حميد بقايي به حسن روحاني نامه نوشت
پاسخ احمدينژاديها پس از سه سال
گروه سياسي| به نظر ميرسد حكمي كه احمدينژاد برايش زد و او را به عنوان معاون پشتيباني و امور اجرايي دفتر رييس دولتهاي نهم و دهم منصوب كرد برايش ماموريتي را نيز تعريف كرده بود؛ ماموريتي كه چندان با عنوان حكمش سازگاري ندارد. حميد بقايي اين روزها سخنگوي احمدينژاديها شده است. اين موضوع را به روشني ميشود از نامههايي كه اين روزها خطاب به دولتمردان منتشر ميكند، فهميد. مخاطب نامه اولش اسحاق جهانگيري، معاون اول رييسجمهور بود، اكنون اما خود رييسجمهور را خطاب قرار داده و نامه ديگري اينبار به حسن روحاني نوشته است. حميد بقايي پس از اينكه از زندان آزاد شد حتي يك روز را هم براي حضور در كنار احمدينژاد از دست نداد. تنها چند روز از آزادياش گذشته بود كه در يكي از برنامههاي عمومي رييس دولت سابق در برج ميلاد كنار او ديده شد و از آن پس فعاليتهايش در دفتر احمدينژاد بيشتر از گذشته شد و حالا به نوعي سخنگويي جرياني را كه فعاليتهايش در دفتر ولنجك رقم ميخورد را عهدهدار شده است. اگرچه او در نامهاش بارها اشاره ميكند درصدد پاسخگويي به اظهارات رييسجمهور نيست اما در سراسر نامه او پاسخ ادعاهاي روحاني در گزارش 100 روزهاش را ميدهد؛ پاسخي با 3 سال تاخير. به نظر ميرسد فعاليتهاي انتخاباتي اهالي ساختمان ولنجك تنها محدود به سخنرانيهاي عمومي احمدينژاد نيست و هرچه به انتخابات نزديك شويم بايد منتظر پاسخهايشان به ادعاهاي چهرههاي دولتي نيز باشيم حتي اگر سالها از اين ادعاها گذشته باشد. بقايي در آغاز نامهاش از فعاليتهاي تخريبي عليه دولتها گله ميكند و فضاي تخريبي كه عليه دولت روحاني شكل گرفته است را با تخريبها عليه دولتهاي نهم و دهم مقايسه ميكند و البته مدعي ميشود فشاري كه بر دولت متبوعش بوده بسيار شديدتر از فشاري است كه دولت فعلي متحمل شده است. به گزارش دولت بهار او در بخشي از نامهاش مينويسد: انديشه تخريبي كه امروز در برخي گروهها و جناحهاي مختلف سياسي نهادينه شده، بسيار تاسف بار است زيرا به محض مشاهده اقبال مردم به رقيب و استقرار او در دولت، با همه وجود تلاش ميكنند دولت مستقر را تخريب و از موفقيت او در اجراي برنامههايش جلوگيري كنند. مطمئنا اين رفتار برآمده از انديشهاي غير انساني و ضد اخلاقي است و فرسنگها از فرهنگ متعالي ملت شريف ايران و ارزشهاي انقلاب و نكاتي كه شما در سخنان تان به آن اشاره كرديد، فاصله دارد. با كمال تاسف بايد بگويم كه دولتهاي نهم ودهم از همان ابتدا تا پايان كار و حتي تا امروز، با چنين جريان تخريبي، بلكه با شديدترين و بدترين نوع آن، مواجه بوده است.
پاسخ به حرفهاي 3 سال پيش روحاني
در واقع هدف از نگارش اين نامه تنها پاسخ دادن به حرفهاي 3 سال پيش حسن روحاني بوده است؛ اظهاراتي كه رييسجمهور در گزارش 100 روزه خود در مورد ميزان ذخيره گندم كشور در سيلوها و همچنين خالي بودن خزانه و بدهكاري دولت بيان كرده بود. بقايي در بخشي از نامهاش خطاب به روحاني ميگويد: جنابعالي با بيان اينكه انبارهاي ذخيره كالاهاي كشور خالي است، مشخصا بر خالي بودن سيلوهاي گندم تاكيد و اعلام كرديد كه ذخيره گندم در برخي مناطق كشور صرفا براي سه روز بوده است. سازمان غله بهطور هفتگي گزارش فعاليت خود را به رياستجمهوري و ديگر نهادهاي رسمي كشور ارايه ميدهد. به موجب گزارش اين مرجع قانوني كه در هفته اول آغاز به كار رسمي جنابعالي ارايه شد، حدود ۳ ميليون و ۸۰۰ هزار تن گندم (يعني با توجه به سياستهاي دولت وقت، مصرف حدود ۷ ماه كشور) در سيلوها ذخيره وجود داشت و حدود ۲۰۰ هزار تن هم در جريان حمل به سيلوها بود. اين در حالي بود كه تحويل امور اجرايي كشور به دولت جديد با فصل خريد و ذخيرهسازي گندم همزمان بود و كار انتقال گندم به سيلوها در برخي مناطق كشور نيز همچنان ادامه داشت و البته در زمان ادعاي خالي بودن سيلوها (يعني گزارش ۱۰۰ روزه)، موجودي آنها، از مقدار فوق بيشتر بوده است. علاوه براين به تشخيص مسوولان دولت قبل و براي مديريت آثار احتمالي تحريمهاي ظالمانه دشمنان، كار خريد مقادير قابلتوجهي گندم انجام شده و مراحل نهايي خريد و انتقال به داخل كشور در جريان بوده است. همچنين ميزان ذخيره ديگر كالاهاي استراتژيك در انبارها بين ۳ تا ۹ ماه مصرف كشور بوده كه اطلاعات آن نزد شركت بازرگاني دولتي موجود است. حميد بقايي در بخش ديگري از نامهاش با اشاره به اينكه روحاني در گزارش 100 روزهاش اعلام كرده است كه خزانه كشور خالي و دولت بدهكار است، ميگويد: البته همكاران جنابعالي براي ميزان بدهي، اعداد متفاوتي را مطرح كردهاند. درباره اين دو ادعا، مطالب فراواني وجود دارد. وي در ادامه مينويسد: جريان خريد و انتقال كالاهاي استراتژيك براي افزايش ذخيره تا حدود يك سال مصرف كشور ادامه داشته است. ملاحظه ميفرماييد كه اين اطلاعات رسمي نه تنها با آمار ادعايي حضرتعالي هيچگونه تناسبي ندارد بلكه ادعاي خالي بودن انبارها نيز يك دروغ بزرگ بوده است. معاون محمود احمدينژاد در ادامه ميگويد: طبق گزارش رسمي خزانه داري كل كه مرجع رسمي درآمد و هزينه كشور است، در سال ۱۳۹۱ كل درآمد كشور طي يك سال حدود ۱۰۶ هزار و ۵۰۰ ميليارد تومان بوده كه از اين مقدار حدود ۱۰۴ هزار و ۵۰۰ ميليارد تومان هزينه شده و مابقي نيز براي سال ۱۳۹۲ ذخيره شده بود. در سال ۱۳۹۱ حقوق و مطالبات كارمندان، به آنان پرداخت و خدمات تعهدي دولت ارايه شده و پروژههاي عمراني كشور فعال بوده است. اما در سال ۱۳۹۲ يعني همان سالي كه ادعا شد خزانه خالي است، در هفته اول مسووليت رسمي جنابعالي، حدود دو هزار ميليارد تومان در خزانه وجود داشت و در طول سال ۱۳۹۲، درآمد دولت به حدود ۱۴۷ هزار و ۵۰۰ ميليارد تومان و هزينه هم به همين مقدار بالغ شده است.