گفتوگو با فريدون مجلسي به بهانه روز ملي خليجفارس
از انزوا خارج شويم
صدف فاطمي
وقتي دونالد ترامپ در سخنراني عليه ايران و برجام خليجفارس را با يك نام جعلي خطاب كرد، با هجمه زيادي از انتقادهاي ايرانيها در سراسر دنيا روبرو شد؛ خيليها كار او را خوشخدمتي براي كشورهاي عربي منطقه تعبير كردند و بچهگانه خواندند. حالا با فرارسيدن روز ملي خليجفارس، يك بار ديگر بازار ارادت به اين خليج هميشگي فارس داغ شده و همهجا صحبت از جغرافيايي در ميان است كه نماد فرهنگ يك ملت را به دوش ميكشد. اما دليل اين محبوبيت چيست؟ آيا تمام اين هياهو در واكنش به استفاده آن واژه جعلي از سوي ترامپ ميآيد يا قصه چيز ديگري است؟ به اين بهانه سراغ فريدون مجلسي رفتيم و درباره محبوبيت خليجفارس و راز ماندگارياش با او گپي كوتاه زديم:
معمولا روزهاي ملي بر اساس اهميت يك مكان انتخاب نميشوند؛ مثلا در تقويم روز ملي شعر و ادب يا روز ملي يوزپلنگ داريم اما روز ملي اصفهان يا درياچه اروميه نه. بر چه اساسي امروز، روز ملي خليجفارس نامگذاري شده است؟
در تمام ملتها مكانهاي مختلف در زمانهاي مختلف اسامي گوناگون دارند و هيچكس هم ديگران را تهديد نميكند كه ساحل كشور مرا به زبانِ من بناميد. بين انگليس و فرانسه يك فاصله كانالي است كه فرانسويها به آن كانال مانش ميگويند و انگليسيها كانال انگليس و مورد اعتراض هيچكسي هم نيست. از اين مكانها و اسامي بسيار وجود دارد اما در مورد خليجفارس قضيه چيز ديگري است. تغيير نامگذاري خليجفارس كه در زمان عبدالناصر، رييسجمهور ديكتاتور مصر انجام شد، روي خصومت شخصي او با شاه ايران بود كه اختلافنظرهايي داشتند و متاسفانه ناصر آن خصومت شخصي را به يك امر تبعيض ملي و قومي تبديل كرد و تخم نفاق و جدايي را كاشت. اين تغيير نام از نظر ايران نشاندهنده يك تفكر توسعهطلبانه و ضدايراني است وگرنه ما به درياي شمال ميگوييم درياي مازندران يا ميگوييم درياي خزر. در حالي كه عربها به آن بحر قزوين ميگويند و هيچ اعتراضي هم نيست اما در مورد خليجفارس داستان به امري تبديل شده كه مورد سوءاستفاده و بهرهبرداري كساني قرار ميگيرد كه تداوم دشمني و خصومت بين همسايگان ايران و عرب به نفع آنهاست. كماينكه در تمام اسناد بينالمللي، سازمان ملل، دولتها و خود امريكا هميشه نام اصلي خليج فارس با عنوان «پرشين گلف» به كار ميرفته و ديديم چگونه يكي دو ماه پيش آقاي ترامپ با سوءاستفاده از همين تفكر براي جلب حمايت عربها اين آبها را با اسم جعلي خطاب كرد كه مورد رنجش بسياري از ايرانيها شد.
خليجفارس از معدود كليدواژههايي است كه ايرانيهاي سراسر دنيا فارغ از هر گونه طرز فكر سياسي در مورد آن تفاهم و تعصب دارند. دليل اين تفاهم دعوا بر سر نام با عربهاست يا ريشه اين فصل مشترك جاي ديگري است؟
به خاطر اين است كه به بهانه بهكاربردن اين نامِ جعلي، گويي تماميت ارضي ايران مورد تهديد قرار ميگيرد و ايرانيها در تمامي موارد نسبت به تماميت ارضي خودشان، فارغ از هر گونه انديشه، وابستگي و پيوستگي تعصب دارند. عرق ملي ايرانيها نسبت به خليجفارس و تعصبي كه روي آن دارند، نه تنها در گفتارشان، بلكه در نوشتههاي آنها در رسانههاي مختلف اجتماعي به خوبي ديده ميشود، گويي كه هر جا حرف آن جغرافيا به ميان ميآيد، آنها خليجفارس را در گيومه ميگذارند و اين نام را كامل ادا ميكنند.
براي اداي دين به اين نمادي كه تاريخ ملت ايران را به دوش ميكشد، نميتوان تنها به يك روز و يك رويداد در تقويم اكتفا كرد. شما چه راهكاري براي زنده نگه داشتن نام خليجفارس داريد؟
پيشنهاد من اين است كه ايران در روابط بينالمللي خودش اصلاحاتي انجام دهد كه خليجفارس هر چه بيشتر از حالت انزوا خارج شود و به صورت فعالتري در عرصه بينالمللي و معاملات حضور و با كشورها رابطه داشته باشد و به اين ترتيب در گزينش كلمات تحت تاثير القائات كساني كه به اين جعليات دلبسته هستند، قرار نگيرد. نياز به اين است كه ايران فعالانه در عرصه بينالمللي حضور داشته باشد، منادي صلح، توسعه روابط اقتصادي و توسعه اقتصادي داخل كشور باشد و آن موقع است كه رفتوآمدها، كشتيها، هواپيماها، كالاها و... خودشان بزرگترين تضمين تداوم نام تاريخي خليجفارس ميشوند.