• 1404 شنبه 17 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3783 -
  • 1396 يکشنبه 27 فروردين

دلقك‌پروري يا پديده‌اي به نام تمسخر متقاضيان ثبت نام رياست‌جمهوري

اين راهش نيست

ميرا قائمي

احتمالا همواره براي‌مان جالب بوده است كه بدانيم چه كساني با چه ويژگي‌هايي در كشورمان گمان مي‌كنند مي‌توانند در جايگاه «رياست‌جمهور» بنشينند. دانستن آن مي‌تواند كمك كند كه هم جامعه را بهتر بشناسيم و از لحاظ سياسي به روز باشيم و ارزش مقام رياست‌جمهوري را به خودمان يادآور شويم و هم اينكه شايد بهانه‌اي باشد تا به نقش خود در ميان ديگران بيشتر بينديشيم و دوباره از نو تعريفش كنيم.
در گذشته كه وسعت اينترنت كمتر بود، از طريق تلويزيون ديده‌ايم كه همواره افراد عجيب و غريبي براي اعلام نامزدي مي‌آيند. عجيب از اين جهت كه فرض بر اين است عموم مردم شروط كلي رييس‌جمهور شدن را مي‌دانند. مثلا نامزدها بايد سابقه كاري و تحصيلي خاصي داشته باشند يا اينكه سن‌شان از يك حدي پايين‌تر يا بالاتر نباشد و خانم‌ها نيز در تفسير غالب از قانون و نيز عرفا، در حال حاضر نمي‌توانند رييس‌جمهور باشند. بنابراين حضور چنين افرادي كه به اصطلاح سوژه مي‌شوند يا به دليل جهلي است كه نسبت به مفهوم «دموكراسي» وجود دارد و گويي گمان مي‌كنند دموكراسي مساوي هركس به هركس بودن و بي‌قانوني است و حدي برايش متصور نمي‌شوند كه در اينجا فقدان نظريه‌پردازان و فيلسوفان بومي‌اي كه بتوانند به نحو موثر به جامعه نشان بدهند «دموكراسي» براي ما چيست يا چه بايد باشد، به خوبي احساس مي‌شود يا آن طور كه من در مواجهه با اين حاشيه‌هاي خبري كه در حال حاضر تبديل به خود خبر شده‌اند! اين طور فكر مي‌كردم كه دليل اين است كه افراد مذكور به كار خود آگاهند اما آمده‌اند از اين فرصت استفاده‌اي بكنند تا صداي‌شان را به گوش ديگران برسانند و يادآوري كنند كه جامعه از اقشار مختلف و متنوعي تشكيل شده است. به نظرم پرداختن به آنها در قالب زنگ تفريحي كوچك مي‌توانست فضاي انتخاباتي را پويا و شاد نگه دارد، بي‌آنكه طرفي برنجد. و به مردم اجازه بدهد بدانند كه از سياست جدا نيستند و اگر بخواهند آنها نيز مي‌توانند به چنين جايگاهي برسند اما خوب، اين راهش نيست! يعني مي‌توانست در شكل سلبي‌اش به مفاهيمي چون «سياست» و دموكراسي معنايي دوباره در اذهان مردم ببخشد.
اما مساله اينجاست كه چند سالي است ديگر نمي‌توانم نكات مثبت مذكور را ببينم و فضا را بسيار متفاوت در مي‌يابم. شايد به دليل حضور بيشتر مردم در شبكه‌هاي اجتماعي باشد و اصلا آنچه باعث شد اين يادداشت را بنويسم پخش زنده اينستاگرامي يكي از دوستان خبرنگارم بود كه در محل مستقر شده بودند و شديدا و گروهي به تمسخر افراد متفرقه‌اي كه براي ثبت‌نام آمده بودند، مي‌پرداختند! راستش مخصوصا از قشر خبرنگارمان انتظار چنين حرف‌ها و رفتارهايي را نداشتم و خيلي جا خوردم.
به نظرم جامعه وقتي به جايي مي‌رسد كه با مسائل مهم و سرنوشت‌ساز، كه همان سياست باشد، شوخي مي‌كند و ارزشش را پايين مي‌آورد، خيلي بد مي‌شود و اوج ابتذال فرهنگ يك جامعه را مي‌تواند نشان بدهد.
همه ما مي‌دانيم كه مسخره كردن ديگران اخلاقا صحيح نيست؛ حتي اگر طرف به منظور دستيابي به توجه گذرا و بي‌ارزش ديگران، به كوچك كردن خودش رضايت بدهد. چون نادرستي‌هاي اخلاقي ضرورتا بايد مطلق باشند و فرقي ندارد كجا جاري مي‌شوند. خيلي ساده مي‌توان نادرستي عمل مسخره كردن ديگري را نشان داد. كافي است از خودتان بپرسيد آيا دوست داريد در جايگاه آن فرد باشيد يا خير؟
زماني كه از اين دست بي‌اخلاقي‌ها همگاني بشود و قبحش بريزد- درست مثل دروغگويي كه متاسفانه مدتي است در ميان زندگي روزمره مردم راه يافته و اعتماد كردن را عموما دشوار كرده و به شكل بيماري اجتماعي درآمده- بايد منتظر عواقب ناخوشايندشان باشيم. اگر ما مي‌خواهيم نادرستي‌هاي ناخوشايند را در زندگي اجتماعي‌مان كه جدا از زندگي شخصي‌اي كه داريم نيست، تغيير بدهيم و از وضعيت موجود گله داريم، خود نبايد بخشي از چيزي بشويم كه به آن معترضيم! اينها نمونه‌اي از گره‌هاي كنوني جامعه ماست كه نمي‌خواهم نااميدانه بگويم ديگر كور شده است. اگر كسي ايرادي دارد بايد كمك كنيم آن را برطرف كند، نه آنكه با حمايت غيرمستقيم باعث بيشتر شدن يا تثبيت آن ايراد بشويم. خوب است توجه داشته باشيم كه اين كار را در درجه اول براي خودمان مي‌كنيم چرا كه زندگي فردي، اجتماعي، سياسي و اخلاقي، همه در يك راستا حركت مي‌كنند و اساسا به هم وابسته هستند. در اينجا بد نيست تكرار كنيم كه به هم خنديدن اشتباه است اما با هم خنديدن مي‌تواند هنري باشد كه به نظر مي‌رسد امروزه نداريم يا خيلي كم شاهد آن هستيم.
و در آخر به نظر من پديده تمسخر افراد بي‌صلاحيت يا كم‌صلاحيت نامزد انتخابات رياست‌جمهوري، بيشتر از آنكه خنده‌دار باشد انسان را متاسف و متاثر مي‌كند و از امر ناخوشايندي خبر مي‌دهد كه مي‌تواند گواه بي‌نظمي و بي‌اخلاقي اجتماعي و سياسي در آينده جامعه مان باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون