• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 1125 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۷ خرداد

قانعي‌راد و مطبوعات

محسن آزموده

يكي از مصائب و دشواري‌هاي روزمره اهالي مطبوعات مستقل، ارتباط با دانشگاهيان است. در رويدادهاي مختلف، اعم از وقايع سياسي يا اجتماعي يا فرهنگي، شمار چهره‌هاي معتبر دانشگاهي كه حاضر مي‌شوند با مطبوعات همراهي كنند و بدون پروا و بي‌چشمداشت اظهارنظر ‌كنند، بسيار اندك است. محافظه‌كاري و ترس از دست دادن موقعيت دانشگاهي، كوچك‌شمردن مطبوعات تحت عناوين تحقيرآميزي چون « ژورناليسم سطي» و «روشنفكربازي»، وسواس‌هاي دانشگاهي يا بي‌جيره و مواجب بودن، سبب مي‌شود، دانشگاهيان اندكي رسانه‌هاي مستقل را در تحليل خبر و آگاهي‌بخشي به جامعه و به انجام ‌رساندن رسالت روشنفكري، همراهي كنند. استاد فقيد، دكتر محمدامين قانعي‌راد، نه چنان بود و نه چنين. به گواهي آثار كثيرش يك دانشگاهي درجه يك بود، پژوهشگري كه هيچگاه دغدغه علوم اجتماعي به نحو عام و مسائل نظام دانش به شكل خاص، ذهن و ضميرش را آسوده نگذاشت. فراتر از آن دكتر قانعي‌راد يك مدير دانشگاهي مدبر و موفق و جدي و پيگير و فعال بود. سال‌هاي رياست او بر انجمن جامعه‌شناسي، به عنوان يكي از موفق‌ترين انجمن‌هاي علمي و دانشگاهي كشور، شاهدي آشكار بر اين ادعاست. درباره اين ويژگي‌هاي كار علمي و دانشگاهي و مديريتي دكتر قانعي‌راد، اين روزها بسيار خواهند گفت و خواهيم خواند. درباره آن صلابت و استواري‌اش در برابر بيماري و آن اميد سرشارش به زندگي و استقامتش در برابر رنج نيز سخنان بسياري گفته شده است. اما آنچه مطمح نظر ما در اين يادداشت است، چنان كه در بدو سخن آمد، ارتباط مثبت و ارزشمند دكتر قانعي‌راد با ما اهالي مطبوعات بود. دكتر قانعي‌راد نه از بالا و تحقيرآميز به مطبوعات مي‌نگريست، نه از همكاري با آنها واهمه‌اي داشت، نه روزنامه‌نگاران را قلم‌به دستاني سطحي‌نگر و هوچي مي‌ديد و نه روشنفكري را كاري عبث و اتلاف وقت مي‌دانست. او همچنين رسانه‌ها را ابزاري براي شهرت‌طلبي و بدل‌شدن به «سلبريتي» تلقي نمي‌كرد و روزنامه برايش نردباني براي ارتقا در افكار عمومي نبود. نيازي به اين كارها نداشت. قانعي‌راد، شأن حقيقي و واقعي مطبوعات را مي‌دانست و ارج مي‌گذاشت. رسانه براي او وسيله‌اي براي ارتقاي فرهنگ عمومي جامعه، آگاهي‌بخشي و روشنگري بود، ابزاري براي گفتن حقيقت به مردم از سويي و به قدرت از سوي ديگر. او هراسي نداشت از اينكه حقيقتي را كه با پژوهش ژرف دانشگاهي يا تامل انديشمندانه، دريافته بود، با جامعه و حكومت در ميان بگذارد. نگران پست دانشگاهي‌اش نبود، همچنان كه نمي‌ترسيد از اينكه همكاران محافظه‌كارش كار او را «ژورناليستي» خطاب كنند. با صراحت و بدون مجامله و تعارف سخنش را مي‌گفت و كاري نداشت كه تريبوني كه از آن حرف مي‌زند، تلويزيون است يا روزنامه اعتماد. رابطه‌اش با روزنامه‌نگاران مستقل و حرفه‌اي نيز سرشار از احترام متقابل و اعتماد و مشاركت بود. هيچگاه احساس نمي‌كردي كه مي‌خواهد سوء ‌استفاده كند يا رسانه را وسيله‌اي براي بالا بردن خودش و نامش قرار دهد. در بيانش هيچ‌وقت احساس نگاه از بالا و تحقيرآميز نسبت به مطبوعات و مطبوعاتچي‌ها احساس نمي‌شد. به خواسته‌هاي ما مطبوعاتي‌ها براي اظهارنظر نسبت به يك موضوع سياسي يا اجتماعي يا روشنفكري، اگر راجع به آن تخصص داشت يا تاملي كرده بود، با مهر و محبت جواب مي‌داد و فكرش را از ما و در نتيجه از مردم و جامعه دريغ نمي‌داشت. دكتر قانعي‌راد، يار و همراه و استاد رسانه‌هاي مستقل و آزاد بود. مطبوعات مستقل و آزادانديش ايران، امروز يكي از همراهان انديشمند و دلسوز و همراهش را از دست داده است؛ فقداني كه هيچگاه از ياد نخواهد رفت و همواره جاي خالي‌اش احساس مي‌شود. يادش گرامي باد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون