جايگاه امر به معروف ونهي از منكر از نظر حضرت امام حسين عليه السلام – 3
نجفقلي حبيبي
در دو قسمت قبل اشاره شد كه به نظر امام حسين(ع) عامل مهم تسلط جريانهاي فاسد بر جامعه مسلمانان، ترك امر به معروف و نهي از منكر بوده است و نيز از بيانات آن حضرت به روشني معلوم شد كه دايره امر به معروف ونهي از منكر بسيار وسيع و عظيم است و منحصر كردن آن به امور جزيي در واقع كوچك كردن اين واجب الهي است. موضوع سخن، نقل و توضيح سخنان امام حسين(ع) خطاب به علما و بزرگان اسلام در مكه است كه قسمتهايي از آن نقل شد واينك آخرين قسمت آن: «فأسلمتم الضعفاء في أيديهم فمن بين مستعبد مقهور و بين مستضعف علي معيشته مغلوب؛ يتقلّبون في الملك بآرائهم ويستشعرون الخزي بأهوائهم اقتداء بالأشرار وجرأة علي الجبّار» در بخش قبلي گفته شد كه امام حسين (ع) در قسمتي از سخنراني فرمود: فرار شما از مرگ و دلخوشي شما به اين زندگي، ستمكاران را بر شما مسلط كرده است. بنا بر اين شما با ترك امر به معروف و نهي از منكر و فراهم كردن امكان به قدرت رسيدن جباران، جامعه را تسليم آنان كرديد و در دستهاي آنان قرار داديد ومردم در چنگال آنان دو دسته شدند: جمعي برده وار مقهور آنانند و گروهي مستضعف گرسنه كه براي حداقل معيشت خود مغلوب ايشانند؛ اين ستمگران، حكومت را به راي و نظر خويش ميگردانند و با عمل به هواي نفس خويش كه اقتداء به اشرار است و گستاخي بر خداي متعال، خواري بار ميآورند. حضرت امام حسين (ع) با اين بيانات حكومت يزيد را توصيف ميكند كه در آن به جاي قوانين و مقررات الهي، هواي نفس حاكم است و به جاي پيروي از پيامبر خدا (ص)، پيروي از اشرار مبناي حكمراني است. «في كل بلد منهم علي منبره خطيب يصقع؛ فالأرض لهم شاغرة وأيديهم فيها مبسوطـ[؛ والناس لهم خول، لايدفعون يد لامس؛ فمن جبّار عنيد وذي سطو\ علي الضعفـ[ شديد؛ مطاع لايعرف المبديء المعيد؛ فيا عجبا و ما لي أعجب! والأرض من غاش غشوم؛ و متصدق ظلوم؛ وعامل علي المومنين بهم غير رحيم؛ فالله الحاكم فيما تنازعنا والقاضي بحكمه فيما شجر بيننا »؛ در هر شهرشان خطيب و سخنراني دارند تا مردم را با تبليغات خود رام آنان كنند؛ و در نتيجه زمين رام و در اختيار آنان است ودستشان براي هر كاري باز است و مردم در برابر آنان قدرت دفاع از خود ندارند؛ جبّار و ستم پيشگاني هستند كه بر ناتوانان بسيار سخت ميگيرند؛ خداي آفريننده و بازگرداننده را نميشناسند. پس شگفتا! و چرا تعجب كنم در حالي كه زمين پر است از خائنان و ستمكاران و صدقه (ماليات) گيرندگان ستمپيشه و كارگزاراني كه نسبت به مومنان نا مهربانند. خداوند حاكم است بين ما در آنچه ما در آن منازعه داريم و او به حكم خويش در آنچه ما اختلاف داريم داوري خواهد كرد. امام حسين (ع) در عبارات بالا وضع مسلمانان را در مقابل يزيد و كارگزاران او دقيق توصيف ميكند كه از چند جهت تحت فشارند: از يك طرف دستگاه تبليغاتي كه ميكوشد هر باطلي را خوب و عين دين جلوه دهد و ذهنها را از دريافت حقيقت محروم كند تا پندارند آنچه آنها ميگويند حقيقت است و دين همان است كه آنها ميگويند وهيچ صداي ديگري بلند نميشود؛ واز طرف ديگر قدرت خشن سركوبگري است كه امكان هر تحركي و دفاعي را از مردم سلب ميكند؛ در نتيجه آنان مبسوطاليد هستند و هر كاري كه بخواهند ميتوانند با مردم بكنند؛ و با استفاده از قدرت تبليغي خويش به مردم بقبولانند كه راه درست همان است كه آنان نشان ميدهند. در واقع فضا چنان تاريك وگوشها چنان از باطل پر شده و مغزها چنان خشك و گمراه شده است كه فقط كشته شدن حسين (ع) آن هم با آن قساوت و اسارت زنان و فرزندان خردسال خاندان پيامبر آن هم با آن وقاحت، بتواند بر آن همه تخدير ذهنها غلبه كند و تكاني بر جامعه وارد آورد و چنين است كه حسين عليه السلام به بهانه دعوت مردم كوفه عازم عراق ميشود و با تاكيد بر امر به معروف و نهي از منكر مصمم است به كربلا برود وحتي خبر كشته شدن مسلم نيز كه در راه حركت به كوفه دريافت كرد، موجب آن نشد كه تغيير مسير دهد. «اللّهمّ إنّك تعلم أنّه لم يكن ما كان منّا تنافساً في سلطان، ولا التماساً من فضول الحطام؛ ولكن لنُري المعالم من دينك، ونُظِهر الإصلاح في بلادك، ويأمن المظلومون من عبادك، ويعمل بفرائضك وسننك وأحكامك؛ فإنّكم إن لاتنصرونا و تنصفونا قوي الظلمـ[ُ عليكم وعملوا في إطفاء نور نبيكم و حسبناالله وعليه توكلنا وإليه أنبنا وإليه المصير» حضرت امام حسين عليه السلام در پايان سخنراني خطاب به خداي متعال عرض كرد: خدايا تو ميداني آنچه از ما سرزده است در درافتادن با يزيد و ترك بيعت او، نه براي رقابت در كسب قدرت بوده و نه براي كسب ثروت، بلكه براي آن است كه نشانهها و آموزههاي دين تو را نشان دهيم و در سرزمينهاي تو اصلاح را آشكار و مستقر كنيم و بندگان ستمديده تو امنيت يابند و به احكام واجب و مستحب تو عمل شود.
حضرت امام حسين عليهالسلام پس از راز ونياز با خداوند، به مردمي كه در جلسه بودند فرمود: اما شما اگر ما را ياري نكنيد و انصاف نورزيد، ستمكاران بر شما مسلط خواهند شد وبراي خاموش كردن نور پيامبرتان از هيچ تلاشي دريغ نخواهند كرد. و در پايان فرمود خدا ما را كافي است وبر او توكل كردهايم وبه سوي او انابه ميكنيم و بازگشت همه به سوي اوست.
حضرت امام حسين در قسمت پاياني سخنراني خويش با صراحت اهداف خود را از قيام در برابر دستگاه جبار يزيد اعلام كرد. با ذكر عبارت «ما كان منّا» بر قيام خود عليه يزيد تصريح كرد كه آنچه تاكنون رخ داده قيام در برابر دستگاه جبار يزيد بوده است. و با ذكر عبارت «تنافساً» و«التماساً» با صراحت گفت كه قيام او براي كسب قدرت وسلطنت ورسيدن به حكومت، ونيز دست يافتن به ثروت واعتبار دنيايي نبوده است. پس از تبيين دو جنبه سلبي قيام، به اهداف اثباتي قيام خود عليه دستگاه خلافت يزيد پرداخته است كه عبارتند از: نشان دادن اركان آموزههاي دين كه دستگاه خلافت يزيد آنها را از اذهان عمومي پاك كرده بود؛ هدف ديگر اين بود كه در مقابل آن همه فسادها كه در جامعه مستقر شده بود، اصلاحات را آشكار كند و درستيهاي دين خدا را كه تحريف شده بود در برابر ديدگان مردم قرار دهد؛ هدف بعدي كه قطعا نتيجه دو هدف قبلي است اين بود كه مردم ستمديده كه گرفتار ظلم و ستم دستگاه خلافت يزيدي بودند از چنگال ظلم رها شوند و در امنيت زندگي كنند كه ظلم منشأ ناامني است: ناامني جان، ناامني اخلاقي، ناامني روحي، ناامني اقتصادي، ناامني ديني و ناامني خانوادگي وخلاصه نا امني در همه شؤون زندگي انساني است. هدف ديگر اين بود كه احكام خدا وواجبات ومستحبات آن در جامعه امكان عمل پيدا كند چون در سايه حكومتي چون دستگاه يزيد كه بر ظلم بنا شده است احكام الهي چنان كه بايد و شايد امكان عمل نخواهد يافت زيرا بين دستگاه ظلم ودستگاه دين الهي يك تعارض ذاتي وجود دارد هر چند كه ظالمان صورت دين به رفتار خود بدهند.
سلام بر حسين ويارانش كه براي تحقق دين خدا با فدا كردن جان خويش عاشورا را آفريدند تا در طول تاريخ براي امت محمد (ص) چراغ هدايت وكشتي نجاتي باشد چنان كه پيامبر فرمود: «إنّ الحسين مصباح الهدي وسفينة النجا\» وسلام بر عاشورا كه پيروزي خون بر شمشير از آن يادگار است وسلام بر همه راست قامتان عاشورايي اعم از نويسندگان و مرثيهسرايان و عزاداران كه با عشق به حسين و راه عاشورايي او ميكوشند تا عاشورا زنده و زندگيبخش بماند و درود بر همه آن بزرگاني كه در طول تاريخ كوشيدهاند تا عاشورا تحريف نشود. والسلام.