عملگرا بود با نگاهي عرفاني
عبدالجبار كاكايي
جامعه مرتضي آويني را با مستندهاي «روايت فتح» ميشناسد و به نظر ميآيد علت اثرگذاري اين مستندها هم همان نگاه انساني است كه آويني به موضوع جنگ دارد. نگاه مرتضي آويني در اين مستندها تا اندازهاي از ايدئولوژي فاصله دارد و رنگ عرفان اجتماعي به خودش گرفته است. به اعتقاد من يكي از مشكلات روشنفكري ديني بعد از انقلاب گرايش در واقع متصلبانه ايدئولوژيك در تعريف صحنههاي تاريخي بود. آقاي آويني موضوع جغرافياي جنگ را در كتابها و مستندهايش به شكلي مطرح ميكند كه از آن صحنه سلوك انسان ساخته ميشود. تجربه سلوك معنوي و عرفان اجتماعي يكي از گستردهترين دايرههاي فكري بود كه در شصت، هفتاد سال اخير در بين نسلهاي روشنفكري ما به شكل مستمر وجود داشت؛ يعني ما يك گرايش چپ اجتماعي موسوم به ماركسيسم داشتيم كه حزب توده را تقويت ميكرد و يك گرايش سنتي مذهبي كه در پايگاههاي مذهبي و مساجد ريشه داشت اما طيفي از روشنفكران ما هم بودند كه ديدگاه عارفانهاي داشتند و به نوعي با توسعه و غربزدگي مقابله ميكردند. چيزي شبيه به نظريههاي مرحوم دكتر شايگان و دكتر نصر و ديگراني كه براي مبارزه با توسعه تئوريپردازي ميكردند. به اعتقاد من مرتضي آويني را هم ميتوان در آن تراز تعريف كرد. حالا اگر آن طيف روشنفكران تنها در حوزه نظريهپردازي به طرح مساله عرفان اجتماعي پرداختند، آويني عملگرا بود و سعي ميكرد در عرصه عمل مصاديق همان نظريهها را پيدا كند؛ مصاديقش سربازاني بودند كه در يكي از شگفتانگيزترين روياروييهاي تاريخي مردم ايران حضور داشتند و آويني صفاتي را در آنها تجلي كرده بود كه شايد در شرايط عادي جلوه پيدا نميكرد. آويني اين صفات را در زمره همان اثر نيروي شوقيه انسان به سمت فطرت متعالي به سوي خداپرستي ميدانست و با قلمي كه با اين جهت همسو بود سعي ميكرد آن نظريهپردازي را كه از آن متاثر بود، در صحنه عمل رويت و كشف كند و اين تجربه را به ديگران هم منتقل كند.