فراسوي رقابت سياسي
سيدعلي ميرفتاح
سيزدهم آبان نهتنها روز دانشآموز است بلكه مناسبتهاي ديگري را در حافظه دارد. مهمترينشان تسخير سفارت امريكاست كه بر داخل و خارج ايران تاثير گذاشت و نسبت ما را با دنيا عوض كرده. نمايشي و براي تشريفات نيست كه روزنامهها هر سال به آبان كه ميرسند پرونده «لانه» را رو ميآورند و با مصاحبه و مقاله حمله به سفارت امريكا و گروگانگيري را واميكاوند. در اين ماجرا حقايقي نهفته است كه فهمشان كمك ميكند تا موقعيت امروز را بشناسيم. اما متاسفانه اين بازگشت به گذشته خالي از غرض نيست و معمولا آميخته با سياسيكاري است. چون غرض آمد، هنر پوشيده شد... نيز، گاهي بازخواني تاريخي را با دعواهاي امروز درميآميزيم. در واقع خيليها در مناسبت سيزدهم آبان مترصد فرصتي هستند كه از دانشجويان سابق/ مسوولان لاحق اعتراف به اشتباه بگيرند و آنها را از نظر سياسي و رواني تحت فشار قرار دهند تا از گذشته خود عذر بخواهند و مثلا از اميرانتظام و دوستانش كه در اين ماجرا آسيب ديدند، حلاليت بطلبند. توبه و عذرخواهي في نفسه جزو فضايل اخلاقي به حساب ميآيند اما در تحليل سياسي فايدهاي ندارند، اعتباري هم براي كسي نميآورند. شوربختانه سيزدهم آبان تبديل به تصفيه حساب سياسي هم شده است. براي اينكه فلان جريان سياسي بتواند حال اصلاحطلبان را بگيرد، سريع، پرونده بالا رفتن از ديوار سفارت را روي ميز ميگذارد و ماجراجويي دانشجوها را مطرح ميكند. يك اتفاق ديگر هم در اين ميان ميافتد كه بيش از آنكه ارزش سياسي/ تاريخي داشته باشد جنبه رواني دارد. خيلي از دستاندركاران لانه براي اينكه شانه از بار ملامت خالي كنند، سفت و سخت از كار خود دفاع ميكنند و صفر تا صد كار خود را ضروري و مهم برميشمرند. مادامي كه ما نتوانيم تاريخ را فراسوي نيك و بد مرور كنيم و نتوانيم منافع ملي را از تمناهاي فردي و جناحي منتزع كنيم از مرور تاريخ هم بهرهاي جز رقابت و مقابله نميبريم. اتفاقات تاريخي را نبايد به مناسبات قدرت تقليل داد و از آنها بهرهبرداري جناحي كرد. خصوصا اتفاقي به اين عظمت كه مسير تاريخي انقلاب و نظام را تغيير داده، چيزي نيست كه بشود با اغراض سياسي رازش را دريافت. خوب يا بد، اين طرفي يا آن طرفي، موافق يا مخالف اين قضيه مهم است و اگر نتوانيم حقيقتش را تمام و كمال دريابيم، نميتوانيم مناسبات امروزي را دريابيم.