• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3935 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۳۰ مهر

هنوز خيلي زود است

علي شكوهي

برخي از جريان‌هاي سياسي از هم‌اكنون بحث انتخابات رياست‌جمهوري بعدي را داغ كرده‌اند و نام برخي از افراد مشخص را هم به ميان آورده‌اند و استراتژي‌هاي متفاوتي را هم مورد توجه قرار داده‌اند. ظاهرا براي برخي از الان مشخص است كه براي 4سال بعد چه كساني را بايد معرفي و از كدام استراتژي بايد حمايت كنند.  تجربه انتخابات رياست‌جمهوري سال 92 براي بسياري از نيروهاي سياسي، يك گام به جلو بود چون اصلاح‌طلبان در كنار اعتدال‌گرايان و اصولگرايان عاقل از نامزد مشتركي حمايت كردند و در نتيجه نامزد اصولگرايان شكست خورد و دكتر روحاني رييس‌جمهور شد. در آن انتخابات كنار كشيدن دكتر عارف از رقابت انتخاباتي كاملا به نفع روحاني تمام شد و از بلوغ سياسي و تشكيلاتي اصلاح‌طلبان پرده برداشت، آن هم بعد از رخدادهاي سال 88 كه مي‌توانست به اتمام كار اصلاح‌طلبان تعبير شود و كساني هم سعي در القاي اين امر داشتند.  در انتخابات سال 96 هم باز اصلاح‌طلبان با نامزد كردن مهندس جهانگيري و استفاده از گفتمان اصلاح‌طلبي در نقد جريان رقيب، موفق شدند رياست‌جمهوري دكتر روحاني را تداوم ببخشند. هيچ كس نمي‌تواند نقش برجسته و اظهارنظرهاي تعيين‌كننده جهانگيري را ناديده بگيرد. از همه مهم‌تر در هر دو انتخابات رياست‌جمهوري سال 92 و 94 كسي نمي‌تواند از نقش راي‌ساز رهبر اصلاحات كه با عبارت «تكرار مي‌كنم» براي همگان شناخته شده است، بگذرد و آن را فراموش كند.  حالا اين سوال مطرح است كه آيا اين دو نامزد اصلاح‌طلب يعني عارف و جهانگيري در انتخابات سال 1400 نامزد خواهند شد و آيا هر دو هم از سوي شوراي نگهبان تاييد خواهند شد؟ آيا با فرض تاييد شدن، راي هم خواهند داشت؟ آيا نقش جريان اصولگراي ميانه (همان طيفي كه با چهره شاخص دكتر علي لاريجاني شناخته مي‌شود) در انتخابات آتي تعيين‌كننده‌تر از اصلاح‌طلبان نخواهد شد؟ آيا آنان اگر به سمت اصولگرايان بروند، كفه آن طرف را سنگين‌تر نخواهند كرد؟ آيا درست است سه جرياني كه در اين دو انتخابات با يكديگر همكاري كردند، در انتخابات بعدي با هم رقابت كنند؟ ايجاد كثرت در اين جبهه در حالي كه در اصولگرايان احتمال رسيدن به وحدت وجود دارد، چقدر مصلحت است؟همه اين سوالات است كه باعث شده تا برخي از حالا تصميم بگيرند و معرفي فردي معتدل را به عناصر سرشناس اصلاح‌طلب ترجيح بدهند. در مقابل كساني هم هستند كه از منظر حفظ هويت اصلاح‌طلبانه خود معتقد به معرفي نامزد اصلاح‌طلب هستند و تن به تكرار تجربه سال 92 نمي‌دهند. كساني هم فعلا قهر با انتخابات آتي را اين همه زودهنگام در دستور كار دارند كه جاي تعجب است. به نظر مي‌رسد هنوز براي طرح بحث جدي درباره انتخابات مجلس و رياست‌جمهوري بعدي زود است اما بدون ترديد فضاي اين دو انتخابات بر تصوير سياسي كشور و جناح‌بندي موجود اثرات تعيين‌كننده خواهد گذاشت و موجب شكل‌گيري صف‌بندي تازه‌اي خواهد شد. بايد صبر كنيم و خداوند هم عمر كافي بدهد تا اين صف‌بندي جديد را هم ببينيم و تجربه كنيم.
وزير پيشنهادي و غافلگيري دانشجويان
رييس‌جمهوري سرانجام بعد از بررسي نسبتا مفصل، اقدام به معرفي وزير پيشنهادي علوم به مجلس كرد. چند دوره است كه حساسيت نسبت به اين وزارتخانه خيلي زياد و كار رييس‌جمهوري براي معرفي وزير مورد نظر خود، سخت شده است. گفته مي‌شود ايشان دهمين نفري است كه رييس‌جمهوري براي تصدي مسووليت اين وزارتخانه مورد بررسي قرار داده و در نهايت توانست تاييدهاي لازم را براي معرفي ايشان اخذ كند. عوامل موثر در انتخاب و معرفي وزير براي اين وزارتخانه خيلي متنوع است و نظر برخي نهادهاي عاليه هم بيش از بقيه مورد توجه رييس‌جمهوري است. با اين حساب كار روحاني در معرفي وزير علوم سخت بوده و احتمالا هم اين سختي تداوم خواهد يافت. به نظر مي‌رسد در محافل دانشگاهي و دانشجويي از وزير پيشنهادي استقبال خوبي نشده است و نقدهاي زيادي را متوجه عملكرد و مواضع او كرده‌اند. مهم‌ترين و وسيع‌ترين اعتراض به غلامي از سوي 142 تشكل دانشجويي صورت گرفت كه با نگارش نامه‌اي به دكتر روحاني، هم اعلام مواضع كرده و هم مطالبات خود را عرضه داشتند و هم به وزير پيشنهادي معترض شدند. اين حد از اعتراض يعني نمايندگان هم براي راي دادن به غلامي تحت فشار افكار عمومي قرار خواهند گرفت و شانس راي آوردن او را نبايد زياد دانست. دل آدم براي او مي‌سوزد زيرا دستش براي انتخاب همكارانش باز نيست. چرا كه او بايد انتظارات مختلف با جهت‌گيري‌هاي مخالف يكديگر را پاسخ بدهد در حالي كه دستش در انتخاب همكارانش باز نيست و انتخاب روساي دانشگاه‌ها را به شوراي عالي انقلاب فرهنگي واگذار كرده‌اند.
جناب حائري شيرازي و يك عذرخواهي
قبلا ما جناب حائري را معلم اخلاق مي‌دانستيم. اكنون هم با نوشتن يك يادداشت كوتاه باز معلمي اخلاق كرده است. وي كه بيمار است در يادداشتي نوشت: «عارضه‌ اخيرم كه تكلم در حد «سلام» و «والسلام» است نه نشان‌دهنده‌ پايان عمرم است و نه چيز ديگر؛ ولي فرصتي است تا از همه‌ كساني كه در وادي رقابت سياسي و… به آنها ستم كرده‌ام حلاليت بطلبم. مثلا از شخصي پرسيدم شما چرا مي‌گوييد خاتمي رييس‌جمهور شود؟ او گفت: چون خوشگل است. گفتم: يزيد هم خوشگل بود. از ديگري پرسيدم چرا به آقاي ري‌شهري راي مي‌دهي؟ گفت: چون حافظ قرآن است. گفتم: حجاج ابن يوسف هم حافظ قرآن بود. بالاخره اگر در اين دنيا حلال نكنند، عاقبتِ روز بازخواستم، سياه‌رويي است. از همه حلاليت مي‌طلبم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون