ماسك اروپايي برابر ترامپ
سيد علي خرم
روزنامه نيويورك تايمز روز گذشته از رايزني وزارت خارجه امريكا و كشورهاي اروپايي براي اجراي شرطهاي دونالد ترامپ در مورد برجام خبر داد. بر اساس گزارش اين روزنامه، اروپاييها به دولت امريكا پيشنهاد دادهاند به جاي به هم زدن برجام دنبال ايجاد يك توافق متمم يا موازي با آن باشد. در حال حاضر همه جهان تشخيص ميدهند كه دونالد ترامپ در حال بهانهگيري در مورد برجام است و حتي همين كه رييسجمهور امريكا ادعا ميكند، قصد دارد توافق را پاره كند يا اينكه تعليق تحريمهاي امريكا را تمديد نكند، نشان از بهانهجويي او دارد. اروپاييها به اين موضعگيريها به عنوان يك استراتژي اساسي و دقيق نگاه نميكنند. اما در عين حال اين تهديدها باعث نگراني كشورهاي اروپايي ميشود كه خواهان حفظ و استمرار توافق هستهاي هستند. در پرتو ادامه فشار امريكا، اروپاييها به دنبال اين هستند كه راهي را در پيش بگيرند كه در اين مسير وانمود كنند در حال تامين نظر امريكا هستند. در واقع اروپاييها معتقدند كه ميتوانند به نوعي واشنگتن را سرگرم يك نمايش مذاكره با ايران بكنند كه قرار است مدتها طول بكشد. اين ديدگاه از طرف اروپا وجود دارد كه با چنين راهكاري ميتوانند دونالد ترامپ را گمراه كنند. اما مذاكره يكطرفه امري امكانپذير نيست، مذاكره دوسو دارد و اگر قرار باشد حتي مذاكرات ظاهري هم شكل بگيرد، بايد طرف ايراني براي چنين مذاكراتي راضي باشد. ديدگاه ايران به اين موضوع با اروپاييها متفاوت است، براي اروپاييها نگراني از آينده برجام مطرح است، اما ايران كه يك بار مذاكرات برجام را انجام داده است، اكنون به اين فكر ميكند كه آيا مذاكرات جديد منفعتي براي ايران خواهد داشت يا نه. ايران پيش از اين با امريكا، سه كشور اروپايي در كنار چين و روسيه مذاكره كرده است و به يك توافق چندجانبه بينالمللي رسيده است كه به لحاظ حقوقي يك تعهد پذيرفتهشده جهاني است و به عنوان ضميمه قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل هم ثبت شده است. اگر قرار باشد ايران با نقض اين توافق يا قرار دادن شروط جديد با آن موافقت كند، در واقع با يك رويه بينالمللي و حقوقي جديد موافقت كرده است كه بر اساس آن هر رييسجمهور امريكا حق دارد هر زمان خواست يك توافق بينالمللي را زير سوال ببرد و تعهداتش را با گذاشتن شروط جديد نقض كند.
در واقع با پذيرش اين رويه ايران خود را به جاي مشاركت در يك توافق، در يك شرايط مبهم قرار ميدهد كه عنان آن در اختيار رييسجمهور امريكاست و بعد از هر انتخابات در امريكا ممكن است مورد بازبيني قرار بگيرد. چنين رويهاي نه براي ايران پسنديده است و نه براي جامعه جهاني. حال اگر فرض را بر اين بگذاريم كه اروپاييها تضميني براي تعهد امريكا به برجام بگيرند و از ايران بخواهند كه وارد مذاكرات براي توافقي ديگر بشود، اولين سوالي كه ديپلماتهاي ايراني از خود خواهند پرسيد اين است كه «چه منافعي براي ايران در پذيرفتن تعهدات جديد وجود دارد؟» شرايط كنوني به اين شكل است كه هيچ امتياز يا منفعتي براي ورود به مذاكرات جديد براي ايران در نظر گرفتهنشده است. در واقع آنچه به عنوان امتياز به ايران پيشنهاد ميشود، همان امتيازهايي است كه بر اساس توافق قبلي به عنوان حق ايران پذيرفته شده است. در نتيجه وقتي اين پيشنهاد را سبك و سنگين بكنيم، ميبينيم كه در بدترين حالت قرار است شرايط پيش از برجام دوباره احيا شود، يعني از يك طرف امريكا به تحريمهاي قبل از برجام بازگردد و ايران هم شرايط برنامه هستهاي خود را به قبل از برجام بازگرداند. اين را بايد در نظر داشت كه با وقوع چنين حالتي، جامعه جهاني و به خصوص اروپاييها كه براي رسيدن به توافق هستهاي تلاش كردهبودند بيش از همه متضرر خواهند شد، ضمن اينكه در صورت لغو برجام، ايران ممكن است انگيزه بيشتري براي افزايش ابعاد برنامه هستهاياش بسيار فراتر از آنچه قبل از برجام داشت، پيدا كند. از جميع جهات، ايران هيچ انگيزهاي براي شركت در مذاكره تازه با كشورهاي اروپايي يا امريكا ندارد و هيچ ضمانتي هم وجود ندارد كه حتي در صورت توافق جديد، منفعتي نصيب ايران شود. از سوي ديگر امريكا اگر به شرايط قبل از برجام بازگردد، حداكثر ممكن است در كوتاهمدت تحريمهاي دوجانبهاش را احيا كند، به هيچوجه نميتوان پيشبيني كرد كل كشورهاي اروپايي همزمان با امريكا حاضر باشند توافق را نقض كنند و تحريمهاي گذشته عليه ايران را احيا كنند. چنين اجماعي در اروپا دست كم چندين سال كار نياز دارد و بسيار به عملكرد ايران در صورت خروج احتمالي امريكا از برجام بستگي دارد. حتي در بدترين حالت اگر اروپاييها هم با دونالد ترامپ در خروج از برجام همكاري كنند، باز هم يك گام با شرايط قبل از برجام فاصله وجود دارد چرا كه تبديل كردن اين تحريمها به تحريمهاي بينالمللي شوراي امنيت، به زمان بسيار بيشتري نياز دارد و احتمالا تا پيش از پايان دوره اول رياستجمهوري دونالد ترامپ امكانپذير نخواهد بود. باز هم تاكيد ميكنم اگر ديپلماتهاي ايران بخواهند شرايط را سبك سنگين كنند، از يك سو ايران هيچ منفعتي براي آغاز مذاكرات تازه ندارد و از سوي ديگر اگر امريكا از برجام خارج شود، احياي شرايط پيش از برجام براي امريكا غيرممكن است، در حالي كه براي ايران كاملا ممكن و شدني خواهد بود. به گمان من، ديپلماتهاي اروپايي نيز از اين محاسبات بيخبر نيستند و ميدانند كه ايران منفعتي از پذيرش الزامات جديد نميبرد. در نتيجه هدف اروپاييها اين است كه راهي پيدا كنند تا به نوعي ظاهرسازي اقدام كنند، يعني شروع سلسله گفتوگوهايي با ايران، فقط براي نمايش گفتوگو تا ترامپ براي مدتي راضي باشد. اروپاييها بايد راه خودشان را در اين ميان انتخاب كنند، اگر قرار است براي حفظ برجام تلاش كنند، بايد به نوعي بتوانند براي ايران در فريب دادن يا سرگرم كردن امريكا انگيزه ايجاد كنند.