اصل مساوات
ابراهيم عمران
طي چند روز اخير، يكي دو خبر شايد تلگرام و اينستاگرام پسند؛ نقل اين شبكهها شده بود؛ تا حدي كه تلويزيون هم كوشيد از قافله عقب نماند و به سبك و سياق خود، نقبي كوتاه از اين رهگذر براي مخاطبيني بزند كه با اصل و تحليل خبر از قبل، ذهن و ديدگاهشان انباشته شده بود... يكي از اين خبرها برخورد آقاي قرائتي با «دوستدار لنز دوربين» بود و ديگري هم نحوه پوشش «نويد محمدزاده» در فرش قرمز يكي از فيلمهايش. در اولي و در بخش خبري كه جمع اعدادش «پنجاه» ميشود؛ به آقاي دوربيني نزديك به يك ربع وقت داد تا هرچه دلش خواست از مشتاقي و مهجورياش به دوربين بگويد. آنچه موجب سياه شدن اين صفحه شده، همان بحث زمان دادن به طرفين هر خبري است كه كماكان رعايت چنداني در راديو و تلويزيون ما نميشود. وقتي خبري در جامعه منتشر ميشود لامحاله اصل اول «چرايي» به وجود آمدن و در حقيقت علتالعلل هر خبري است و هيچ نهاد و بنگاه خبري نميتواند به اندازه راديو و تلويزيون در شرح و تفسير آن بكوشد و اين سعي و تلاش اگر در آن رعايت مساوات نشود؛ ره به مقصود نخواهد برد. اين حق هر فرد حقيقي و حقوقي است كه در صورت واقع شدن خبري دربارهاش، فرصت پاسخگويي و در حقيقت «ابهامزدايي» از خويش را داشته باشد... حال اين نگره را در مورد خبر ديگر كه پوشش نامناسب بازيگر مورد مداقه قرار دهيم؛ به دوگانگي كرداري اين رسانه بيشتر پي ميبريم. سخن در له و عليه فردي در اينجا نيست و آنچه مورد كنكاش است همان خبر و «بعد از خبر» در اين موارد است. بهراستي چه ميشود اگر در زماني نه به اندازه زمان داده شده به آقاي دوربيني به نويد محمدزاده هم وقتي داده ميشد تا در مورد نوع پوشش پرسش برانگيزش، گپي بزند. اين دو نمونه شايد اجتماعي، مشتي از خرواري است كه در موارد سياسي و اقتصادي و فرهنگي هم ميتوان مابهازاهايي داشته باشدكه خرده و ايراد به تلويزيوني گرفت كه ميتواند در بستري منصفانه به فرهنگسازي بهتري بپردازد و يك طرفه تفسير و تحليل نداشته باشد در بزنگاههاي خبر دهي خاص... حال با انبوه شبكههاي موجود، اگر دليل آورده شود كه زمان ندارند براي اين مسائل دم دستي (حال اگر دم دستي است، چرا پخش ميشود) جوابي است ناموجه كه اميد است با دقت بيشتري در مسوولان خبر، اين تفكر اصلاح شود كه نقض غرض افزونتري براي خبرسازان حاصل نشود كه خود بحثي است دامنهدار.