دل خوش سيري چند
غلامرضا طريقي
هفته گذشته، اول قرار بود هفته كتاب و كتابخواني باشد كه شد هفته اعتراض و اغتشاش و قطعي اينترنت. اين وضعيت احوال كتاب را هم تحت تأثير قرار داد. بعضي برنامههاي مربوط به كتاب مثل اختتاميه جايزه ادبي جلال لغو شد. در بعضي شهرها كتابخانهها و كتابفروشيها آسيب ديدند، كه بدترين موردش سوختن كامل كتابخانه عمومي «تفكر» شهريار با ۱۳هزار جلد كتاب بود. در باقي مناطق هم كتابفروشيها چندان رونقي نداشتند. در ميان اين وضعيت اغلب ما فراموش كرديم كه در اين هفته، «طرح پاييزه كتاب» برقرار بود كه معمولا به خاطر تخفيفهايش باعث رونق بازار كتاب ميشود اما اينبار اين طرح هم مثل هميشه برگزار نشد و خانه كتاب آن را تا ۵ آذر تمديد كرد.
براي اينكه تخميني از وضعيت داشته باشيم كافي است بدانيم كه در طرح تابستانه كتاب امسال كه از ۲۵ تير تا ۳ مرداد برگزار شد، در 10 روز ۳۸۴هزار جلد كتاب به ارزش ۱۱ميليارد و ۱۵۰ميليون تومان فروخته شد. اما در طرح پاييزه كه از ۲۳ آبان شروع شده، در ۱۰ روز اول يعني تا پايان ۲ آذر، طبق آمار سايت خانه كتاب كه آمار لحظهاي ميدهد ۲۶۰هزار جلد كتاب به مبلغ ۷ميليارد و ۹۸۹ميليون تومان فروش رفته است.
اگر در نظر داشته باشيد كه تمام كتابفروشيهاي كشور عضو طرح پاييزه نميشوند و به علاوه در هفته پيش، روز كتابگردي را هم داشتيم كه در سالهاي پيش فروش اين روز، به اندازه چند روز عادي بود، متوجه ميشويم كه رقم افت فروش بيشتر از اين حرفهاست. اين وضعيت را، هم به اوضاع نامناسب هفته پيش ميشود ربط داد و هم قطع اينترنت و نبود اطلاعرساني؛ اما اصلش اين است كه كتاب خواندن دل خوش ميخواهد. اصلا فكر كردن به كتاب و كتاب خريدن آرامش و دلخوشي ميخواهد. نوشتن و پيگيري كردن براي مولفان هم همينطور.
چه بخواهيم و چه نخواهيم وقتي روح جامعه درگير تشنجي ميشود اولين نقطهاي كه آسيب ميبيند فرهنگ است. از سويي ديگر وقتي شرايط مادي و مالي جامعه تغيير ميكند اولين چيزي كه از سبد خريد مردم حذف ميشود محصول و كالاي فرهنگي است. وقتي در چنين شرايطي سختگيري بر مولفان و هنرمندان بكنيم ماجرا اسفناكتر هم ميشود.
نوشتن و خواندن دل و دماغ ميخواهد و وقتي جامعه دل و دماغ اين كار را از دست بدهد دل و دماغ زيستن را هم از دست ميدهد. اميدوارم حال همه اهالي فرهنگ و هنر و همه مردم نجيب ايران هميشه خوب باشد.