• 1404 جمعه 26 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4325 -
  • 1397 شنبه 18 اسفند

پيامدهاي نا اميدي مردم

محمد كاظمي

تجربه ثابت كرده است هرگاه نيروهاي انقلاب پيرامون موضوعي در هر سطحي به اختلاف برخاستند و حد و مرزي براي اين اختلافات نشناختند علاوه بر تضعيف يكديگر سرمايه‌هاي اجتماعي را هم تضعيف و مردم را از ساختار سياسي دور كردند. متاسفانه ما هنوز فن اختلاف را بلد نشده‌ايم و نمي‌دانيم يا نمي‌توانيم اختلافات‌مان را كنترل كنيم و به مرز دشمني نكشانيم. اين مي‌شود كه علاوه بر دور شدن از يكديگر گاهي چنان به جناح مقابل ضربه مي‌زنيم كه جامعه و مردم و سرمايه‌هاي اجتماعي هم ضربه مي‌خورند. يك جناح سياسي قدرتمند تلاش مي‌كند تا اصلاح‌طلبان را منزوي سازد و مردم را از ايشان نااميد كند. تا اينجاي كار هيچ عيب و ايرادي ندارد و در چارچوب رقابت‌هاي سياسي قابل گنجايش است ولي اين جناح يا نمي‌داند يا برايش مهم نيست كه با تاختن همه‌جانبه و عملي و بدون مرز به اصلاح‌طلبان آسيب‌هاي عميق ديگري هم به وجود مي‌آيد و اين آسيب‌ها متوجه كشور، انقلاب و مردم مي‌شود. اين سخن دردمندانه از سيد محمد خاتمي كه مي‌گويد: « ديگر خيلي سخت است كه به مردم بگوييم بياييد راي بدهيد...»، اشاره به خسارت‌هايي دارد كه تاكنون به وجود آمده و متاسفانه همچنان توسط عده‌اي به آن دامن زده مي‌شود.

آري در زماني كه عده‌اي كه از قضا قدرت هم دارند عملا همه مساعي خود را در كم رنگ كردن راي مردم به‌كار مي‌برند و آن را دور مي‌زنند و آشكارا اين مفهوم را القا مي‌كنند كه راي دادن مردم اثر چنداني در مناسبات كشور ندارد و تغييرات چنداني ايجاد نمي‌شود نا اميدي از حضور در صحنه‌هاي قانوني و تلاش براي اصلاح امور گسترده مي‌شود، براندازان مشعوف مي‌شوند و قيافه حق به جانب مي‌گيرند كه گويا سخن آنان درست از آب در آمده است و نبايد به تغييرات مثبت و سازنده اميد بست. اين معنا روشن‌تر از آن است كه كسي در پذيرفتنش ترديد كند و برخي مخالفان اصلاحات هم هيچ استنكافي از بيانش ندارند. حالا مردم از طرق مختلف از سيد و همه دست اندركاران اصلاحات اين سوال چندباره را دارند كه با شركت ما در انتخابات كدام تغيير ايجاد و كدام مشكل خود ساخته برطرف شد؟ انتخابات جاي خود دارد آسيب به اميد مردم هزار خسارت در بر دارد كه قابل احصا نيست و همه ما كم و بيش در به وجود آوردنش سهمي داريم، در واقع به نوعي همه بر شاخ بن مي‌بريم! چه بسا اگر عده‌اي با انواع روش‌ها شادابي و سرزندگي و آينده‌نگري و اطمينان مردم را هدف قرار نمي‌دادند، برخي مديران راحت‌طلبي و منفعت‌جويي پيشه نمي‌كردند و... فضاي مسموم اقتصادي پديد نمي‌آمد، افراد براي خريد هر چيزي صف نمي‌بستند، ترس از كاهش ارزش پول ملي بيش از ميزان واقعي آن ايجاد نمي‌شد. مخالفان دولت مي‌خواهند ثابت كنند كه دولت برخاسته از راي مردم نه هدف‌هاي خوبي دارد و نه كارآمد است و براي اين منظور آشكار و نهان بحران‌هاي غيبي ايجاد مي‌شود! اما اين بحران‌ها عميق‌تر از آنند كه فقط دولت را تضعيف كنند، درست مثل يك طبيب ناشي كه براي درمان يك زخم به اعضاي سالم بيمار هم آسيب مي‌رساند و گاهي سيستم دفاعي كل بدن را از كار مي‌اندازد. مثلا اگر ثابت كنند كه دولت در تامين معيشت مردم ناتوان است، قطعا نتيجه‌اش اين نيست كه خلايق فوج، فوج به جناح اصولگرا روي آورند و براي‌شان فرش قرمز پهن كنند، حداقل يك نتيجه اين است كه رييس‌جمهور امريكا به «اثر كردن تحريم‌ها» اميدوارتر مي‌شود و به شورش در ايران دل مي‌بندد و برنامه مي‌ريزد و خرج مي‌كند. مسلما اين خيال باطل است ولي براي مردم و كشور زحمت‌ساز خواهد بود. در هيچ زماني به اندازه امروز نيازمند مديريت اختلاف‌ها و محدود كردن‌شان به منافع ملي نبوده‌ايم. آيا در اين شرايط سخت تندخويان ماجراجو رسيدن به همه اهداف خود با هر روش ممكن را حداقل به تعويق مي‌اندازند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون