كتاب طنز پس كوچه منتشر شد
شوخي با نام كتاب كوچه شاملو
ندا آلطيب
علي ميرميراني كه در مطبوعات با نام ابراهيم رها شناخته ميشود، بعد از مدتها طنزنويسي در مطبوعات و نوشتن چند فيلمنامه و كتاب طنز بر آن شد تا فرهنگ لغات طنز فارسي را بنويسد و به گفته خودش مرض نوشتن يك كار ماندگار افتاده بود بر جانش: « دوستي ميگفت نويسنده جماعت وقتي تعداد كتابهايش از يك تعداد ميگذرد، يك دفعه مرض كار ماندگار به جانش ميافتد.»
او كه از زمستان سال 93 با اين وسوسه اجتنابناپذير روبهرو شده بود، از همان آغاز ميدانست براي نگارش چنين كتابي نيازمند ناشري همراه است و پيش از اينكه دست به قلم شود با داود موسايي، مدير انتشارات فرهنگ معاصر گفتوگو كرد چراكه اين انتشارات سابقهاي ديرپا در چاپ و نشر كتابهاي فرهنگ لغت داشت و به جز آن ابراهيم رها دليلي ديگر هم براي اين انتخاب داشت: «رضا كيانيان! آقاي كيانيان بازيگر سينما ،تئاتر و تلويزيون دوستي مشترك با مدير انتشارات و ايضا بنده داشت (فعل دارد صحيحتر است) و من را با ايشان و ايشان را با بنده آشنا كرد كه خدا خيرش بدهد.» از همان آغاز مقرر شد اين فرهنگ طنز از سوي اين ناشر منتشر شود اما نگارش چنين كتابي چندان هم آسان نبود و هرچند نويسنده تصميم گرفته بود در چهل و چهار سالگياش، كاري سترگ را به انجام برساند، با قدري فراز و فرود، سرانجام نگارش اثر را آغاز كرد و در مدت چند ماه آن را به فرجام رساند. كتاب مورد اشاره سرانجام با نام «كتاب طنز پسكوچه» از سوي انتشارات فرهنگ معاصر به چاپ رسيد. اين كتاب با مقدمهاي خواندني از رها آغاز شده است كه به گفته خودش نوعي شرححال درباره چگونگي نگارش اين اثر است. نويسنده طنزنويس در مقدمه تازهترين كتابش از زندهياد دكتر شريعتي و محمود دولتآبادي هم ياد ميكند: «راستش ديدم دكتر شريعتي در چهل و چهار سالگي جهان و ماركسيستها و حسينيه ارشاد و كويريات و ساواك و همه را گذاشته و رفته و انصافا چه كرده طي اين مدت زندگي، تازه اگر زندان رفتن را هم كسر كنم... امپيتري زندگي كرده رسما! يا دولتآبادي در چهل و چهار سالگي كليدر و تصحيحات و تغييرات تمام ده جلدش را انجام داده و... كلي مثال ديگر!... خب طبعا نه من شريعتيبشو هستم و نه كليدربنويس اما به سرم زد هر طور شده اين كتاب نسبتا حجيم را تمام كنم تا به قاعده خودم يك كار بيقاعدهاي كرده باشم لابد! فقط يك مشكل كوچك دارم كه دستم به نوشتن نميرود...» كتاب «طنز پسكوچه» كه نامش شوخي نويسنده با كتاب زندهياد احمد شاملو است، در بردارنده 333 صفحه است و با واژه «آب» آغاز ميشود و با واژه « يواشكي» به پايان ميرسد. نويسنده تشريح واژه «آب» را اينگونه آغاز ميكند: «معنايش بين مايه حيات تا علف خرس در نوسان است. ما جماعت اين سامان را عقيده بر اين است كه هر قطره باراني كه احيانا ببارد، صاف ميرود توي لوله آب خانه ما. از اين جهت براي شستن يك گيلاس هفده ليتر آب را به دستان پرتوان يوري گاگارين ميسپاريم و ككمان هم نميگزد.» در توضيحي هم كه پشت جلد كتاب آمده، سه واژه كتاب، طنز و پسكوچه تشريح شدهاند. در توضيح كتاب آمده است: نخواندني. آنچه براي خوانده نشدن و حتي ديده نشدن روانه بازار ميشود. اصولا خواندنش و خريدنش هيچوقت مد نبوده. طي يك دهه اخير همان مد نبودن هم از مد افتاده است! يعني كسي به آن فكر هم نميكند كه يادش بيايد نخريدنش مد شده يا نشده.
اين كتاب جزو معدود آثاري است كه با شمارگان بالاي هزار نسخه منتشر شده است و شمارگان چاپ دوم آن 2500 نسخه است. كتاب «طنز پسكوچه» با قيمت 30 هزار تومان در قفسه بسياري از كتابفروشيها قرار دارد و جزو عنوانهاي پر فروش است. ابراهيم رها پيشتر كتابهاي «گيج»، « شب نشيني در جهنم»، « چقدر خوبيم ما»، « چسب زخم يا دنياي زندوني راه راهه»، «شرلوك هلمز خالي نبند» و... را منتشر كرده است.