كُتل مُتل چيست؟
غلامرضا طريقي
شما كه غريبه نيستيد من واقعا نميدانم چه بايد بنويسم درباره اوضاع و احوال خودمان. خودمان كه ميگويم منظورم جماعت شاعر است كه من هم چه بخواهم و چه نخواهم يا چه بخواهند و چه نخواهند جزوي از آن هستم. داشتم فكر ميكردم به آنچه در سال گذشته بر شعر و شاعران گذشته است. ميخواستم مثلا در يادداشتي خوشبينانه از مهمترين اتفاقهايي كه سال گذشته در شعر مملكت افتاده است بنويسم. در كمال شگفتي ديدم هرچه به ذهنم ميآيد حاشيه است. يعني به جاي اينكه مثلا در اولين لحظه به ذهنم بيايد كه فلان كتابهاي ارزشمند در سال گذشته منتشر شدهاند و حال و روز شعر را بهتر كردهاند، يا مثلا اينكه يادم بيايد كه فلان اتفاق ادبي مهم اوضاع شعر را تغيير داده است، ياد ماجراهاي عجيب و غريب حوزه شعر ميافتم. واقعا اوضاع عجيبي داريم. كافي است شما هم در همين لحظه اوضاع شعر را در ذهنتان مرور كنيد به راحتي متوجه ميشويد كه چه عرض ميكنم. آنچه از ماجراهاي مربوط به شعر از سال گذشته و همين چند روز ابتدايي سال به ذهن من ميآيد چيزي جز درشتگويي و هتاكي و گاهي حتي فحاشي نيست.
يك گروه به سركردگي يك نفر معتقدند كه شعر فارسي جز آنها شاعري نداشته است و ندارد و بقيه زالوهايي هستند كه خودشان را به شعر چسباندهاند. با همين احتجاج هر چند روز يكبار ميخواهند پته يكي را روي آب بريزند و بگويند كه شاعر ماندگار و درست و درمان فقط ماييم و لاغير. يكي هم نيست به اين دوستان بگويد كه قبول. اصلا آسمان شعر فارسي سوراخ شده و فقط شما چند شاعران جاودان از آن افتادهايد. «اما دگر اين كتل متل چيست؟» شما كه تا اين حد مطمئنيد چهرههاي جاودانه شعر فارسي هستيد و ديگران از چشم غربال بيرون خواهند افتاد چرا اين همه دست و پا ميزنيد و اصرار داريد كه هفتهاي يك نفر را لجن مال كنيد. بگذاريد ديگران راه اشتباهشان را بروند شما هم راه درستتان را برويد.
آنچه مرا غمگين ميكند اين است كه هيچ كدام از حواشي پيش آمده در دنياي شعر به خاطر خود شعر نيست. يكي ديگري را به سرقت متهم ميكند. آن ديگري به بقيه انگ شاعر زرد بودن ميزند. يكي ديگر جوايز ادبي را به تمسخر ميگيرد و در هنگام اين دست و پا زدنها فقط و فقط به يك كينه شخصي فكر ميكند. حال و روز شعر ما خوب نيست چون حال و روز شاعرانمان خوب نيست. كاش يكي پيدا ميشد و دوباره به همه ما يادآوري ميكرد كه لازمه شاعر بودن انسان بودن است. يا حداقل يكي ميآمد و به ما فرهنگ استفاده از صفحههاي شخصي در دنياي مجازي را ميآموخت.