• 1404 سه‌شنبه 31 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4293 -
  • 1397 يکشنبه 7 بهمن

كجاست كافه‌ترياي سينماي منتقدان در صحرا؟

جشنواره‌اي سرمازده

رضا صديق

 

 

يكم- حالا ديگر قانون شده كه هر سال فيلم‌هايي كه با حساسيت‌هاي سياسي ساخته شده‌اند در جشنواره فجر حضور داشته باشند و قصه‌دار شوند. در شرايطي اين اتفاق مي‌افتد كه در سال‌هاي گذشته ماجرادار شدن با سختگيري كمتري همراه بود و بعضي از فيلم‌هايي كه بعدها هيچگاه امكان اكران پيدا نكردند در جشنواره نمايش داده مي‌شدند. ولي چند سالي است كه با «تدبير» اين دولت، اين فيلم‌ها حتي به جشنواره هم راه داده نمي‌شوند اما بنا بر نوع نگاه مديران جشنواره، چند فيلم كه يا همخوان با نگاه مديران است يا متعلق به جناح ديگري كه امكان حذفش ناممكن، در جشنواره پذيرفته مي‌شوند. بر اساس اين متر و معيار دو فيلم در جشنواره سي‌وهفتم حضور دارند كه در اين دايره قرار مي‌گيرند:«ماجراي نيمروز2-رد خون» و «ديدن اين فيلم جرم است».

دوم- در جشنواره سي‌وهفتم نام‌هاي آشنايي حضور دارند كه به دليل نام سازندگان‌شان، مخاطب كنجكاو است آخرين فيلم اين كارگردانان را ببيند. اين اسامي با كم و زياد فريدون جيراني، رسول صدرعاملي، كيومرث پوراحمد، محمدرضا هنرمند، نرگس آبيار، پرويز شهبازي، بهرام توكلي، محسن تنابنده، رضا ميركريمي، مهدويان، سعيد روستايي، همايون غني‌زاده، تورج اصلاني، مسعود بخشي، عليرضا رييسيان و صفي يزدانيان هستند. اما در ميان اين نام‌ها نام «محمدرضا هنرمند» از همه ترغيب‌كننده‌تر است. دليل اين موضوع نيز اين است كه هنرمند بعد از 17 سال دوباره به سينما بازگشته است و پس از «عزيزم من كوك نيستم» سال‌ها از فيلمسازي فاصله گرفت. البته كه نام فيلمسازان جوان همچنين حضور شهبازي يا مسعود بخشي و تورج اصلاني هم در جاي خود وسوسه تماشاي فيلم‌هاي‌شان را ايجاد مي‌كند.

سوم- نمي‌توان كتمان كرد كه جشنواره ديگر رونق و شور و هيجان قديم را ندارد. فيلمسازاني كه باعث اين حال و هوا مي‌شدند ديگر راهي به اين جشنواره ندارند و بعضي‌شان سال‌هاست پشت درهاي جشنواره مانده‌اند؛ يا دلزده شده‌اند يا ديگر ميلي به حضور در اين جشنواره ندارند. ديگر از فيلم‌هاي خط‌شكني كه در مضمون مي‌توانست سبب بحث و جدل شود يا تكاپويي در مطبوعات و منتقدان و نظريه‌سازان مخالف و موافق ايجاد كند، خبري نيست. هر چه پيش مي‌رود، گويي در بهمن ماهِ سرما، حال و هواي اين جشنواره نيز سرمازده‌تر مي‌شود. حال ممكن است در آن لابه‌لا اتفاقي بيفتد و بحثي در بگيرد؛ اما كجاست آن روزهاي جشنواره كه روزنامه‌ها ويژه‌نامه‌هاي جشنواره را چاپ مي‌كردند و به سالن‌ها مي‌بردند، مردم در صف‌هاي طولاني براي نام و نشان فيلم‌ها به انتظار بليت مي‌نشستند و سالن رسانه و منتقدان هنوز «كاخ» نشده بود و به جاي عطر ادكلن‌ها و لباس‌هاي رنگارنگ و فرش‌هاي رنگي، منتقدان و فيلم‌بين‌ها بي‌خيال مناسبات به تماشاي فيلم مي‌نشستند و در كافه‌ترياي سينما صحرا چاي تلخ مي‌خوردند و به نقد فيلم‌ها مي‌پرداختند؟

گويي از آن روزها، قرن‌ها گذشته و از يادآوري‌اش تنها لبخندي بر لب مي‌نشيند و خاطره‌بازي‌اي تهي. بايد اين وضعيت جشنواره را در تمام ابعادش به نقد كشيد، بدون ظن‌هاي نوستالژيك، بدون «اميد» به اصلاح.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون