• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5157 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۴ اسفند

خاطرات سفر و حضر (164)

اسماعيل كهرم

در بسياري از بيابان‌هاي ايران وسيع، متنوع و زيبا در پهنه‌هايي كه به آنها بيابان مي‌گوييم (به كلمه بي، آبان) كه‌همان بدون آب است دقت فرماييد. در اين مناطق در نظر اول آب وجود ندارد ولي به هر حال حتما، اينجا و آنجا، زير زمين داخل چاه و قنات، آب به اندازه كافي براي گياهان و جانوران وجود دارد والا حيات نبود! سازمان هوا، فضاي امريكا كه برنامه‌اي براي جست‌وجوي حيا‌ت دارد، فقط كراتي را بررسي مي‌كند كه آب آن هم به صورت مايع در آن وجود داشته باشد! در بيابان‌هاي شكارگاه در دوشان‌تپه تهران بوديم.
 اين منطقه به خوبي حفاظت شده بود. آن روز من و بيات با يك راننده لندرور به بيابان رفته بوديم، دنبال رود، درياچه و يا بركه‌اي از آب مي‌گشتيم تا متوجه حضور پرندگان شديم. در آن اطراف پرندگان گزارش شده بودند! به دنبال اثري از پرندگان، مانند پرجديد و نو، اثر‌پا و‌... از لندرور دور شدم و به كنار بركه‌اي رسيدم. آنچه به دنبالش 
بودم، يافتم.
 پرندگان روي آب بركه بودند و حواسم به كل پرت شد كه صداي غرش وحشتناكي را شنيدم به طرف صدا برگشتم. 5 سگ ديوانه كه علائم هاري هم داشتند 4، 5 قدمي من نعره مي‌زدند، خشمگين بودند. پوزه آنها چين خورده بود و چشم‌ها از حدقه بيرون زده بود. دندان‌ها طويل و بسيار زيبا و سفيدرنگ بودند و ترسناك. يك دوربين سنگين به گردنم بود و يك سه‌پايه به دستم. سه‌پايه را باز كردم نوك تيز پايه‌هايش سپري ساخته بود و سگ‌ها به طرف من مي‌آمدند و من عقب‌عقب مي‌رفتم. وقتي سه‌پايه را سفارش مي‌دادم فكر نمي‌كردم كه روزي زندگي من را نجات دهد. به لندرور رسيدم. بيات بي‌خيال داخل لندرور چرت مي‌زد. در را باز كردم و نجات.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون