• 1404 جمعه 9 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3501 -
  • 1395 سه‌شنبه 24 فروردين

به درها نگاه كنيم

بابك‌ چمن‌آرا

 قديما، نه خيلى قديما، آنقدري كه منم يادمه؛ همسايه‌ها مث خونواده بودن؛ از حال هم خبر داشتن، بچه‌ها با هم بازي مي‌كردن و با هم بزرگ مي‌شدن. خانوماي خونه باهم مي‌رفتن خريد و بخشي از كارهاي خونه‌هاشون رو دور هم و مشترك انجام ميدادن. خونواده‌ها، ناموس مرداي محل بودن؛ از درد و غم و خوشي هم با خبر بودن، خوشي مال همه بود و غم هم مال همه؛ اين وسط شايد وصلتي هم انجام مي‌شد. اصطلاحا ميگفتن مردم «درِ خونه بازن».
در خونه‌ها الان بسته است، همه درها بسته است. من اصلن نميدونم همساده بچه داره يا نه؛ اونم نميدونه. از ناراحتي و مشكل و شادي و خوشحالي هم باخبر نميشيم؛ مگر از پشت ديوارهاي تيغه‌ايه نازك.
يكي توي محل عمرش رو ميده به شما، نصف محل خبردار نميشن؛ اونايي هم كه خبردار ميشن، نميدونن يارو كي بود. زن و مرد و بچه خوشي و ناخوشي و تفريح و عشق و زندگيشون پشت دراي بستست. پشت درهاي بسته زندگي هست؛ يه عالمه زندگي و داستان و....؛ پشت در‌هاي شهر؛ درهاي قشنگ و زشت، كهنه و نو.
در- تهران مجموعه‌اي است كه علاوه بر زيبايي‌هاي بصري، بيننده‌ رو (حداقل من‌رو) به فكر وا ميداره؛ اينكه همه اين‌ها جلوي چشم من و ما و همه هستند، چرا هر روز و هر ساعت بي‌توجه از كنارشون رد ميشيم؛ پشت هر در زندگي منحصر به فردي وجود داره و خود در راوي يك يا چند زندگي.
 شهر ما، شهري است پر از زندگي، زشت و زيبا؛ به سنديت درهايي كه جلوي چشممون است. به درها نگاه كنيم و يك زندگي‌رو تخيل كنيم. در بعدي، زندگي بعدي. يه عالمه در، يه عالمه زندگي، يه عالمه قصه.
به درها نگاه كنيم؛ به درها دقت كنيم؛ از قصه درها لذت ببريم.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون