صفرا فزودن سركنگبين
نيوشا طبيبي
قرار بود كه با افزايش راههاي ارتباطي بين ابناي بشر درك عميقتر و دقيقتري از رنج و آلام يكديگر به دست بياوريم. آنها كه طرفدار پيشرفتهاي علمي و فني هستند، نويد آيندهاي را ميدادند كه تحتتاثير تكنولوژي جديد، آدمي، بيشتر از پيش مهربان شده باشد. درك متقابل و حل مشكل ترجمه بايد به مفاهمه ميانجاميد.
اين پيشرفتها و گسترش روزافزون ارتباطات در ابعاد جهاني تا حدود زيادي منجر به شناخت ملتها و اقوام از يكديگر شده، مردم عادي ميتوانند باهم سريعتر و آسانتر ارتباط برقرار كنند. آنها كه با برنامهريزي و هدفمند وارد اين عرصه شدهاند، توانستهاند روي ديدگاههاي جهانيان به دلخواه خود تاثير بگذارند. از كشورهاي بسيار كوچك گرفته تا غول اقتصادي و تكنولوژي زمان حاضر يعني چين توانستهاند با بهرهگيري از اين ابزار خود را آنگونه كه ميخواهند به دنيا معرفي
كنند.
چينيها سريالهاي مستند سبك زندگي با رنگ و لعاب جذاب و ديدني توليد كردهاند كه فقط زندگي پاكيزه و طبيعي و سبك آشپزي چيني را نمايش ميدهد. دهكدهاي تميز و مرتب با مردماني شاد كه مشغول زندگي در دامن طبيعت و بهره بردن از نعمات سرزمين مادريشان هستند. اين سريالهاي پرشمار و بدون كلام را ميتوانيد در شبكه يوتيوب بيابيد. هر ويديوي اين مجموعهها ميليونها بازديدكننده از سراسر جهان دارد. تصور كنيد كه دولت چين با همين تمهيد ساده چقدر در تغيير ذهنيت مردم دنيا نسبت به خودش توانسته
موثر باشد.
بر همين شيوه، جمهوري آذربايجان با توليد سيستماتيك و دولتي ويديويهايي از اين جنس، ميراث ايراني خودش را تركي جا ميزند و براي جذب توريست و كسب تشخص و هويت ملي تلاش ميكند. اين ويديوها كه مانند مشابه چيني زندگي و خوراك در جمهوري آذربايجان را نشان ميدهند، توانستهاند بينندگان زيادي را به خود جذب كنند.
بسياري از جوامع ديگر از اين شبكهها براي افزايش همكاري و همراهي و يكپارچگي ملي بهره بردهاند. با نمايش داشتههايشان حس احترام و شكوه و غرور ملي را در مردم زنده كردهاند.
دست ما البته در اين عرصه بسيار خالي است و كمتر كاري كه شايسته ايران باشد، كردهايم. با آنكه سرزمين ما از هر حيث غني و ثروتمند است و موزاييك رنگارنگ فرهنگي و قومي و اقليمي ايران امكان توليد محتواهاي بينظيري را ميدهد، اما پشتيبان و سرمايهگذار و علاقهمند كمتر پيدا ميشود. ما بيش از آنكه خوبيها را ببينيم و البته بديها و كژيها را نقل و نقد كنيم، به ايرادگيري افراطي از خودمان افتادهايم.
ما به جاي معرفي خودمان و تحكيم رشتههاي مودت و دوستي ملي مقابل هم ايستادهايم. شبكههاي اجتماعي بيش از پيش ما را از يكديگر دور كردهاند. خط كشي و مرزبنديها عيانتر شدهاند. ما در اين عرصه بهشدت مشغول دشنام گويي به يكديگر و البته اظهار فضل و نظر هستيم.
در كنار هزار هزار مزيت و خوبي كه شبكههاي اجتماعي براي كسب و كارهاي روستايي و معرفي هنرمندان گمنام و عرضه آثار موسيقيدانان آماتور دارد، يك بدي و كژي بزرگ هم به همراه آورده. همانطور كه عرض كردم اين عرصه جايي شده براي به رخ كشيدن عيوب و پر رنگ كردن تفاوتها و يارگيري
و جبههسازي.
بر سر هر موضوعي حاميان و مخالفان رو در روي يكديگر قرار ميگيريم. انگار نه انگار كه ما همه اعضاي يك قبيلهايم. چنان زبان دشنام و ناسزاگويي به روي هم ميگشاييم كه گويي با هم پدركشتگي داريم. براي يك اختلاف نظر ساده ركيكترين الفاظ را مينويسيم و حرمت زبان فارسي و نوشتن در عرصه عمومي و ادب و نزاكت گفتار را يكسره
زير پا ميگذاريم.
همانطور كه در دومثال بالا به عرض رساندم، ما به جاي صرف نيروي ملي خود در راه كسب درآمد و جذب گردشگر و بازپسگيري جايگاه تاريخي فرهنگيمان در جهان، زمينه را به رقباي تمدني و منطقهاي واگذار كردهايم. تمام كشورهاي جهان تلاش دارند تا نفوذ فرهنگي خود را افزايش دهند. ما در اين عرصه به كلي قافيه را باختهايم و بازي را واگذار كردهايم. به جاي معرفي خود به عنوان ملتي صاحب فرهنگ و ادبيات پربار و معنوي و ماندگار، منتظر نشستهايم تا زير پست فلان سلبريتي ورزشي و سينمايي ايراني و غير ايراني فحاشي كنيم.