كنگرهايهاي امريكا... و خودبزرگبيني نتانياهو
هارون يشايايي
باوركردني نيست كه نمايندگان مردم ايالات متحده امريكا در كنگره، محل قانونگذاري به قول خودشان تنها ابرقدرت جهاني و قدرتمندترين نيروي نظامي و اقتصادي عصر حاضر منتظر نشسته باشند تا شخصي از آن طرف دنيا بيايد و بگويد «من» نخستوزير كشور هفتميليوني اسراييل هستم و آمدهام به شما بگويم اوضاع از چه قرار است...؟ و در ارتباط با موضوع مذاكرات هستهاي بين ايران و قدرت جهاني عليالخصوص تحريم ظالمانه عليه ملت ايران شما بايد چه تصميمي بگيريد و چگونه عمل كنيد...! در حالي كه خود از اتخاذ تصميمي در مورد مشكلات پيشروي كشور و مردم خود درمانده باشد و به جز اشغال سرزمينهاي فلسطيني و بيدادگري عليه مردم منطقه و عوامفريبي و ترساندن مردم بياطلاع كشور خود از دشمنان واهي گوناگون كاري از دستش برنيايد. مگر اينكه بازيگران نظام سلطه و تئوريسينهاي اقتدار سرمايهسالاري اين آدم را به قول خودمان، سر كار...! گذاشته باشند. و آنچه خود ميخواهند بگويند در دهان او بگذارند.اينكه گفته ميشود نخستوزير اسراييل به پشتوانه قدرت لابي يهوديان امريكا به خود اجازه ميدهد براي دولت و ملت امريكا دستورالعمل صادر كند، در واقع قضاوتي واقعبينانه نيست.
اولا- همه يهوديان امريكا زير پرچم «سازمان يهوديان امريكا- اسراييل يا همان آيپك نيستند». بسياري از يهوديان امريكا به طور سازمانيافته با اقدامات تجاوزكارانه دولت اسراييل و نقطه نظرات نخستوزير آن كشور موافق نيستند.
ثانيا- سرمايهداري يهوديان امريكا بخشي از سرمايهداري ايالات متحده امريكا و در معني گستردهتر بخشي از مــــوجوديت سرمايـــهداري جهاني است و آنچه ميگــويد و عمل ميكند در همــاهنگي با مجموعه نظام سرمايهسالاري جهاني است. ترديد نيست هرگاه منافع سلطه سرمايه به خطر بيفتد كارگزاران آن هزاران نفر از نوع نخستوزير اسراييل را سر چشمه ميبردند و تشنه برميگردانند. معلوم است خودبزرگبيني نتانياهو به او اجازه نميدهد يا نميتواند اطراف خود را ببيند و جايگاه خود را در موقعيت كنوني جهان تشخيص دهد. او كلمه «من» را بارها در سخنان خود تكرار كرده است و از بيان عقايد شخصي خود به جاي نظرات دستراستيترين دولت صهيونيستي ابايي ندارد و همهجا گستاخانه سخن ميگويد. مثلا در سخنراني خود در هيات دولت در تاريخ 22 فوريه سوم اسفندماه 1393 ميگويد: «حيرتآور است كه مذاكرات هستهاي با ايران با اينكه «من» بارها نسبت به آن هشدار دادهام ادامه يافته است... توافقي كه در آينده معاملهاي بد را نشان خواهد داد...» در همين يك جمله توجه به كلمه «من» و «پيشبيني آينده» قابل بررسي و توجه است...! اين «من» كيست كه از روند مذاكرات نمايندگان جمهوري اسلامي ايران از يك طرف و نمايندگان شش قدرت بزرگ جهاني به وحشت افتاده است و آن را معاملهاي زيانآور معلوم نيست براي چه كساني ميداند...؟
اين را همه ميدانند كه در توافق نهايي بين نمايندگان ايران و گروه 1+5 بيش از همه دستراستيترين افراطيهاي صهيونيست، بيآبرو و به زبان سادهتر... مچل ميشوند و «من» نخستوزير اسراييل كسي نيست جز يك خيالپرداز خودبزرگبين.
ديگر اينكه پيروزي نمايندگان ملت ايران مخصوصا در مورد گفتوگوهاي ديپلماتيك با هر نتيجهاي تحسين مردم شرافتمند جهان را برانگيخته است. بسياري از نهادها و افراد در مذاكرات علني و رسانههاي مجازي، بردباري، نزاكت و پافشاري نمايندگان جمهوري اسلامي ايران را در حفظ حقوق ملت ايران ميستايند. كم نيستند صاحبنظراني كه مداومت نمايندگان ملت ايران را در مذاكرات هستهاي در جهت حفظ حقوق ملت ايران و كسب امتياز هرچه بيشتر دراين مورد تاييد ميكنند و برخورد معقولانه و مصمم با هر نوع پيشنهادي كه منافع ملت ايران در آن مستتر نباشد مورد تحسين قرار ميدهند. بگذار نتانياهو به موضعگيريهاي نابخردانه و خودبزرگبينانه خود دلخوش باشد...!