براي همه زنان، قانون را تغيير دهيم نه استثناها
آذر تشكر٭
اينكه ميگويند بحث گذرنامه، مطالبه چند درصد از زنان است، به نظرم بحثي انحرافي است. چون قبلا وقتي بحث خروج از ايران مطرح ميشد، ميگفتند اين مساله، مطالبه افراد طبقه متوسط و بالاست كه ميخواهند سفرهاي اروپايشان برقرار باشد، ولي الان مورد خانم نيلوفر اردلان نشان داد اصلا بحث طبقاتي نيست كه اين مسائل تنها به يك بخش از جامعه مربوط باشد، اتفاقا بحث ملي است. هيچ كس الان نميپرسد خانم اردلان به لحاظ طبقاتي در چه جايگاهي است، ايشان يك خانم معمولي بوده، در هر جايگاهي ميتوانسته باشد كه با تلاش و زحمتي كه داشته، به جايگاه ورزشي كنوني خود رسيده. هركدام از ما ميتوانيم با تلاش و زحمت به اين جايگاه برسيم. كما اينكه خيلي از زنان دارند اين كار را ميكنند. به مدارج علمي، هنري، فرهنگي و سياسي برسيم، اما اگر اين مدارج را بگيريم، لازمهاش اين باشد كه ما نياز به اجازه كسي نداشته باشيم. از موضعگيري خانم مولاوردي هم در اين خصوص بايد ممنون بود كه ايشان به اين مساله توجه كردند، اما علاوه بر اين، ماجرا اين است كه نبايد اين مساله را استثنا كنيم. اولا كه قانون استثنا، يك نقض غرض است، دو تركيب متضاد است كه اگر كنار هم بگذاريم باهم جور درنميآيد. در مورد مردان، امتيازات متعددي وجود دارد. اين بحث قانون سربازي كه شايد بخواهند از روي اين قانون، بحث مشابهي را براي زنان ايجاد كنند، بايد اشاره كرد كه سربازي، خدمتي است كه دولت، افرادي را از آن معاف ميكند، به خاطر اينكه اينها يك كار ملي ديگري براي مملكتشان كردند، ولي در اين مورد اصلا ماجرا اين نيست. يك حق است، نه يك خدمتي كه لازم است داده شود. شما ميخواهيد به خارج از كشور برويد، اما نميتوانيد برويد. خانم اردلان كه شخصيت ملي هستند و روي سر همه ما جا دارند، اما ايشان يك انگيزه تغيير بزرگ قرار بگيرند، نه اينكه فقط استثنا براي ايشان يا امثال شرايط ايشان قايل شوند. يك كساني را از جمع بزرگي كه استثنا ميكنند كه به لحاظ منطقي غلط است. ٭جامعه شناس