاب نوشته است: «نه تنها «شيكاگو» نخستين رمان ممت پس از دو دهه است بلكه اين كتابي است كه او براي تمام فصول حرفهاش خلق كرده است.» اين انتشارات جزييات بيشتر داستان را تا زمان انتشار كتاب در 27 فوريه 2018، فاش نميكند. اما ممت با دوره تبهكاري شيكاگو غريبه نيست و در سال 1987 فيلمنامه «تسخيرپذيران» را نوشت كه برايان دي پالما آن را با بازي رابرت دنيرو، شون كانري و كوين كاستنر جلوي دوربين برد. او براي فيلمنامهنويسي كمدي سياه «سگ را بجنبان» 1997 و درام «حكم» 1982 نامزد بخش بهترين فيلمنامهنويسي اقتباسي آكادمي اسكار شد. او همچنين آفريننده 23 نمايشنامه است كه «گلنگري گلن راس» او جايزه پوليتزر را در سال 1984 از آن او كرد. اما اين نويسنده امريكايي انتشار كتاب ادبي را با نوشتن مجموعه اشعار 55 صفحهاي «The hero Pony» در سال 1990 آغاز كرد. در سالهاي بعد نمايشنامههاي كوتاه، تكگويي و سه رمان «دهكده» 1994، «مذهب قديمي» 1997 و «ويلسون؛ بررسي منابع» 2000 را نوشت. ممت در اين سالها دانشش را در كتابهاي غيرداستاني با علاقهمندان در ميان گذاشته است؛ «درباره كارگرداني فيلم» و «سه استفاده از چاقو» از جمله اين كتابها هستند. سال 2004 نسخهاي از داستان كلاسيك «فائوست» را منتشر كرد؛ زماني كه اين نمايشنامه روي صحنه تئاتر سن فرانسيسكو اجرا شد، منتقدان از آن استقبال چنداني نكردند. سال 2010، ممت رمان تصويري «محاكمههاي رودريك اسپود» را روانه كتابفروشيها كرد. 2011 كتاب «دانش محرمانه: در باب پيادهسازي فرهنگ امريكايي» را منتشر كرد. او سه داستان جنگي هم نوشته است كه از آنها با عنوان مجموعه نوول ممت ياد ميشود. او در مصاحبهاي در سال 2013 با نيوزمكس تيوي گفته بود ميخواهد اگرچه هرگز در جنگي شركت نداشته اما قصد داشته درباره جنگ بنويسد. علاوه بر اين اين كتابها آزادي شخصيتهايي را كه سالهاست ذهن اين نويسنده را به خود مشغول كردهاند، دربرخواهد داشت. او درباره آزادسازي شخصيتها به عنوان يكي از دلايل نوشتنش گفته بود: «ميخواهي اين آدمها را از كلهات بيرون كني. ميخواهي كاري كني ديگر با تو حرف نزنند.»