جرمي كربين و تغيير آرايش سنتي سياسي احزاب در بريتانيا
مجيد تفرشي
بسياري به درستي معتقدند كه سياستها و رويكردهاي راهبردي هر كشور با تغيير حزب حاكم و حتي هر حزب بزرگ داراي سابقه سياسي با تغيير رهبر آن دگرگون نميشود. با اين همه اين تغييرات نميتواند فاقد تغييرات تاثيرگذار جدي در سطح كشور يا حزب باشد. به دنبال انتخابات شگفتيساز اخير در ماه مه در بريتانيا، پيروزي قاطع محافظهكاران و شكست شديد قابل پيشبيني حزب كارگر در سطح كشور و به خصوص در اسكاتلند و به تبع آن استعفاي ناگزير اد ميليبند رهبر آن حزب، رقابت براي جانشيني او براي رهبري حزب كارگر ضعيف شده و درهم شكسته آغاز شده است. از زماني كه به تدريج نامزدهاي رهبري حزب كارگر پا پيش گذاشتند، چندين اسم براي كسب اين سمت مطرح شده كه اغلب از ميان سياستگذاران مطرح در رسانهها و از بين جريان اصلي وزراي سابق يا جريان اصلي نخبگان مطرح مرسوم در سطح بازيهاي معمول سياسي در اين كشور بودهاند. ولي در اين ميان، يك نام كاملا غيرمعمول مطرح شد: جرمي كربين. سياستمدار سنتي كه با وجود 32 سال سابقه عضويت در مجلس عوام و تاثيرگذاري جدي در جناح چپ حزب كارگر و محبوبيت بالاي عمومي، به دليل برخي مواضع شفاف و متفاوت خود، هرگز حتي به نزديكي سمتي چون عضويت در كابينه سايه حزب نيز نرسيد.
معمولا در اروپا، مواضع و شعارهاي ترقيخواهانه به جوانان جوياي نام و داراي بلندپروازي سياسي اختصاص دارد و كمتر كسي چون كربين 66 ساله همچنان بر مواضع ترقيخواهانه و بعضا هنجارشكن خود پافشاري نشان ميدهد. او البته سياستگري بسيار محبوب و داراي احترام است و در كارنامه سياسي 41 ساله او به زحمت ميتوان نقطه تاريكي يافت. كربين كه در سن 66 سالگي همچنان از دوچرخه و وسايل نقليه عمومي استفاده ميكند، يكي از محترمترين و معتبرترين بازماندگان معدود از نسل سياستورزان كلاسيك و مردمي بريتانيا است. اين احترام در ميان دوستان و رقباي سياسي او، در شمال لندن كه مركز فعاليتهاي اجتماعي و سياسي در بيش از چهار دهه اخير است بيشتر نمايان است.
سواي مواضع مردمي در سياست داخلي، در موضوعاتي چون مخالفت با مشاركت بريتانيا در اشغال افغانستان و عراق، حمايت كامل از آرمانهاي فلسطيني، محكوم كردن سياستهاي اسراييل و مخالفت با مواضع حزب كارگر در همدستي با امريكا و اسراييل عليه ايران شايد براي ما قابل توجهتر باشد. من خود در طول دو دهه آشنايي از دور و نزديك با جرمي كربين ميتوانم به جرات او را باشرفترين، سالمترين و باپرنسيپترين سياستمدار موجود در بريتانيا (در حد دانش و آگاهي خودم) خطاب كنم. با اين همه اعتراف ميكنم، زماني كه او براي رهبري حزب كارگر نامزد شد، فكر كردم كربين سر پيري دنبال مطرح كردن نام خود و گرم كردن تنور انتخابات در حزب شكست خورده خودش است.
ولي وقتي او توانست حداقل حمايت قانوني لازم براي ماندن در رقابت را به دست بياورد و سپس چند اتحاديه كارگري و صنفي حمايت قاطع خود را از او اعلام كردند، دريافتم كه موضوع كاملا جدي است. از طرفي باوجود جدي گرفته نشدن اوليه كربين توسط رسانهها، او اكنون در بين پنج يا شش نامزد اصلي كسب رهبري حزب كارگر، از نظر بخت پيروزي، نفر دوم است. تا مرحله نهايي انتخاب رهبر جديد حزب كارگر در ماه سپتامبر چند گام ديگر باقي مانده است، ولي رسيدن جرمي كربين حتي تا اين درجه از توجه و كسب اعتماد اعضا و هواداران سنتي حزب و اتحاديههاي كارگري و صنفي، خود يك حادثه مهم و غيرقابل پيشبيني در عرصه سياست و قدرت در بريتانيا محسوب ميشود.