• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4020 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۱۶ بهمن

هاشمي به روايت هاشمي (18)

روزنامه اعتماد مصاحبه مركز اسناد انقلاب اسلامي با آيت‌الله هاشمي را روز نوزدهم دي منتشر كرد كه ادامه آن به صورت روزانه منتشر خواهد شد. آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در ادامه اين مصاحبه در مورد اهداف كساني كه بعد از فوت آقاي بروجردي به‌دنبال استفاده از فقدان يك مرجع قدرتمند متمركز و تضعيف‌ اسلام بودند؛ توضيحاتي داده بود كه در شماره امروز مي‌خوانيد.

 

يادم‌ است‌ آقاي‌ علم‌الهدي‌، آقاسيد جواد علم‌الهدي‌ ايشان‌ رفت‌ به‌ طرف‌ مشهد، يكي‌ از آقايان‌ ديگر به‌ طرف‌ شيراز و اصفهان‌ و افرادي‌ هم‌ براي‌ مناطق‌ ديگر كه‌ امام نامه مي‌نوشتند ما نامه را مي‌برديم. من‌ خودم‌ نامه‌ را برداشتم‌ بردم‌ يزد به‌ آقاي‌ صدوقي‌ دادم‌ يك‌ سخنراني‌ هم‌ كردم‌ براي‌ مردم‌. رفسنجان‌ هم‌ رفتم‌ يك‌ سخنراني‌ كردم‌. در همين‌ باره‌ توضيح‌ مي‌داديم‌ كه‌ ما چه‌ مي‌گوييم‌، رژيم‌ چه‌ مي‌كند هنوز بگيروببند و اينها هم‌ نبود. مخالفت‌ جدي‌ هم‌ نمي‌شد با رفتن‌ ما. كرمان‌ كه‌ رسيدم‌ پيش‌ از اينكه برنامه‌ جلسه‌ و اينها را بگذاريم‌ تلگرافي‌ از قم‌ آمد، آقاي‌ نجفي‌ تلگراف‌ كرده‌ بودند به‌ آقاي‌ صالحي‌ كه‌ رژيم‌ خواسته‌هاي‌ علما را پذيرفته‌ و مثلا تمام‌ شد اعتراض‌ها. آنجا ما تماس‌ گرفتيم‌ با قم‌ معلوم‌ شد كه‌ امام‌ راضي‌ نيستند از اين‌ مقدار كه‌ رژيم‌ پس‌ گرفته حرفش را. همين‌ جا هم‌ بنا بود كه‌ يك‌ كلاهي‌ سر آقايان‌ بگذارند يا تفرقه‌اي‌ درست‌ بكنند. آقايان‌ تقريبا متفق‌ شده‌ بودند و در مبارزه‌ همه‌ آقايان‌ شركت‌ مي‌كردند. اينجا بود كه رژيم‌ نيم‌بند يك‌ چيزي‌ را قبول‌ كرده‌ بود. آن‌ نيم‌بند را آن‌ آقايان‌ پذيرفته‌ بودند، امام‌ نپذيرفتند و طبعا اين‌ خطر وجود داشت‌ كه‌ بين‌شان‌ تفرقه‌ بيفتد اما اين اولين‌ جايي‌ بود كه اختلاف‌ ظهور كرد و امام‌ پيروز شدند. يعني‌ امام‌ ايستادند و گفتند من‌ اين‌ را قبول‌ ندارم‌ با اينكه بعضي‌ از آقايان‌ قبول‌ داشتند. بعد ديدند نيروهاي‌ مبارز همراه‌ امام‌ هستند و ايستادند و اين‌ باعث‌ شد كه‌ رژيم‌ باز قدم‌ بعدي‌ را بردارد و به‌ كلي‌ لغو كند و حرفش‌ را پس‌ بگيرد. يكي‌ از مواردي‌ كه‌، البته‌ در طول‌ حركت‌ هم‌ بيانيه‌هايي‌ كه‌ باز امام‌ مي‌دادند و حرف‌هايي‌ كه‌ مي‌زدند دلنشين‌تر بود امام‌ مسائل‌ را ريشه‌اي‌تر مطرح‌ مي‌كردند از آن‌ خضوع‌هايي‌ كه‌ ديگران‌ در تلگراف‌ها و نامه‌ها مي‌كردند امام‌ نمي‌كردند قاطع‌تر حرف‌ مي‌زدند. نقطه‌ ديگري‌ كه‌ خيلي‌ معنادار بود فكر مي‌كنم‌ آن‌ اولين‌ تلگرافي‌ كه‌ آقايان‌ كردند، جواب‌ امام‌ را نداد رژيم‌.

آيا اين اشتباه رژيم نبود؟

به‌ هر حال‌ بي‌مهري‌ دستگاه‌ حاكمه‌ نسبت‌ به‌ امام‌ از همان‌ روزهاي‌ اول‌ روشن‌ شد. اين‌ خودش‌ براي‌ ما مساله‌ شد واين‌ خودش‌ نيروها را بيشتر متوجه‌ امام‌ كرد. نيروهاي‌ مخلص‌ را و اين‌ نشان‌ جو آن زمان است‌. يعني‌ از اين‌ خب‌، مي‌توانيم‌ بفهميم‌ كه‌ افكار مذهبي‌هاي‌ مبارز چه‌ بوده‌ شايد يك‌ عده‌ معدودي‌ بودند كه‌ از اينكه مي‌ديدند مثلا دولت‌ به‌ فلان‌ آقا بيشتر توجه‌ كرده‌ بيشتر تحت‌ تاثير قرار مي‌گرفتند و اين‌ را نشان‌ عظمت‌ خود مي‌دانستند ولي‌ كاملا درك‌ كردند‌ كسي‌ كه‌ حسابي‌ مي‌ايستد مقابل‌ دستگاه‌، امام‌ است‌ و آن‌ كسي‌ كه‌ آشتي‌ناپذير است‌، امام‌ است‌. اين‌ مقطع‌ چهل‌، پنجاه‌ روز مثل‌ اينكه طول‌ كشيد دور...

دقيقا چه مدت بود؟

به‌ هر حال‌ هر چه‌ بود روزش‌ مشخص‌ است‌. در نوشته‌ها روشن‌ است‌. در اين‌ نهضت‌ دو سه‌ چيز روشن‌ شد يك‌ اينكه قدرت‌ روحانيت‌ آني كه‌ رژيم مي‌ترسيد ازآن‌، همان‌ نشان‌ داده‌ شد. دوم‌ ضعف‌ دستگاه‌ كه‌ آن موقع هنوز دستگاه‌، دستگاه‌ پليسي‌ درستي‌ نداشت‌ و آسيب‌پذير بود، حسابي‌ روشن‌ شد. سوم‌ كه‌ بهترين‌ دستاورد بود، اين‌ بود كه شخصيت‌ امام‌ روشن‌ شد. امام‌ در اين‌ مقطع‌ يك‌ مقداري‌ جاي‌ مناسب‌ خودشان‌ را در جامعه‌ پيدا كردند و افكار متوجه‌ امام‌ شد به‌ هر حال‌ پيروزي‌ غرورآفريني‌ بود كه‌ به‌ هر انگيزه‌اي‌ مبارزه‌ شروع‌ شد نتايج‌ بسيار خوبي‌ را داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون