• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4915 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۹ ارديبهشت

واپسين بخت

اسدالله امرايي

«ري رفت كنار مرسدس ايستاد و منتظر برنهارت شد. كوئين وسط حياط ايستاده بود و داشت در پاركينگ را تماشا مي‌كرد. نورافكن‌هاي آنجا ديگر از پس گرم كردن خنكاي آن ساعت برنمي‌آمدند ولي با اين وجود دلش نمي‌خواست برود توي 
ماشين بنشيند.
 توي ذهنش داشت ماجراي ساني را بالا و پايين مي‌كرد؛ داشت به ريز مسووليت‌ها فكر مي‌كرد و اينكه كجا مي‌شود وارد عمل شد. ساني داشت همه رشته‌ها را پنبه مي‌كرد و او مي‌بايست خلافش عمل مي‌كرد و همين مايه عصبانيتش مي‌شد.»
 «واپسين بخت» با ترجمه آرش خوش‌صفا در نشر روزگار منتشر شده. داستان امريكايي سرگرداني به اسم هري كوئين است در اواخاكا (واهاكا) مكزيك است كه تصادفا به دختري سرگردان شبيه خودش برمي‌خورد و او را به تماشاي مسابقه مشت‌زني مي‌برد و هر دو شاهد از حدقه درآمدن چشم يكي از 
مشت‌زن‌ها هستند.
 هري به مكزيك آمده تا ترتيبي بدهد و برادر معشوقش كه قاچاقچي مواد مخدراست از زندان محلي آزاد شود. هري با وكيلي مكزيكي آشنا مي‌شود كه به او قول مي‌دهد با كمك روابط نزديكش با مقامات دادسراي محلي و در قبال دستمزدي معقول ساني، برادر رِي، را از زندان برهاند و از چنگ سردسته مافياي كوكايينِ منطقه بيرون
 بياورد. 
آرش خوش‌صفا مترجم جوان مشهدي ادبيات انگليسي خوانده و رساله دكترايش درباره آثار ريچارد فورد است. 
از ديگر كتاب‌هاي ترجمه‌شده ريچارد فورد، به قلم اين مترجم توسط او مي‌توان به رمان «كانادا»، «تكه‌اي از قلبم» و «زنان با مردان» اشاره كرد. عمده شهرت ريچارد فورد به خاطر نگاه او به جريان ادبي رئاليسم چرك است كه افرادي همچون كارور و توبياس وولف از جمله نويسندگان اين سبك هستند.
 با اين تفاوت كه توصيفات دقيق مكان و فضا، رنگ‌وبوي چشم‌اندازهاي طبيعت ايالات ‌متحده امريكا، تمركز موشكافانه بر حركات و زيروزبر شخصيت‌ها و پيرامون‌شان كه در سردرگمي ميان اراده‌ آزاد انسان از يك سو و پذيرش مسووليت كنش‌هاي به‌اصطلاح داوطلبانه از سوي ديگر معنا و بُعد ژرف و تازه‌اي بر اين جريان ادبي افزوده است.
 بيل بوفورد زماني كه رئاليسم چرك را مطرح كرد شايد اين تصور را نداشت كه ريموند كارور يا توبياس وولف يا جِين آن فيليپس، ريچارد فورد و بابي آن ميسن چنين تاثير ژرفي بر ادبيات جهان بگذارند. 
در آن زمان ريچارد فورد هنوز كتابي چاپ‌ و منتشر نكرده بود. او به فرهنگي تعلق دارد كه غول‌هاي ادبي‌اش بازنشسته مي‌شوند يا اعلان مي‌كنند هر كاري كه لازم بوده در داستان كرده‌اند و قلم را در اوج افتخار زمين مي‌گذارند و به داشته‌هاي خود افتخار مي‌كنند، كساني مثل فيليپ راث يا حتي جان آپدايك. اما سنت داستان‌نويسي آن كشور كه مهد داستان كوتاه است همچنان حفظ مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون