اصفهان، نقطه عطفي در مطالبهگري
با اين تفاسير، توجه ويژه به مديريت آب در كشور بايد در اولويت دولت و حاكميت قرار بگيرد و فراتر از تصميمات و راهكارهاي موقتي براي آرام كردن مردم، به آن نگريسته شود. كم آبي و مشكل محيط زيست در ايران نيازمند نگاهي ملي و حاكميتي و بهرهمندي از همه ظرفيتهاي موجود در كشور و يك بسيج همگاني است.
3- اعتراض قانونمند، نجيبانه و خشونتگريز كشاورزان و مردم فهيم اصفهان كه با پخش صورت ملي كشورمان نيز همراه بود، وقتي با تغيير رويكرد رسانه ملي در پوشش مناسب اين رويداد به دور از سانسور و تحريف همراه شد، مجال هرگونه سوءاستفاده از يك مطالبه بحق مردمي را از جريانات خارجي و برخي افراطيون داخلي گرفت. ضمن اينكه رفتار صدا و سيما به عنوان نماينده حاكميت نيز اين پيام را به جامعه منتقل كرد كه نگاه امنيتي به هرگونه اعتراض و تجمع در كشور در حال اصلاح و مديريت شدن است كه تداوم آن ميتواند اميدواركننده و باعث كاهش شكاف ميان مردم و نظام شود و چه بسا اعتراضات 28 آبان مردم اصفهان را از اين منظر بتوان نقطه عطفي در مطالبهگري مردم و مواجهه حاكميت با آن دانست.
البته پرهيز از نگاه امنيتي و دشمنانگارانه به خواستههاي مردم و تجمعات اعتراضي آنان بايد به همه شهرها و موضوعات بسط داده شود و نه تنها به تجمعات عظيمي همچون 28 آبان در اصفهان كه كوچكترين غفلت و رفتار افراطي ميتوانست آن را به يك فاجعه ملي تبديل كند. توقع از نهادهاي مسوول اين است كه اين رويه را در تجمعات و اعتراضاتي با ابعاد كوچكتر و در حوزهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و... نيز با همين سعه صدر مديريت كنند تا تغيير و اصلاح رويكرد حاكميت در برابر مطالبات مردم باورپذير باشد.
4- نكته پاياني اينكه برگزاري تجمعات و راهپيماييهاي اعتراضي ريشه در مشكلات و مطالباتي دارد كه نسبت به آن از سوي مديريت كشور در قواي سهگانه و نهادهاي قدرت و تصميمگيري، بيتوجهي و غفلت جدي صورت گرفته و مردم صبور كشور را مجبور به حضور در كف خيابان كرده است. اين امر حاكي از آن است كه در ساختار اداره كشور مشكلات جدي وجود دارد كه هر از چندگاهي شاهد تجمعاتي با موضوعات مختلفي هستيم كه بايد نسبت به اصلاح آن به دور از تعصبات و شعارهاي آرمانگرايانه و غيرواقعي، اقدام عاجل صورت بگيرد.
مجموعه نظام از قواي سهگانه و نهادهاي موثر در قدرت بايد به اين باور برسند كه حل مشكلات با شعار، وعده و گفتار درماني ميسر نيست و نميتوان كشور را بدون حضور همه نخبگان جريانات فكري و دلسوز و تنها با يك تفكر و با حضور يك اقليت اداره كرد. نجات ايران از بحرانهاي كنوني تنها با حضور همه مردم ايران و نمايندگان واقعي آنان در عرصه مديريت كشور ميسر است و بايد فضاي همدلي و همبستگي و استفاده از خردجمعي در اين سرزمين پهناور شكل بگيرد، چراكه تداوم شرايط كنوني قطعا بحرانهاي جدي و شايد متفاوت با تجمع بزرگ 28 آبان مردم اصفهان را به دنبال دارد كه هيچ وطنپرست و علاقهمند به ايران، خواهان آن نيست.
بايد باور كرد كه مردم صبور و البته مظلوم كشورمان بيش از توان خويش به تحمل شرايط نامطلوبي كه ميتوانست به شكل به مراتب بهتري مديريت شود، پرداختهاند و اينك تغيير و اصلاح در اداره كشور را براي رسيدن به شرايط مطلوب خواهان هستند و اين مطالبه نيز به دور از نگاههاي سياسي و جناحي در ميان تودههاي مردم دنبال ميشود و يك خواست بحق و فراتر از سوءاستفادههاي جريانات افراطي است كه معمولا هرگونه اعتراض و مطالبهگري را به سمت و سوي اختلافافكني در ايران و ايجاد انشقاق در انسجام ايرانيان عزيز سوق ميدهد.