درباره پرخاشگري كه اينروزها در كوچه و خيابان زياد ميبينيم
همه ما مقصريم
امروز زنگ خطري در رسانهها ميشنويم كه خبر ميدهد؛ پرخاشگري در جامعه ايراني زياد شده. خطري كه از مدتها پيش در حال پيشروي و تخريب بود، اما تازه سروصدايش بلند شده و مسوولان آن را شنيدهاند. آنچه امروز به عنوان خطر، هشدار و بحران در جامعه معرفي ميشود، روند آسيب آن از مدتها قبل شروع شده. مسوولان براي مقابله با اين خطر فرصت زيادي داشتند و ميتوانستند قبل از اينكه مشكل پيشروي كند و به جايي برسد كه نتوان به بهترين شكل مديريتش كرد. اين مشكل محصول امروز و ديروز نيست و هيچ جامعهاي يك شبه پرخاشگر نميشود. ريشه پرخاشگري و هزاران معضل اجتماعي ديگر كه در جامعه شاهدش هستيم، ناامني است و مسوول مقابله با اين ناامني هم فقط پليس نيست. ما همه دراين گناه دستهجمعي سهيم هستيم؛ از مسوولان، صاحبنظران تا اهالي فرهنگ در مقابله با ناامني هركدام سهمي داريم. از چند سال پيش غفلتهايي در فرهنگ شروع شد كه امروز تاثيرش را در جامعه ميبينيم. اين غفلت فرآيند گستردهاي بود كه در ادوار تاريخي مختلف در جامعه رواج پيدا كرد و امروز نتيجهاش را ميبينيم. امروز حال فرهنگ خوب نيست و اين محصول عملكرد دستهجمعي در زماني طولاني است؛ مشكلي كه كارشناسان و جامعهشناسان به شكلهاي مختلف از مدتها پيش آن را مطرح كردند اما نتيجهاي نداشت. وقتي عنوان يك سال را اقتصاد و فرهنگ ميگذارند، نشان از كاستي در حوزه فرهنگ است كه احيا و رشد آن را در جامعه مهم ميشمرند و براي رفع آن تدابيري ميانديشند. رسيدگي به فرهنگ بايد تبديل به يك دغدغه حياتي و ضروري درميان هنرمندان، مسوولان و كارشناسان شود، همانقدر كه نان و آب مردم مهم است بايد فرهنگ هم مهم باشد. مردم براي تخليه انرژيهاي منفي و احساس شادابي به كالاي فرهنگي نياز دارند. به تئاتر، موسيقي و سينما كه روحيه جامعه را به سمت اميدواري ببرد. بنابراين مسوولان بايد براي احياي فرهنگ در جامعه برنامهريزي و سياستگذاري كنند. شايد بايد دراين زمينه يك دهه تلاش كرد تا پس از اين مدت طولاني مصاديق تغيير فرهنگ را در جامعه احساس كرد. در يك كشور زير ساختهاي اجتماعي با فرهنگ تغيير ميكند، همانطور كه سالها پيش براي ترويج استفاده از كمربند ايمني از راههاي فرهنگي به آن رسيدند، امروز هم براي برقراري صلح و آرامش در جامعه بايد از فرهنگ كمك بگيرند. اما اين كمك زماني ميتواند راهگشا باشد كه خود فرهنگ حال خوبي داشتهباشد. درحالي كه سالها به اين حوزه مهم توجه نشده و امروز فرهنگ هم در وضعيت وخيمي به سر ميبرد. شايد فرهنگ به تنهايي حوزه پولسازي براي جامعه نباشد، اما آرامش را در جامعه تزريق ميكند، براي اين كمك بزرگ بايد سرمايهگذاري و برنامهريزي كرد. وقتي در مدت زماني نزديك هشت سال به فرهنگ كمتوجهي شد، نتيجه حاصل بروز پرخاشگري و ناامني در جامعه ميشود، بنابراين بايد مدت زمان بيشتري براي جبران اين آسيب صرف كرد.