• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3379 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۷ آبان

جمعي از خوانندگان موسيقي پاپ به رييس‌جمهور و وزير ارشاد نامه نوشته و خواستار ملاقات با او شدند

پاپ‌خوان‌ها: اصل بر برائت است

اعتماد| هفته گذشته،
بار ديگر مساله ممنوع‌الكاري تعدادي از خوانندگان پيش آمد؛ چهره‌هايي كه اكثر آنان جزو چهره‌هاي پاپ بودند. اين ماجرا با بازتاب‌هاي بسياري همراه بود؛ اگرچه با فاصله زماني اندكي هم وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي – علي جنتي- و هم معاون او – علي مرادخاني
- آن را تكذيب و براي چندمين بار در دولت «تدبير و اميد» اعلام كردند كه در دولت يازدهم، هيچ ليست ممنوع‌الكاري وجود ندارد. اين در حالي است كه برخي خواننده‌ها و چهره‌هايي هم كه در اين ليست نامي از آنها ذكر شده بود، در گفت‌وگوهاي مختلف موضوع ممنوع‌الكاري‌شان را تكذيب كردند تا اخبار هنري در روزهاي گذشته، حول اين موضوع متمركز شود. حالا روز گذشته، تعدادي از اين خوانندگان نامه‌اي به رييس‌جمهور نوشته و خواهان ملاقات حضوري با او شده‌اند. آنان در اين نامه به برخي مشكلاتي كه در اين حوزه با آن روبه‌رو هستند، اشاره كرده‌اند و آن‌طور كه خودشان نوشته‌اند از تبعيض‌ها، كمبودها و مشكلات آن سخن گفته‌اند.

آنها در نامه خود به اين مساله اشاره كرده‌اند كه همواره قشري مظلوم، سر به زير، به دور از حاشيه و مطيع قوانين بوده‌اند و پس از تمامي اين سال‌ها سكوت خود را شكسته‌اند و حالا نامه نوشته‌اند تا تاكيدي بر تلاش در جهت رشد و اعتلاي موسيقي پاپ بر اساس ارزش‌هاي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران داشته باشند.

آنان در بخشي از نامه به «تبعيض‌هايي» كه با آن روبه‌رو هستند، اشاره كرده و آورده‌اند: «در هنر هيچ سبك و شاخه‌اي بر ديگري برتري ندارد؛ اما متاسفانه در موسيقي كشور ما از برابري خبري نيست. موسيقي پاپ هميشه از نظر مسوولان، بي‌‌هويت و كم ارزش و موسيقي سنتي،‌ ارزشي و فاخر به شمار مي‌آيد. در حالي‌ كه ارزش يك اثر هنري را صرفا كيفيت وجودي آن اثر تعيين مي‌كند نه اينكه در چه سبكي قرار گرفته. همان‌طور كه مي‌توان يك قطعه كلاسيك يا سنتي‌ سخيف و مبتذل ساخت، مي‌توان اثري بسيار ارزشمند در سبك پاپ، راك و غيره ارايه كرد. در اين موضوع كه موسيقي نواحي، فولك يا كلاسيك و بخشي از موسيقي‌ سنتي‌ كه خطر فراموشي آن را تهديد مي‌كند بايد مورد حمايت دولت قرار گيرد شكي نيست؛ اما آيا آن نوع موسيقي‌ كه تنها تفاوتش با موسيقي‌ پاپ استفاده از چند ساز ايراني‌ در كنار سازهاي غيرايراني‌ يا اضافه كردن چهچه به تحريرهاست هم بايد مورد حمايت ويژه قرار گيرد؟ و آيا اصلا خوانندگان موسيقي سنتي‌ كه بسياري از آنها از مخاطبان زيادي برخوردارند و پاپيولار محسوب مي‌شوند، نياز به حمايت ويژه دارند؟ چرا مرزبندي ژانرهاي مختلف موسيقي‌ و تصميم‌گيري براي حمايت يا عدم حمايت و تخصيص امكانات يا محروم كردن از بديهي‌‌ترين حقوق و امكانات از سوي دولت بايد تا اين حد سطحي‌نگرانه باشد؟»آنها مواردي را هم براي اين مشكل بيان كرده‌اند و از اين گفته‌اند كه اهالي موسيقي سنتي و تلفيقي از امكاناتي برخوردارند كه خوانندگان پاپ از آنها محروم هستند: «اجرا در سالن همايش‌هاي برج ميلاد، فضاي باز برج ميلاد، تالار وحدت، باغ عفيف شيراز، عمارت مسعوديه تهران، سالن خليج فارس كيش و… كه همگي‌ جزو بيت‌المال به حساب مي‌آيند. علاوه بر آن اجازه تبليغات محيطي‌ (بيلبورد، بنر،…) براي تبليغ كنسرت و آلبوم و برگزاري مراسم رونمايي از آلبوم‌هاي جديد يا كنفرانس‌هاي خبري در اماكن تاريخي‌ و اماكن با فضاي باز مانند كاخ نياوران يا حافظيه شيراز.»آنها همچنين به اين مساله اعتقاد دارند كه صدور مجوز براي برگزاري كنسرت در حالتي بسيار سهل‌تر و سريع‌تر نسبت به موسيقي پاپ در شهرستان‌هاست، به همين خاطر به اين مساله اشاره كرده‌اند كه: «آيا حمايت از موسيقي سنتي‌ و تلفيقي بايد به معني‌ سلب امكانات اوليه و بديهي‌ از موسيقي پاپ باشد؟ آيا منطقي است كه با هدف حمايت از كشتي‌، پخش تلويزيوني فوتبال را ممنوع و استاديوم فوتبال را از فوتباليست‌ها گرفته و آنها را روانه زمين خاكي كنيم؟ آيا با اين روش مي‌توان از محبوبيت فوتبال كاست و به محبوبيت و اقبال عمومي‌ از كشتي‌ افزود؟» آنها در بخش ديگري به كمبودها و مشكلات‌شان اشاره كرده و نوشته‌اند: «عدم وجود يك رسانه (تصويري و شنيداري) براي موسيقي مجاز كشور، باعث ترويج هرچه بيشتر موسيقي غيرمجاز در كشور و رقابت نا برابر بين موسيقي‌ قانوني‌ و غير‌قانوني‌ شده است. موسيقي غيرمجاز بدون هيچ فيلتر و محدوديتي و با قوي‌ترين ابزار رسانه‌اي در بين تك تك افراد جامعه نفوذ مي‌كند، حال آنكه موسيقي مجاز پس از گذر از انواع فيلترها و مميزي‌ها و پس از صرف زمان زياد به مرحله انتشار مي‌رسد. مرحله‌اي كه فاقد هرگونه رسانه براي شنيده شدن و تبليغات است.»آنها دو راه را براي جواناني كه مي‌خواهند به تازگي وارد اين عرصه شوند، گذاشته‌اند: «راه مجاز كه نتيجه‌اش صرف زمان طولاني‌ براي اخذ مجوز و صرف هزينه‌هاي سنگين براي توليد آلبوم و پيدا كردن شركتي كه حاضر به پخش آلبوم باشد، است و راه غيرمجاز؛ توليد آهنگ بدون در نظر گرفتن مميزي و پخش اثر خود در تمامي كانال‌هاي ماهواره‌اي و سايت‌ها. در حالت منطقي‌ با انتخاب راه اول كمترين شانس براي شنيده شدن آثار وجود دارد و در مقابل با انتخاب راه دوم مي‌تواند كار خود را به گوش همه برساند. سوالي‌ كه پيش مي‌آيد اين است كه آيا هدف وزارت ارشاد اسلامي هدايت جوانان به سمت موسيقي قانوني‌ است يا هدايت آنها به سمت ماهواره‌ها و موسيقي غيرقانوني‌؟ حال نه تنها هيچ رسانه‌اي براي ارايه آثار مجاز وجود ندارد، بلكه اخيرا پخش آثار مجوز‌دار از برخي‌ رسانه‌هاي غيرمجاز (سايت راديو جوان و برخي‌ كانال‌هاي ماهواره‌اي) باعث ممنوع الكاري و ايجاد دردسرهاي فراوان براي اهالي موسيقي مجاز نيز شده است. نكته حايز اهميت در اين مساله، مجوز‌دار بودن و قانوني‌ بودن آثار مذكور است. حال اگر رسانه‌اي بيگانه يك اثر قانوني‌ را سرخود پخش كند، آيا تقصير بر گردن كسي‌ است كه كار قانوني‌ را انجام داده؟»آنها گفته‌اند با اندكي‌ تامل مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه وظيفه خوانندگان، اخذ مجوزهاي لازم از وزارت فرهنگ و ارشاد است و همچنين پخش آثارشان به صورت مجاز. در اين ميان اگر رسانه‌اي با هدف شيطنت يا هر هدف ديگري اقدام به پخش اين آثار قانوني‌ كند، نبايد كوچك‌ترين مسووليتي بر گردن خوانندگان مجاز باشد: «به راستي‌ چگونه مي‌توان بدون هيچ مدرك، تفهيم اتهام و دادگاهي، صدها نفر را از كار بيكار كرد؟ خوانندگان و به تبع آنها تهيه‌كنندگان، نوازندگان، صدابرداران، نورپردازان، بليت‌فروش‌ها، عوامل اجرايي و صدها نفر ديگر كه به واسطه اين شغل كسب درآمد و امرار معاش مي‌كنند، به راحتي‌ از حقوق خود محروم مي‌شوند. آن هم در حالي كه موسيقي پاپ، بدون استفاده از هرگونه اعتبارات دولتي، بالاترين نرخ كارآفريني را در بين تمامي شاخه هاي هنر دارد.»آنها همچنين بر اصل سي و هفتم قانون اساسي كه اصل، برائت است و هيچ‌كس از نظر قانون مجرم شناخته نمي‌شود، اشاره كرده‌اند. همچنين درباره «كمبود سالن‌ها» هم گفته‌اند: «در مبحث مربوط به سالن‌هاي برگزاري بايد توضيح داد كه نه تنها بسياري از سالن‌هاي كشور در اختيار خوانندگان پاپ قرار نمي‌گيرد، بلكه اجازه برگزاري كنسرت در سالن‌هاي با ظرفيت بالاي تماشاگر نيز صادر نمي‌شود. به طور مثال چرا خواننده‌اي كه پر مخاطب است به جاي يك يا دو شب اجرا در سالن‌هاي با ظرفيت بالاي ۵۰۰۰ نفر در سال، بايد شب‌هاي متعدد در سال و در سالن‌هاي كوچك اجرا داشته باشد؟ نتيجه اين اجراهاي متعدد در سالن‌هاي يكسان و با ظرفيت كم، چيزي جز قيمت بالاي بليت، تكراري شدن، پايين آمدن كيفيت اجرا و دلزدگي مخاطبين و خود گروه از اجراهاي تكراري نيست. گذشته از موارد فوق، تهديد سلامتي خوانندگان است.» اين نامه را حميد حامي، زانيار خسروي، سيروان خسروي، گروه سون، شهرام شكوهي، رضا صادقي، بهنام صفوي، حميد عسگري، فرزاد فرزين، مازيار فلاحي، علي لهراسبي، مهدي مدرس، رضا يزداني و محسن يگانه امضا كرده‌اند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون