گشتي در گالريهاي فرشته، شيرين و روايتي از گالري آريانا
چهار نمايشگاه و سه هنرمند
فاروق مظلومي
اتفاق غافلگيركننده گالريگردي اين هفته نمايشگاه خانم تهمينه ميلاني با عنوان «آن ديگري» در گالري آريانا بود. با حواشي نمايشگاه ايشان در گالري ايوان انتظار نميرفت به اين زودي آثار ديگري براي نمايش توليد كنند. آزادي و مظلوميت توامان هنر در مقايسه با علم اين است كه همه نميتوانند جراحي مغز انجام دهند اما همه ميتوانند نقاشي كنند، فيلم بسازند و آواز بخوانند. خانم ميلاني هم از اين توانايي و حق برخوردار هستند اما حق ندارند در صفحه مجازي منتقدان را بياخلاق و اصالتسنجي را توطئه بنامند. اينكه در صفحه اينستاگرام منتسب به خانم ميلاني قبل از معرفي توليدات جديد به حواشي نمايشگاه قبلي پرداخته ميشود به خاستگاه فضاي مجازي برميگردد چرا كه در فضاي مجازي حاشيه طرفدار دارد. مثلا همين چهار خطي كه بنده در آن مجبور بودم چهار بار اسم ايشان را تكرار كنم و چهارصد نفر هم آن را بخوانند شايد يك طرح و دام تبليغاتي باشد كه ما از آن مثلا بيخبريم. عجيب آنكه خانم ميلاني كه مدافع حقوق بشر و همه جانداران هستند هيچ حقي براي هيچ كس براي كوچكترين نظر در مورد نمايشگاهشان قايل نيستند. مگر ميشود تمام كامنتهاي صفحه ايشان تعريف و تمجيد باشد؟ به دو دليل از اطلاق عنوان هنرمند نقاش براي ايشان پرهيز كردهام؛ يك اينكه شايد از باب تواضع ناراحت شوند مثل بنده كه از عنوان منتقد ارشد معذب ميشوم. دو اينكه آثارشان را در گالري آريانا نديدهام و شايد عنوان هنرمند براي ايشان كم يا زياد باشد. صادقانه عرض ميكنم در مورد كاري كه نديدهام نظري ندارم و بهتر است تا يك فيلم فمينيستي ديگر روي دستمان نمانده است تمام كنيم. اينكه نميتوانستيم آثار ساغر مسعودي را در نمايشگاه «ميخوابانمم» در گالري فرشته به هيچ سبك شناخته شده ارجاع دهيم از مشخصات خوب اين كارهاست، يعني اين آثار حضوري مستقل از سبك دارند. تكنيكهاي بديع با استفاده از آكريليك و ديگر مواد هم فضايي متفاوت به نمايشگاه داده بود. نوعي بازگشت به خود در اين آثار حس ميشد كه با استيتمنت نمايشگاه هم هماهنگ بود اما استفاده تكرار فيگورها و فرمهاي مختلف اين دروننگري را به خطر ميانداخت عموما كارهاي دروننگر از تكرار زياد يك فرم يا فرمهاي مشابه پرهيز ميكنند و مبهمتر و خلاصهتر هستند. فعاليت بالاي كارهاي خانم مسعودي ميتواند با آدمهاي مختلف و در شرايط مختلف تغيير كند و اين سيال بودن مشخصه خوبي براي اثر هنري هست. قابهاي ضخيم و محكم اين تابلوها هم فضايي كنترل شده به آثار داده است كه شايد مدنظر خود هنرمند هم بوده است. درهاي گالري فرشته براي بازديد از اين آثار متفاوت و موثر تا بيست و چهارم ارديبهشت به روي علاقهمندان باز است.
ششم ارديبهشت گالري شيرين ميزبان دو نمايشگاه بود و آثار فيگوراتيو پونه جعفرينژاد در طبقه دوم اين گالري با عنوان «آرامش. تعادل» مقابل چشمهاي مخاطبان قرار گرفته بودند. طبيعت و خواستن طبيعت اولين چيزي است كه با ديدن نقاشيهاي اين نقاش باتجربه حس ميشود اما هنرمند طبيعت خودش را خلق كرده بود. درختهايي از گونه خودشان و كوههاي با مشخصات دلخواه هنرمند. با استفاده از نقش هندسي مثلث كه با خود كوهها هماهنگ بودند نوعي از جريان انتزاعي و كوبيسمي در آثار ديده ميشد كه براي مخاطب حرفهاي جذاب و محرك بود و نقشهايي كه با خاموش شدن چراغها به خاطر داشتن نور فلورسنت ظاهر ميشدند جان و جنمي دوباره به نقاشيها ميداد و بر سيال بودن و زندگي دوگانه آثار تاكيد ميكرد. پونه جعفرينژاد در بازنمايي طبيعت زبان و بيان بصري مستقل خودش را دارد و اين باعث ميشود درختها و كوههايش فضاي خودشان را داشته باشند و الزاما نقش درخت و كوه واقعي را به عهده نگيرند. دنياي آرام و متعادل آثار پونه جعفرينژاد تا هيجدهم ارديبهشت در گالري شيرين منتظر شما هستند.
ديدن آثار فرشاد نكومنش در مجموعهاي با عنوان «زوران» در طبقه اول گالري شيرين، حسن ختام گالريگردي جمعه اخير بود. زوران در زبان كردي به معني كشتي و در ادبيات عمومي معني عشقبازي هم ميدهد. در نقاشيهاي نكومنش آميختن رنگها و فرمها نوعي داد و ستد و بازار شلوغ عاطفي به راه انداخته و رنگگذاري و استفاده از رنگ به شيوه فوويستي نوعي روح مبارزه به اين آثار داده است. جالب آنكه نبرد جاري در تابلوهاي اين نمايشگاه به پيروزي نميرسد و هيچ فتحي وجود ندارد. اين نقاشيها در پي اثبات اين هستند كه روابط انساني با فتح و تصرف به نتيجه نميرسد. وفاداري اين نقاش توانا به استفاده از رنگ و روغن ما را ياد تعصب بعضي از عكاسها به استفاده از فيلم آنالوگ مياندازد. تكنيك رنگ و روغن در اين نقاشيها توانسته است به ابهام تابلوها و دروننگري آنها اضافه كند. آثار فعال، محرك و موثر فرهاد نكومنش تا هيجدهم ارديبهشت ماه در گالري شيرين براي ارتباط با گالريگردها آماده هستند.