• 1404 سه‌شنبه 31 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4355 -
  • 1398 چهارشنبه 11 ارديبهشت

نگاهي به فيلم چهار انگشت كه در حال اكران است

راز سر به مهر يك دروغ

كامل حسيني

 

 

نقل مي‌كنند گويا برخي نويسندگان چپ به رمان‌هاي عامه‌پسند و حتي سرگرم‌كننده توجه بسيار داشتند تا از رهگذر آنها به افكار برخي از توده‌ها دست يابند. اكنون كه چنين است اگر كمدي «چهار انگشت» به كارگرداني حامد محمدي را از چنين روزنه‌اي بنگريم به كدامين افق از زندگي چنين مردماني نگريسته‌ايم؟ در حقيقت، آغاز فيلم با سكانس مراسم خداحافظي پس‌زمينه‌اي براي تشديد ناگهاني كشمكش‌ها و ايجاد يك فضاي كمدي از طريق اولين غافلگيري در سفري دروغين است. از طرفي ديگر براي تداوم تشديد كشمكش، كارگردان تماس مكرر و ناگهاني همسر احد (امير جعفري) مخاطب را تا ميانه‌‌ روايت با يك تعليق درگير مي‌كند و اين پيرنگ چنان در روايت پرورانده مي‌شود كه بدل به پيرنگ اصلي مي‌شود و تا نزديك پايان فيلم، تماشاگر نقطه مركزي پيرنگ اصلي و سكانس‌هاي كمدي را در نتيجه كنش و واكنش شديد احتمالي احد با همسرش در آن جست‌وجو مي‌كند. اما از قضا در ميانه فيلم با يك غافلگيري ديگر روبه‌رو خواهيم شد كه تا مدت‌ها تنش حاصل از پيرنگ اصلي را به حاشيه مي‌برد و پيرنگ فرعي ديگر نيز كه همان جستجوهاي احد براي پيدا كردن يك خانم است هم در حال محو شدن است. در حقيقت، فيلم كمدي چهار انگشت روايت برخي افراد مذهبي يا سست‌باور است كه حتي در صورت دروغ‌گويي و قرارگيري در موقعيت‌هاي وسوسه‌انگيز گناه و تبديل رفتارشان به يك كمدي اما به سبب اصولي كه به آن باور دارند از تجاوز نسبي در مرز اخلاقي و انساني‌شان خودداري مي‌كنند زيرا فهميده‌اند كه فاصله بهشت تا آتش به اندازه چهار انگشت است. از طرف ديگر نگارنده مي‌پذيرد گنجاندن خصلت‌هايي مانند ساده‌دلي در شخصيت‌پردازي مانند احد وجهه كمدي به سكانس‌ها مي‌بخشد اما زياده‌روي در ديالوگ با ماموران خارجي و عدم توجهش به درك نكردن فارسي توسط آنها، حركات كمدي احد، ريتمي تند در موقعيت شايد نامناسب ديده شود كه اندكي با شخصيت احد هم فاصله دارد و تاحدودي جذابيت كمدي را به صورت مكانيكي صرف و فاقد اصالتي واقعي در‌مي‌آورد. براي مثال تكرار كليشه‌اي «حرف سياسي نزنيم» يا عدم توجه شخص نسبتا شناخته ‌شده به موقعيت‌هايي كه در آن سخن گفتن و داد زدن به زبان فارسي يا اصلا حضور احد و ايستاده به عنوان يك مسلمان در معبد بوداييان به چه دليل است در حالي كه باور آنها كاملا با آن فضاي معبد متفاوت است و
به همين علت كمتر باور‌پذير بودن است كه اصالتي واقعي از يك كمدي!!! در برابر آن، شخصيت‌پردازي و كنش‌هاي ايستاده نزديكي بيشتري با خصلت اخلاقي و روحي‌اش را دارد. ظاهرا پايان بسته اعلام مي‌شود؛ جايي كه در آن پس از بازگشت احد شاهد هيچ‌گونه لو رفتن راز سفر نخواهيم شد اما آيا تماشاگر در سكانس پاياني فيلم به‌گونه‌اي ديگر تداوم طنز‌آميز دروغي ديگر را نظاره مي‌كند؟ يا سفري واقعي بدون دروغ پيش روي شخصيتي ديگر مي‌بيند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون