• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3191 -
  • ۱۳۹۳ پنج شنبه ۷ اسفند

ميدان امين‌السلطان؛ بارانداز ميوه و سبزي پايتخت

نخستين ترمينال شتر در تهران

 روزي كه ناصرالدين شاه تصميم گرفت دروازه ري را از خيابان مولوي به ميدان شوش فعلي ببرد، حتي فكرش را هم نمي‌كرد كه يكي از بزرگ‌ترين قطب‌هاي اقتصادي تهران قرار است در همين باريكه جنوبي و همجوار قبرستان قديمي شهر شكل بگيرد. آنچه امروز خيابان امين‌السلطان ناميده مي‌شود، روزگاري يادآور بازار و ميدان امين‌السلطان، پدر ميرزا علي اصغرخان اتابك اعظم بود. باراندازي بزرگ كه تمام آذوقه تهران را تامين مي‌كرد و بار سبزي و صيفي و غله را حتي به ديگر شهرها هم مي‌فرستاد. تقاطع خيابان‌هاي امين‌السلطان يا صاحب جمع خيابان شهرداري فعلي، محل دقيق اين ميدان است كه امروز ديگر چيزي از آن باقي نمانده جز مردان مهاجر گاري به دستي كه در سايه ديوارهاي كاروانسراي خانات، كوچه مرغي‌ها و بازارچه‌هاي سرپوشيده اطرف، خود را جلوي پيت‌هاي پر آتش گرم مي‌كنند و براي نماز ظهر سري به بقعه سر قبر آقا مي‌زنند.
درست سر همين سه راه، 90 سال پيش ميداني به راه بود كه تهراني‌ها و مسافران و باربران قديم آن را ميدان امين‌السطان مي‌شناختند. شايد امروز كه از آن همه هياهو و رفت و آمد بارهاي سبزي و ميوه و صيفي و حتي خواربار چيزي نمانده و ميدان نيم قرن است كه به‌طور كامل از بين رفته است؛ اهميت آن را در نيابيد اما روزگاري اين بازار، تمام معاش و خورد و خوراك تهراني‌ها را روانه بازارهاي بنچاق‌فروشي مي‌كرده، صيفي‌ها را به دكان‌هاي ميوه‌فروشي و سبزي‌ها را به گاري‌هاي سبزي تازه مي‌رسانده است. ميدان امين‌السلطان يك ترمينال بزرگ و استراتژيك در جنوب تهران بوده؛ نخستين ترمينال شترها و گاري‌هاي باربري پايتخت قاجاري. قطب اقتصادي آن روز تهران در ضلع شرقي خود كاروانسراي خانات را براي اسكان مسافران و استرهاي‌شان داشته و در ضلع دست چپ، بقعه سرقبرآقا كه يكي از قديمي‌ترين قبرستان‌هاي حاشيه شهر بوده. در ضلع شمالي ميدان، آرام‌آرام بازار تهران و راسته‌هايش قرار داشته‌اند و چند مسجد و نمازخانه مهم براي عبادت.

بقعه سر قبر آقا

امام جمعه تهران ناصري كه درگذشت، نگين تهران را خوابگاه ابدي او كردند؛ با بقعه‌اي فيروزه‌اي رنگ كه از هر جاي خيابان امين‌السلطان فعلي كه بنگري مي‌تواني آن را ببيني. قبر «ميرزا ابوالقاسم تهراني» يا همان «ميرزا ابوالقاسم امام جمعه» به همراه آرامگاه چند نفر ديگر، شايد تنها باقيمانده‌هاي آن گورستان قديمي تهران بودند كه بعدها به فرمان شاهان پهلوي تخريب شد تا باغ فردوس مولوي آنجا شكل بگيرد. پيچك‌هاي امين الدوله اما هنوز در اين عمارت خاموش و آيينه كاري شده زنده‌اند كه روايت امين الدوله را بگويند، مردي كه در مجاورت ميدان امين‌السلطان و در دل بازار بزرگ، مسجدي بزرگ بنا كرد و بعدها همسر او نيز با ساخت مسجد فخرالدوله، محله فخرآباد را مفتخر كرد. بقعه سر قبر آقا روزگاري شروع مسير گورستان زمان ناصري تهران بود؛ جايي كه مرده‌هاي وبا و قحطي‌هاي شهر را آنجا به خاك مي‌سپردند و خاكش چنان حاصلخيز بود كه براي كشت و زرع به اطراف قاچاق مي‌شد!

كوچه مرغي‌ها

امروز ديگر از هياهوي كوچه مرغي‌ها، فقط تابلويي باقيمانده بر سر در كوچه. جنگ خروس‌هاي لاري، صداي جارچياني كه مرغ و ماكيان مي‌فروختند و آن همه رفت و آمدها به سكوت مطلقي بدل شده و گاه به گاه فقط افرادي با يك تابلو، سر كوچه مي‌ايستند كه رويش نوشته: ‌«خروس زنده جهت عقيقه موجود است.»
 روزگاري نه چندان دور، كوچه مرغي‌ها اصلي‌ترين پاتوق آنهايي بود كه عاشق ديدن خروس بازي يا خريد حيوانات بودند. شرط‌بندي‌ها تمام شده، داستان‌ها اما هنوز از كوچه مرغي مي‌گويند؛ از روزگاري كه تفريح تهران به ريختن خون حيوانات زبان بسته محدود مي‌شد.

كاروانسراي خانات

كاروانسراهايي كه مي‌شناسيم، عموما در خارج از شهرها بنا شده‌اند؛ خانات اما يك استثنا در اين ميان به حساب مي‌آيد چون زماني اين كاروانسرا چفت به چفت ديوار جنوبي حصاري صفوي (يعني خيابان مولوي امروز) ساخته شد تا براي ميدان امين‌السلطان حكم استراحتگاه و اتراقگاه اسب و شتر را داشته باشد و حالا با يك بازسازي كامل به يك رستوران پر آوازه در حاشيه اين ميدان بدل شده است. مي‌گويند خانات را در اواخر دوره ناصرالدين شاه ساخته‌اند تا ترمينالي باشد براي افرادي كه از جاده حضرت عبدالعظيم به تهران مي‌آيند، كاروانسرايي كه در سال 1357 در آتش سوخت تا تكليفش يك‌سره شود. خانواده اردهالي دو دهه بعد توانستند با خريداري اين بناي قاجاري، آن را بازسازي كنند تا يكي از يادگارهاي ميدان امين‌السلطان از خطر نابودي نجات پيدا كند.

بازارچه سوسكي

نامش را بعدها عوض كردند و گذاشتند بازارچه شاهين. احساس جمعي اين بود كه سوسكي، ديگر مشتري ندارد اما زماني يكي از بزرگ‌ترين بازارچه‌هاي فله خري در تهران بود. بنچاق‌دارها مي‌آمدند و جنس عمده‌‌شان را از اين بازارچه كه در جنوب بقعه سرقبرآقا بود مي‌خريدند و به همين خاطر مي‌شود گفت كه يك‌جور جاي ترانزيت كالا بوده اين بازارچه. آنچه باعث شده اين بازارچه در مدت بيش از نيم قرن مشهور و مقبول بماند، مسجد عصار يا همان مسجد صاحب جمع است كه در دل آن قرار دارد و سقاخانه معروفش كه يادگاري باقيمانده از پهلوان آن روزها، «ميرزا ابوالقاسم بانكي» است. عوض شدن نام بازارچه باعث شد خيلي از مغازه‌هاي آن نام شاهين را انتخاب كنند اما هنوز بچه‌هاي ناف تهران، آن را به عنوان بازارچه سوسكي مي‌شناسند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها