گزارشي از مركز فروش كارت دعوت
مجردها به بهشت نميروند
فرزانه قبادي / 77 خوان ازدواج را رد كردهاند و محل برگزاري مراسمشان مشخص است، ليست ميهمانان را آماده كردهاند، خريدها را انجام دادهاند، حالا هم راهي بازار شدهاند تا براي دعوت از ميهمانانشان سليقه به خرج دهند. كارتهايي را كه تا به حال براي دعوت به مراسم دوستان و اقوام به دستشان رسيده توي ذهن ميچينند و سعي ميكنند كارتي را انتخاب كنند كه شبيه هيچ كدام از آنها نباشد. خوشسليقهتر و هنرمند هم كه باشند خودشان دست به كار طراحي كارت ميشوند و ايدهشان را با طراحان فروشگاههاي بهارستان در ميان ميگذارند تا به شيوهيي متفاوت ديگران را از زمان و مكان برگزاري مراسمشان با خبر كنند.
اما هنوز هم عدهيي هستند كه با توسل به سيستم مخابرات و تكنولوژي روز خبر مراسم را به دوستان و اقوام ميدهند. آيينها و رسوم توزيع كارت يا دعوت مهمانان هم مثل خيلي از مراسم ديگر آداب خود را دارد، اما مهمترين بخش اين خوان از 77 خوان ازدواج خريد كارت است و تغييراتي كه اين كارتها در طول سالهاي مختلف به خود ديدهاند. از كارتهاي سفيد براق با طرح كالسكه و متني ساده كه نام عروس و داماد و در برخي مواقع نام پدر دو طرف به آن اضافه شده بود، تا كارتهاي امروزي با طراحيهاي شيك و متنهايي عاميانه، انگار اين تضادها دست از سر ما بر نخواهند داشت.
رديفهاي رنگارنگ و پر از برق و روبان كارتهاي دعوت و زوجي كه خسته از خريد روزهاي نزديك به مراسم ازدواجشان روي مبلمان وسط مغازه در حال ورق زدن آلبومها هستند و با نگراني و وسواس تمام كارتها را از نظر ميگذرانند تا متفاوتترين و مناسبترين كارت دعوت را براي مهمترين اتفاق زندگيشان انتخاب كنند. اين تصويري است كه اگر گذرتان به تقاطع خيابان ملت و جمهوري و فرعيهاي اطرافش بيفتد حتما با آن مواجه ميشويد. پاساژهاي قديمي و مغازههايي كه محصولات داخل ويترينشان هم به درد مراسم شادي ميخورد و هم مراسم غم. فرقي نميكند گرد سفر حج بر شانهات باشد يا غم عزيزي بر چهرهات نشسته باشد يا براي يك جشن تولد رويايي برنامهريزي كرده باشي، اگر به دنبال يك كارت دعوت خاص و متفاوت باشي شايد گذرت به اين خيابان و مغازههاي كارتفروشياش بيفتد. اما تمام عروس و دامادهايي كه براي خريد عروسي راهي خيابان جمهوري ميشوند قطعا به ويترين مغازههاي نرسيده به ميدان بهارستان هم سرك ميكشند.
برگهيي قهوهيي رنگ با تصوير خندان زن و مرد جواني كه با پوشش جوانان تهران قديم روي سكوي يك خانه قديمي نشستهاند و متني با ادبيات اواخر دوره قاجار، ميهمانان را به مجلس جشن و سروري دعوت ميكند كه در آن انواع اطعمه و اشربه براي پذيرايي از كساني كه براي وصلت همايون دوشيزه و ماهداماد تشريففرما ميشوند، مهياست. تصويري كارتوني كه با حركت بخش زيرين كارت، عروس و داماد نقاشي شده را به وصال هم ميرساند. كارت ديگر به شكل توماري قديمي درون يك سبد حصيري جا خوش كرده و ديگري در نهايت سادگي به روباني سفيد رنگ روي پيشانياش اكتفا كرده.
متفاوت يا پرهزينه
تنوع كارتها آنقدري هست كه خريدار را مجبور كند دو يا سه بار مسيري را كه مغازههاي فروش كارت در آن قرار دارد دور بزند. خانمي كه با وسواس توام با نگراني در حال تماشاي كارتهاست در جواب سوالم در مورد اينكه اولويتش براي انتخاب كارت چيست، ميگويد: «فقط ميخوام يك كارت متفاوت و خاص باشه» و همسرش با چهرهيي ناراضي و خسته ميگويد: «بله دو ساعت و نيمه كه ما دنبال يك كارت متفاوتيم هنوز پيدا نكرديم» فروشنده جواني خوشبرخورد است كه با سخاوت تمام، فايل متنهايي كه براي كارتهايشان در مغازه استفاده ميكنند را در اختيارم ميگذارد و ميگويد كل بهارستان الان از اين متنها استفاده ميكنن و با حوصله به سوالاتم پاسخ ميدهد. در مورد هزينهها و اينكه چقدر براي خريداران اين مساله در اولويت است ميگويد: «براي بعضيها مهم نيست، ميان اينجا تمام مغازهها رو ميگردن تا كارت مورد پسندشون رو پيدا كنن، خيلي هم مهم نيست چقدر براشون هزينه داره، اما بعضيها هم هستن كه ميان ميگن ما اين تعداد كارت ميخوايم و ميتونيم تا حدود صد هزار تومن هزينه كنيم، و ما گزينههايي كه براشون هست رو بهشون معرفي ميكنيم» و از كساني ميگويد كه دو يا سه مدل كارت سفارش ميدهند، كساني كه ميخواهند تصوير عروس و داماد را روي كارت چاپ كنند اما به دليل مذهبي بودن خانواده داماد كارتهاي بدون عكس را بين خانواده داماد توزيع ميكنند و براي دعوت از خانواده عروس از كارتي كه در آن تصوير عروس و داماد قرار دارد استفاده ميكنند، يا براي دعوت از همكاران و دوستانشان يك مدل كارت و براي دعوت از اقوام يك مدل ديگر سفارش ميدهند. قيمت كارتها از 250 تومان تا حدود 5000 تومان هست كه با هزينه چاپ قيمتها تغيير ميكند.
پازل دعوت
در مغازهيي ديگر بحث بر سر قيمت است و چانهزنيهاي مرسوم آنقدر گرم شده كه امكان صحبت با فروشنده را پيدا نميكنم، اما خانم خوشبرخوردي به سراغم ميآيد و با روي باز جواب سوالاتم را ميدهد، 9 سال است كه در اين مغازه به عنوان طراح كار ميكند، اما وقتي جواب اين سوال را كه كدام يك از اين كارتها را طراحي كرده، ميدهد متوجه ميشوم كه منظور از طراح كسي است كه طرحهاي وارداتي را با ذايقه ايرانيها آداپته ميكند يا متنهاي سفارشي مشتريها را آماده ميكند، نام و آدرس را جايگزين ميكند و يا طرحي كه مشتريها سفارش ميدهند برايشان اجرا ميكند. ميگويد: «براي بعضيها هزينه خيلي مهم نيست، فقط ميخوان طرح و ايدهيي كه تو ذهنشونه اجرايي كنن» وقتي در مورد جالبترين طرحي كه مشتريها برايش آوردهاند ميپرسم ميگويد: «يك طرحي بود كه كارت رو به شكل جعبه طراحي كرده بودن و ميخواستند داخل جعبه يك هديه براي مهمونشون بذارن» اما عجيبترين اتفاقي كه در اين چند سال شاهدش بوده: «يك دختر خانمي تنها اومد اينجا براي انتخاب كارت و گفت كه آقا داماد امريكا هستن و قراره كه براي مراسم عروسي بيان ايران، اما چند روز بعد از تاريخ مراسمشون كارتها رو با گريه براي ما پس آورد و گفت كه چند روز مونده به مراسم ديگه خبري از آقا داماد نبود و به كلي مراسم عروسيشون به هم خورد، ما هم كارتها رو ازشون پس گرفتيم و يكسوم مبلغ رو پس داديم، اين اتفاق هم عجيب بود؛ هم ناراحتكننده.» طراح خوشبرخورد و با حوصله هنوز ازدواج نكرده، وقتي ميپرسم: «براي مراسم خودت چه كارتي طراحي ميكني؟» با خنده ميگويد: «يك كارت كاملا متفاوت، ميخوام به شكل يك پازل كارت رو طراحي كنم كه مهمونا با چيدن پازل به آدرس مراسم برسن» و با خنده و شيطنت اضافه ميكند: «هر كس هم نتونه پازلو درست كنه خب نمياد عروسي ديگه.»
به گفته فروشندههاي ديگر از قديميترين فروشندههاي كارت در اين منطقه است، آقايي با حوصله كه تجربه 30 ساله در اين صنف دارد. ميگويد: «سالهاي اولي كه ما وارد اين كار شديم كارها سادهتر بود، امروز شما ميبينيد تو هر مغازه بيشتر از صد مدل كارت هست كه انتخاب رو سختتر ميكنه، اون زمانها كارتها فقط چاپ و پرس و طلاكوب بود، الان شما ميبينيد كارتهاي پارچهيي و چوبي با تزيينات روبان هست تو بازار» در مورد ادبيات متن داخل كارتها هم ميگويد: «ادبيات كه تغيير كرده، اما يك زماني بيشتر ترجيح ميدادند حديث النكاح سنتي رو يا جمله و تصوير رهبر انقلاب رو اوايل انقلاب روي كارتها ميزدن، اما الان كمي فانتزي شده، البته همه اين كارتهاي فانتزي رو نميپسندن، بيشتر ترجيح ميدن همون متنهايي كه بيشتر عرف هست رو انتخاب كنند» چهرههاي سرشناس هم در اين سالها مشتري اين مغازه شدهاند، از فوتباليستها تا هنرمندان و روحانيون شناخته شده، اما آقاي فروشنده ميگويد: «اين آدمها انتخابشان راحتتر و سادهتره، چون كمي معذوريت دارند، اينجا كه براي خريد ميان مردم تجمع ميكنن دور و برشون و اونها هم سعي ميكنن سريع يك كارتي انتخاب كنن و برن» اما عجيبترين اتفاقي كه به ذهن آقاي فروشنده ميرسد: «عروس و داماد اومدند اينجا كارت رو سفارش دادند و چند روز بعد هم تحويل گرفتند و رفتند، دو روز بعد پدر داماد با عصبانيت اومد كه وقتي من دارم خرج عروسي رو ميدم چرا بايد اسم پدر عروس توي كارت اول بخوره، حدود هفتصد تا كارت را ريختن دور و دوباره سفارش دادن كه ما اسم پدر داماد رو اول متن كارت بزنيم» در فروشگاه بعدي عروس و داماد تنها براي انتخاب كارت نيامدهاند، خانواده و همراهان تقريبا مغازه را پر كردهاند و هر كدام نقطهنظرات خاص خود را دارند، از شهرستان براي خريد عروسي به تهران آمدهاند، كارتي كه انتخاب كردهاند به گفته فروشنده جديدترين كارت بازار است و تقريبا گرانترين كارت مغازه حدود چهار هزار تومان، اما عروس خانوم با لبخند ميگويد مگر آدم چند بار كارت عروسي ميخرد. با فروشنده مسن مغازه كه بيست و چند سالي است كه فروشنده كارت دعوت است صحبت ميكنم، ميگويد: «قديمترها پدر داماد يا پدر عروس مياومد يك كارت ساده سفارش ميداد و عروس و داماد اينقدر براي برگزاري مراسمشون آزاد نبودن كه خودشون بخوان برنامهريزي كنند، بزرگترها با توجه به عرف و رسومات مراسم رو برگزار ميكردند، الان ديگه اينطور نيست، خريد كارت عروسي شايد جزييترين بخش مراسم ازدواج باشه، اما شما داريد ميبينيد كه اين جزييترين بخش چقدر با وسواس و جر و بحث و وقت گذروني داره برگزار ميشه» وقتي از مغازه بيرون ميروم هنوز خريداران با فروشنده سر قيمت به توافق نرسيدهاند و همچنان چانهزنيها ادامه دارد.
فروشگاه بعدي طراحي و دكور كاملا متفاوتي دارد، كارتهايي متفاوت و خاص هم در ويترين اين مغازه است كه در مغازههاي همسايه نديده بودم، كارتهايي با قيمت حدود هفت تا هشت هزار تومان از جنس پلكسي گلاس و چرم، فروشنده در حال آماده كردن سفارش مشتري است، ميگويد 12 سال است كه فروشنده كارت دعوت است، از سوالاتم تعجب ميكند و وقتي در مورد گزارش برايش ميگويم متوجه ميشوم از مخاطبين روزنامه است، ميگويد: «كارهاي ما بيشتر وارداتي و متفاوته مشتريهامون هم همين طور، كسي كه اينجا مياد قيمت خيلي براش مهم نيست، درسته كه بيشتر دنبال كار با قيمت پايين يا مناسب هستن، اما بعضيها هم دنبال كار خوب و با كيفيتن، مشتريهاي ما بيشتر دنبال كار خارجي هستن حتي كار كپي اگر باشه نميبرن.» جالبترين اتفاقي كه در فروشگاهشان افتاده اين بود كه: «يك آقايي براي سفارش كارت اومدن پيش ما و كارت انتخاب كردن و سفارش دادن، چند ماه بعد با يه عروس خانوم ديگه اومدن كه كارت جديد سفارش بدن، وقتي متوجه شدن ما شناختيمشون هي اشاره ميكردن كه در مورد خريد قبليشون صحبت نكنيم، اين هم خنده داره هم دردآور.»
مربع يا مستطيل؟!
در فروشگاه بعدي تعدادي كارت دعوت ترحيم روي ميز است، متن داخل كارت ترحيم همان شعرهايي است كه روي سنگ قبرها هم ميشود پيدايشان كرد، آقاي فروشنده ميگويد: «براي كارتهاي ترحيم هم بعضي آنقدر وسواس به خرج ميدن كه البته براي ما عجيب نيست اما شايد براي شما جالب باشه.» مغازهها هم قفسهبنديهايشان تفكيك شده است، يك بخش مخصوص كارتهاي مشكي با روبانهاي مشكي و جمله بزرگ «هو الباقي» بخشي ديگر مخصوص كارتهايي با تصوير كعبه و مقبره پيامبر براي دعوت به وليمه حجاج و باقي بخشهاي فروشگاه هم دفتر بله برون و كارت تولد و... در مورد انتخاب كارتهاي عروسي ميگويد بيشتر به طراحي كارتها توجه ميكنند، خيليها اصلا نميدانند كه خودشان ميتوانند متن داخل كارت را انتخاب كنند، وقتي ما آلبوم متن كارت را برايشان ميآوريم تازه متوجه ميشوند به جز طراحي و ظاهر كارت متن هم قابل انتخاب است. خانمي كه به همراه مادرش براي انتخاب كارت آمده اولين اولويتش براي انتخاب اين است كه: «كارت مربع باشه نه مستطيل، قيمتش هم زياد مهم نيست.»
كارت دعوت ديجيتال
انتهاي پاساژ قديمي مغازه كوچكي هست كه يك رديف كارت دعوت را كنار هم چيده و بقيه مغازه را پرينتر بزرگ و كامپيوترها و دستگاه كپي پر كرده. روي شيشه با فونت بزرگ و رنگي نوشته: «كارت عروسي ديجيتال» مسوول مغازه ميگويد: «اين كارتها را خود مشتريها سفارش ميدن يا با كمك طراح ما يه كارت متفاوت طراحي ميكنن، توي اين كارتا بيشتر تمركز روي طرح گرافيكيه، خيلي تزيينات مرسوم مثل چوب و روبان و پارچه روي اين كارتا قرار نميگيره، بيشتر جذابيت كار به خاطر طرحيه كه چاپ ميشه، گاهي هم متني كه روي طرح قرار ميگيره جذابيت كار رو بيشتر ميكنه، بعضي وقتا خود زوجهايي كه ميان با خودشون يك سري طرحهاي خاص و جالب دارن كه ميخوان ما براشون چاپ كنيم.» در مورد طراحي كارتهاي بازاري كه ميپرسم ميگويد: «بيشتر از تو اينترنت بر ميداريم، حتي متنها رو هم از اينترنت پيدا ميكنيم؛ يك سري سايتها هستن كه بخشي از يه شعر بلند يا يه غزل معروف رو كه مرتبط با مراسم ازدواجه انتخاب ميكنن و كنار هم به صورت يه پكيج قرار ميدن ما هم از اون استفاده ميكنيم؛ اين روزا مردم بيشتر طراحيهاي خارجي رو كه سادهتر هم هست ميپسندن، براي ما يه سري عكس از كارت دعوتاي خارجي ميارن و ميخوان كه همون كارت رو براشون به صورت كپي در بياريم.»
در مسير برگشت زوج جوان و خسته را ميبينم كه با لبخندي رضايت بخش ميگويند بالاخره كارت مورد نظرشان را پيدا كردهاند و سفارش دادهاند و مرا هم راهنمايي ميكنند كه از همان مغازه كه آنها خريد كردهاند، خريد كنم چون فروشندهاش منصف است و كارتهايشان هم متنوعتر و شيكتر است.